جعفر گلشن روغنی
29 مهر 1397
براساس گزارشهای ساواک، پس از آنکه حدود چهل نفر از وعاظ تهران در روز 28 مهر 1341 در منزل شیخ عباسعلی اسلامی جمع شدند تا برای مبارزه با تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی اقدام کنند[1] قرار شد تا در روز بعد باز گرد هم آیند و متنی مناسب به امضای واعظان پیر و جوان تهران تنظیم کنند. بدینترتیب از ساعت 8 تا 11 صبح 29 مهر 1341، 18 نفر از وعاظ در منزل شیخ عباسعلی اسلامی حاضر شدند و بر سر محتوای متنی که شیخ محمد صادقی واعظ نوشته بود، اندکی گفتوگو و سپس توافق کردند. در نتیجه پایِ متن مذکور به عنوان نامه جامعه اهل منبر تهران به نخستوزیر، از سوی حضار امضا شد و به صورت تلفنی، موافقت برخی از علمای غایب با محتوای آن گرفته شد. در پایان جلسه توافق شد تا از آن «ده هزار برگ چاپ کنند که در میان بازاریهای اهل تهران و شهرستانهای بزرگ ایران نشر دهند و در روی منبرها هم آن را از برای شنوندگان بخوانند و درخواست کنند در روزنامهها مندرج شود.»[2] در این هنگام سیدمحمد موسوی واعظ اعلام کرد که «من قبلاً با آقای مسعودی [مدیر روزنامة اطلاعات] گفتوگو کرده بودم [تا نامه ما را] میان [مطالب صفحات] اطلاعات بنویسند، ولی ایشان گفتند اداره سازمان امنیت تمام ما را ملزم کرده است که تلگراف یا اعلامیه یا نامهای را که مخالف تصویبنامه مزبور باشد، درج نکنیم.»[3] سپس در بیان تصمیمات اخیر ساواک علیه مخالفان تصویبنامه، شیخ عباسعلی اسلامی نیز «متذکر شد که دیروز مجدداً اداره سازمان به وسیله تلفن از من بازخواست کرد که چرا اجتماع علما و مبلغین را به آنها اطلاع ندادهام.»[4] در اسناد ساواک از این واعظان به عنوان امضاکننده یا موافق متن و انتشار نامه یاد شده است: شیخ عباسعلی اسلامی، شیخ محمد صادقی، اعتمادزاده تهرانی، شیخ رضا مناقبی، سید محمد موسوی، شیخ جلالالدین فانی واعظ، شیخ شمس رشتی (گیلانی)، حاج سید جواد سدهی، حاج شیخ عباسعلی محقق خراسانی، شیخ جعفر خندقآبادی، حاج معتمد واعظ خراسانی، سلطان الواعظین شیرازی، افصحالمتکلمین، شیخ مهاجرانی، سید غلامرضا حجازی، حاجی صدر عراقی، میرزا علی هستهای، حاج احمد قمی، شیخ محمود حلبی.[5]
[1] حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382ش، ص 177
[2] همان، ص 183
[3] همان، صص 183 و 184
[4] همان، ص 184
[5] همان، صص 183 و 184
تعداد بازدید: 1616