خاطرات

سه خاطره پیرامون قیام 15 خرداد سال 1342

از جمله منابعی که می‌تواند به عنوان متون دست اول روایت‌های تاریخی این دوران، محل رجوع اهل پژوهش باشد، خاطرات کسانی است که خود مستقیما در صحنه‌های این واقعه حضور داشته و از نزدیک شاهد پاره‌ای از رخداد‌ها بودند. آنچه در پی این مقدمه خواهد آمد خاطرات نا‌گفته‌ای از وجوه متفاوت تأثیرات قیام 15 خرداد و رهبری امام خمینی در بیداری نسل‌هایی است که رژیم شاه تصور می‌کرد با اجرای برنامه‌هایی چون اصلاحات ارضی و انقلاب سفید حداقل این نسل را از صحنه جنبش‌های ضد سلطنتی خارج خواهد کرد. اما همه این پندارها سرابی بیش نبود. آنچه خواهد آمد، بخش ناچیزی از حماسه‌های ناگفته 15 خرداد از زبان مردمی است که خود در صحنه حضور داشته و رنج زندان و شکنجه را تحمل کردند.

خاطرات 15 خرداد تبریز در مصاحبه با سید حسین موسوی تبریزی

حجت‏الاسلام سيدحسين موسوى تبريزى سال 1326 ش، در تبريز، ديده به جهان گشود. چون پدرش روحانى بود، از ايام طفوليت با دروس حوزوى آشنا شد. پس از آنكه تا كلاس ششم ابتدايى در تبريز تحصيل كرد و با مقدمات علوم حوزوى آشنا شد، در 1339 ش به قم رفت و سپس در 1345 ش، راهى نجف اشرف شد و درس فقه مكاسب را از امام و درس اصول را از آيت‏اللّه خويى فراگرفت. پس از مدتى، به قم بازگشت و در درسهاى خارج آيت‏اللّه محقق داماد، آيت‏اللّه حائرى يزدى، آيت‏اللّه گلپايگانى، آيت‏اللّه منتظرى و آيت‏اللّه شيخ جواد تبريزى شركت كرد.آنچه مى‏خوانيد، حاصل گفتگويى است كه در تاريخ 6 خرداد 1372 در منزل ايشان، در تهران، انجام گرفته است و خاطرات 15 خرداد را در دل خود دارد.

خاطرات 15 خرداد شیراز از دریچه نگاه جلال‌‏الدين آيت‏الله ‏زاده شيرازى

جلال‏الدين آيت‏الله‏زاده شيرازى، فرزند آقا شيخ جعفر مجتهد محلاتى و برادر آیت الله شیخ بهاءالدین محلاتی، به سال 1290 ق در شيراز به دنيا آمد. آغاز فعاليتهاى سياسى ايشان عضويت در جبهه ملى ايران بوده كه از اعضاى اولين كنگره جبهه ملى ايران در 4 دى 1341 به شمار مى‏رفت. در بيست‏ويكمين دوره مجلس شوراى ملى از طرف جبهه ملى به عنوان نامزد معرفى شد، اما پس از مدتى به علت فرمايشى بودن انتخابات آن را رد كرد. در ادامه خاطرات وی از حوادث سالهای 1341 و 1342 شیراز را با هم مرور می کنیم. این خاطرات طی مصاحبه ای که در سال 1372 با ایشان انجام شد، روایت شدند:

خاطرات 15 خرداد 42 از زبان حجت الاسلام فرج الله واعظی

حجت‏الاسلام فرج‏اللّه واعظى، سال 1304 در ابهر زنجان به دنيا آمد. وى مقدمات و ادبيات را در زنجان فراگرفت و براى ادامه تحصيل در علوم حوزوى به قم رفت و از محضر استادانى چون آيت‏اللّه مرعشى نجفى، آيت‏اللّه حجت و آيت‏اللّه بروجردى بهره برد. او در دوران مبارزات نهضت اسلامى به رهبرى امام خمينى از جمله روحانيانى بود كه به تبيين ديدگاهها و انديشه‏هاى انقلاب همت مى‏گمارد و در قالب تدريس و ترويج احكام اسلامى به روشنگرى مردم نيز مى‏پرداخت. وى پس از پيروزى انقلاب اسلامى به عنوان نماينده مردم ابهر در مجلس شوراى اسلامى انتخاب شد و در اولین دوره حضور در مجلس، به عضويت در كميسيون اصل 90 قانون اساسى و رسيدگى به سؤالات درآمد.

خاطرات‏ مرحوم حجة الاسلام و المسلمین‏ ابوترابی‏ از 15 خرداد

صبح روز قبل از طلوع آفتاب،از خانه‏ام در قم بیرون آمدم و قصد تشرف به حرم مطهر حضرت فاطمهء معصومه(س)و بعد هم تهیهء صبحانه‏ داشتم،از اینکه می‏گویم تهیهء صبحانه چون دقیقا به خاطر دارم بعضی‏ روزها برای صبحانه نان سنگک تازه تهیه می‏کردم.آن روز هم به همین‏ منظور از خانه بیرون رفتم اما دیگر تا شب به خانه برنگشتم.وارد خیابان‏ ارم که شدم دیدم مرحوم شهید آیت الله حاج آقا مصطفی رضوان الله تعالی‏ علیه با جمعی از طلاب حوزهء علمیهء قم که حدودا ده دوازده نفر می شدند از سمت منزلشان به سمت حرم مطهر در حال حرکتند.احساس کردم‏ حرکت،حرکت معمولی نیست چون به جای اینکه از توی پیاده‏رو حرکت‏ کنند دقیقا از وسط خیابان حرکت می‏کردند.بگونه‏ای که وقتی کسانی که‏ توی پیاده‏رو بودند متوجه ایشان می‏شدند آنها هم می‏آمدند وسط خیابان

خاطرات روضه خوان جماران از بهار خونین سال 42

حجت‏الاسلام سيّدمحمد كوثرى فرزند سيّدعلى‏اكبر، سال 1307 در قم به دنيا آمد. وى تحصيلات علوم دينيه را تا لمعه در محضر آيت‏اللّه العظمى بروجردى، آيت‏اللّه حسين نورى و امام موسى صدر ادامه داد. خاطرات ايشان از عاشوراى 1342 و حضور در كنار حضرت امام خواندنى است. وى در 1380 درگذشت. حجه الاسلام آقای حاج سید محمد کوثری ذاکر معروف قم از سالها قبل روضه خوان خاص امام خمینی (مدظله العالی) بود و حتی در سالهای آخر عمر هم در آغاز محرم و مواقع دیگر در حسینیه جماران در محضر امام روضه می خواندند. آنچه پيش رو داريد، خاطرات وى از سالهاى خوف و خفقان است كه در تاريخ 14 تير 72 از طريق مصاحبه در منزلشان انجام شده است.

سالهای آغازین نهضت به روایت یک شاهد عینی - خاطرات آقای حیدر میر یونسی

آقاى حيدر ميريونسى فرزند سيّدابوالفضل در سال 1314 متولد شد. وى پس از طى تحصيلات نظام قديم، وارد بازار كار شد و هم‏اكنون در انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم فعاليت دارد. او نيز همچون ديگر اقشار مردم در سالهاى مبارزه در پشت سر روحانيان قرار گرفت و ايفاى وظيفه كرد. آنچه مى‏خوانيد خاطراتى از ايشان است كه حاصل مصاحبه‏اى در تاريخ 16 تير 72 در منزلشان است.

همه را به خاک و خون کشیدند

هنوز هم می توان شاهدان عینی حوادث سالهای خونین دهه 40 را یافت و بی پروا به دل خاطرات آنها زد. خاطراتی که هنوز در ذهن راویان آنها تازگی دارند و با همان هیجان روزهای نخست، برای ما نقل می شوند. پایگاه اطلاع رسانی پانزده خرداد 42 در صدد است تا از طریق تماس با شاهدان عینی حوادث سالهای 1340 تا 1343، درگاهی باشد برای نقل این دل نوشته ها. امید است تا در آینده ای نه چندان دور، مفتخر به انتشار خاطرات شواهد عینی 15 خرداد و حوادث مرتبط با آن از طریق این درگاه باشیم. آنچه در پی می‏آید، خاطره ‏آقای حسن بهشتی،از کسبه اهل قم است که در روز پانزدهم خرداد سال 42 از نزدیک شاهد بخشی از جنایات عاملین رژیم شاه در شهر قم بوده است.

خاطرات حاج محسن رفیق دوست از روز پانزدهم خرداد 42

از 15 خرداد 42 دوم فروردین سال 42،که مصادف بود با 25 شوال،روز قبلش مطابق هر سال،ما با یک عده از دوستانمان رفتیم قم؛وقتی رسیدم،دیدیم که وضعیت شهر قم غیر عادی‏ است.داخل ماشینها و اتوبوسها افرادی هستند که مشخص است که برای منظور خاصی‏ آمده‏اند.وقتی می‏خواستیم وارد شهر بشویم،دیدیم چند کامیون سرباز دارد وارد شهر قم می‏شود و همان‏طور مشخص بود که همهء مردم قم هم متوجه بودند،که یک خبری‏ هست.فردای آن روز که 25 شوال و شهادت امام جعفر صادق(ع)بود،در فیضیه‏ مجلسی بود که ما اول در مجلس دیگری شرکت کردیم،وقتی که برگشتیم،به فیضیه، موقعی بود که تقریبا اوج زد و خورد مأمورین و چماق بدستان حکومت با طلاب بود...

سحر تا غروب 15 خرداد (خاطرات حجت‌الاسلام محمدرضا ناصری)

حجت‌الاسلام محمدرضا ناصری یکی از شاهدان عینی حادثه پانزده خرداد است.ایشان با حضور در راهپیمائیها و تظاهرات و پخش اعلامیه و قبول مسئولیتهای مختلف به جمع مبارزین‏ پیوست و در این راه بارها مورد تعقیب و گریز مأموران ساواک قرار گرفت.تا اینکه برای ادامه‏ فعالیتها و شوق دیدار امام در سال 45 رهسپار عراق گردید در آنجا نیز به فعالیتها و اقدامات خود ادامه داد.در سال 50 به دستور امام در موسم حج برای پخش اعلامیه معظم له دربارهء جشنهای‏ 2500 ساله راهی آن دیار شد که توسط مأمورین ساواک دستگیر و به تهران اعزام شد.پس از مدتی حبس و زندان،مجددا به عربستان فرستاده شد و 3 سال در زندانهای آن کشور در بدترین‏ شرایط ممکن روحی و جسمی به سر برد.بعد از خلاصی از زندان به عراق برگشت و فعالیتهای‏ گذشته خود را از سر گرفت.ایشان هم اکنون نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد است.
...
34
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.