خاطرات

زندگینامه و دست نوشته های حجت الاسلام سید محمد تقی حسینی واحدی در زندان



حجت‌الاسلام سیدمحمدتقی حسینی واحدی فرزند سیدمحمدرضا در سال 1276 ش در نجف اشرف متولد شد. وی برادر شهید سیدعبدالحسین واحدی از اعضای اصلی فدائیان اسلام است. وی پس از فراگیری علوم اسلامی و نیل به درجات عالیه، در آموزش و پرورش استخدام و در دبیرستان‌های کرمانشاه به تدریس اشتغال داشت. در آذر سال 1334 به اتهام گرفتن مراسم ختم برای شهید عبدالحسین واحدی دستگیر و مدت سه ماه در زندان به سر برد. پس از مهاجرت به تهران، پایگاه اصلی فعالیت‌های سیاسی ـ فرهنگی خود را مسجد جامع نارمک تهران قرار داد. وی در ماجرای قیام پانزده خرداد از جمله دستگیرشدگانی بود که مدتی را در زندان پادگان عشرت‌آباد و پس از آن در زندان موقت شهربانی سپری نمود.


بسم‌الله و له الحمد
انّ فی خلق‌السّموات و الارض و اختلاف الّلیل و النّهار لایات لاولی الالباب(1) صدق‌الله العظیم
بنا به مدلول این آیه و آیات بعد از آن نمودار لبّ آدمی و تراوش عقل انسانی به کار انداختن نیروی تفکر در آفاق و انفس و تحولات شب و روز است که از قدرت فکر ـ فکری که بر مبنای خرد باشد ـ عالی‌ترین نتیجه به دست می‌آید و شاید مراد از جمله (تفکر ساعه خیر من عباده سنه یا ستین سنه) همین باشد. متأسفانه در اثر عواملی پیدا و ناپیدا راه تفکر صحیح بر ما مسدود گشته و ناکامی‌ها، تجاوزهای ستمکارانه، بی‌انصافی‌ها، خودکامی‌ها و دهها از این امور ناروا نتیجه قطعی آن است و این انسداد در وجود طبقه حاکمه یک کشور زیان بزرگتر و عکس‌العملی جبران‌ناپذیر دارد. زیرا با فقدان این نیرو از سایر قدرتهایی که  در اختیار دارند سوءاستفاده کرده و مهمترین شئون یک ملت بازیچه دستشان قرار می‌گیرد. در هر صورت ما نیز در این جزر و مدّ روند نامطلوب مدتی است در رنج اختناق و حبس به سر می‌بریم! باشد ما ابائی نداریم و انشاءالله نیروی ایمانی و ثقه بالغه و توکل به او ما را نگاه می‌دارد و این تیرگی مرتفع و نور حق باز تابش خود را از سر می‌گیرد. پسر عم بزرگوار جناب آقای الیاسی به امید فرج و تابش نور حق شاد باشید.
و انا الاحقر الافقر محمدتقی الحسینی الواحدی
15 /4 /42


بسم‌الله و له الحمد
ان کتاب‌الله اصدق الحدیث و احسن القصص.(2) اعوذبالله من الشیطان الرجیم لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازه من العذاب و لهم عذاب الیم.(3) صدق‌الله العظیم
نزدیک ظهر روز جمعه 13 ماه صفر المظفر 1383 مطابق چهاردهم تیر ماه 1342 در بازداشتگاه موقت شهربانی سی‌ودومین روز است که به اتهام بی‌اساسی با جمعی از علماء و خطباء محبوسیم. یهون علینا انه بعین‌الله. به قول حافظ:
روزی که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
فعلاً مورد بحث ما این مطلب نیست که چرا مرا زندانی کرده‌اند؟! چندان تأثیری هم ندارد زیرا در حال اطلاق هم در کشوری که اختناق فکر و قلم و بیان فضای آن را فراگرفته از آزادی مشروع اثری نیست، و ما از این فشار و رفتار ناروا ننگ و عاری نداریم و معتقدیم ننگ و عار و سرانجام شوم و مرگبار از آن کسانی است که بدون دلیل قدرت و حکومت را به دست گرفته و با صحنه‌سازی و دگرگون ساختن حقایق و واقعیات دانشمندان و هواداران دین و فضیلت و حامیان استقلال و امنیت را به رنجیر اسارت می‌کشند تا برای اجراء مقاصد شوم بیگانگان و تأمین موجبات خودکامی و کامرانی خود بلامانع باشند. سنستدرجهم من حیث لایعلمون.(4) و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین.(5)
عنان قلم سرکشی کرد و مقصود اصلی این بود که در دفتر یادبود مخدوم عزیز و بزرگوارم جناب آقای محدث‌زاده مطلب نافعی بنویسیم که در مواقع مرور به آن اخلاصمند دیرین خود را به یادی شاد فرمایند ناچار به طور اجمال توصیه می‌کنم که در مواقع مقتضی آیه مبارکه فوق‌الذکر را مورد تدبر قرار داده نتایج سودمندی در بر دارد. و انا الاحقر الافقر محمدتقی الحسینی الواحدی.


بسم‌الله و له الحمد
در ایامی که عوامل و عللی ما را در زندان قرار دادگاهی که محدودیت‌های زندان می‌خواست احساساتم را بکوبد خود را تسلا داده و به خود می‌گفتم:
از چه نگرانی؟ مگر در غیر زندان آزاد بودید؟
اصولاً اختناق و محدودیت در همه جای گیتی احساس می‌شود و علت اصلی آن شاید این باشد که زورمندان در هر منطقه که گروهی از نفوس بشر را زیر سیطره خود کشیده‌اند چون دوران کامیابی خود را محدود و دوران استثمار مردم را زودگذر می‌دانند. می‌خواهند گوینده و نویسنده با بیدارباش‌های پی‌درپی خلق بیچاره را آماده نکنند، مبادا کالای زورگویی و خودکامی آنها کاسه گردد تا در فرصت‌های کوتاهی که دارند برگ و نوایی بیندوزند. اینان غافلند که راهی جز راه حق و عدالت به هدف سعادت منتهی نمی‌شود و ستمکاری و خیانت پایانی ندارد.
باری امید که پسر عم گرامی و نورچشم عزیزم جناب آقای سیدابوالحسن طباطبائی در مواقع مرور به این پراکنده‌نویسی‌ها بنده را فراموش نکنند.
الاحقر سیدمحمدتقی واحدی
12 /4 /42


بسمه‌تعالی
یک ماه است که هیئت حاکمه جمعی از خدمتگزاران ملت و حامیان استقلال و امنیت را به اتهام اخلال در امنیت زندانی نموده! واعجبا! دستگاهی که هفته و ماه و سالی نمی‌گذرد مگر آنکه جنایت، خیانت،‌سرقت بیت‌المال فرد و افراد برجسته و عالی‌مقامش را به محاکمه و مجازات می‌کشاند. در یک جزر و مد سیاسی می‌خواهد با صحنه‌سازی دامن پاکان و عناصر باایمان را به اتهاماتی که خود به طور صریح و آشکار آلوده به آن است ناپاک جلوه دهد!!؟ چه مضحک و رسوا است!؟ ولی...! نه. حقیقت بالاخره جلوه خواهد کرد و این تیرگی‌های وحشت‌زا که با دست باطل و مجاز به وجود آمده نابود خواهد شد. المؤمن و قور عندالمزاهر، صبور عندالبلاء.(6) امید است که نیروی ایمان ما را در ناکامی‌ها و ستمگری‌ها از لغزش باز دارد و به مفاد: انّ مع‌العسر یسراً با به دست آوردن فلاح و صلاح ملت مسلمان شاهد مسرت و پیروزی را در کنار خود بازیابیم.
نارمک ـ خیابان سمنگان ـ مسجد جامع نارمک
و انا الاحقر الافقر محمدتقی الحسینی الواحدی
فی د ـ یا ـ صف ـ غشفج


بسم‌الله و له الحمد
کن کیف شئت فان‌الله ذوکرم
فما علیه بما تأتیه من باس
سوی اثنتین فلا تقربهما ابدا
الشرک بالله والاضرار بالناس
این دو بیت را منسوب به بوعلی سینا به یاد دارم که آن را به فارسی منظوماً ترجمه نموده‌ام:
باش آنچه که خواهی و تو را عادت و خواست
زیرا که خدا کریم و احسان هم از او است
از فعل تو باکی نبود یزدان را
کردار تو بر تو همچو سنگ است و سبو است
اما ز دو چیز تا توانی بگریز
کاندو نبود شیوه ارباب تمیز
اول بخداوند همانند مجوی
دوم به زیان کس مشو در تک و خیز
بدیهی است حقیقت این امر در قرآن کریم با بیانی رساتر در موارد عدیده بیان شده و ما مسلمین وقتی می‌توانیم احساس کنیم که از اسلام بهره گرفته‌ایم، که مکتب قرآن بطور مداوم هدف تعلیم و تعلم باشد. و هر زمان دستگاه تبلیغی اسلام بر مبنای تعالیم قرآن و تفسیر و بیان خاندان رسالت (ص) توانست شروع به فعالیت نماید. شاهد فضیلت که سعادت حقیقی فرد و اجتماع در آن مندرج است رخ‌نمایی خواهد کرد و آن وقت است که جانیان خیانت‌پیشه و خودکام نخواهند توانست پیکر یک ملت را هدف تیر اتهام و اهل فضیلت در مورد تجاوز و اهانت قرار دهند.
امید که مطالعات و مشهودات این چند روزه زندان برای ما وهمچنین ابن عم گرامی جناب آقای صدری مکتبی آموزنده و مفید باشد تا بتوانیم هر یک به نوبه خود در کوتاه کردن دست استعمارگران بی‌وطن و نجات ملت بی‌دفاع مجاهدت صحیح نموده و به نتیجه نهایی برسیم. بدیهی است دوست عزیزم در مواقع مرور این سطور ـ به یادی مخلص را شاد خواهند فرمود.
والسلام علینا و علی عبادالله الصالحین ـ و انا الاحقر الافقر محمدتقی الحسینی الواحدی فی ـ ز ـ ید ـ صف ـ غشفج


بسمه‌تعالی
الحمد لله الذی خلق الدنیا و جعلها دار فناء و زوال، مستصرفه باهلها حالاً بعد حال ـ بلی ـ و من صروف الدهر اینکه بیست و هشت روز است در زندان بسر می‌بریم. مانعی ندارد. این هم تحولی است که طبعاً متحول خواهد شد. فیا ربّنا و الهنا حوّل حالنا الی احسن‌الحال ـ حسب درخواست واعظ محترم جناب آقای اهری بعنوان یادبود این چند کلمه قلمی شده باشد که در مواقع مرور به آن مرا از دعای خیر شاد فرمایند.
و انا الاحقر الافقر سیدمحمدتقی واحدی
نارمک ـ خیابان سمنگان ـ بالاتر از مسجد جامع نارمک
شماره تلفن 790253 ـ ف ج ـ ی ـ صف ـ غشفج


بسمه‌تعالی
جمله ذرات در عالم نهان
با تو می‌گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و با هشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم!
یکی از ارکان فضیلت آدمی در اجتماع خیراندیشی و وادار نمودن به نیکی و جلوگیری از کژی و کارهای نارواست که در تعالیم اسلام به امر معروف و نهی از منکر تعبیر شده و چون اجراء این امر مهم مستلزم شناسائی موضوع و رعایت شرایط مربوطه است البته هر کس را نمی‌رسد که به این عنوان متظاهر شود چه بسا به سبب عدم شناسایی موارد و احراز شرایط نتیجه معکوس گردد ولی آنچه وظیفه عمومی است این است که اگر منکری مشاهده کردند و نتوانستند عملاً یا لساناً نهی کنند قلباً احساس کراهت نموده و در جمع بدکاران شرکت نکنند. پسر عم محترم آقای مرتضوی از سادات غیور و حساس و خیراندیش و اهل خدمت به نوع است که سعادت آشنایی ایشان نصیب شد. امید دارم که با کمال حسن‌نیت و بصیرت وظیفه مقدس خود را تعقیب و این بنده را از دعای خیر فراموش نفرمایند.
والسلام علینا و علی عبادالله الصالحین. العبد الاثم
محمدتقی الحسینی الواحدی ـ 18 /4 /42


بسمه‌تعالی
اذا اظلم علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن(7)...
حسب‌الامر صدیق حقیق حضرت آقای بکائی تبریزی با تیمن به حدیث شریف نبوی به تقدیم این یادبود مبادرت. باشد که در مواقع تلاوت کلام مجید حقیر منظور نظر باشم.
و انا الاحقر الحاج سیدمحمدتقی واحدی
فی د د صف غشنج

پاورقی:
1ـ سوره آل عمران، آیه 190.
2ـ اصول کافی، ج 3، ص 422.
3ـ آل عمران، آیه 188.
4ـ اعراف، آیه 182.
5ـ آل عمران، آیه 54.
6ـ اصول کافی، ج 2،‌ ص 230.
7ـ وسائل‌الشیعه، ج 6، ص 171.


مرتضی شریف‌آبادی، یادداشتهای زندان، تهران، موزه عبرت ایران، 1384
 
تعداد بازدید: 5785



آرشیو خاطرات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.