زهرا رنجبر کرمانی
28 مرداد 1398
سرکوب خشونتآمیز قیام 15 خرداد 1342 توسط حکومت پهلوی، تغییر روش مبارزه نیروهای مذهبی، به مبارزهای علنی را در پی داشت.[1] با فرارسیدن ماه محرم 1384 (خرداد 1343) و همزمان با اولین سالگرد قیام 15 خرداد، رژیم شاه به مأموران امنیتی - انتظامی خود فرمان کنترل شدید مجالس سوگواری و محافل مذهبی را داد. در نتیجه بسیاری از روحانیون و وعاظ، از سخنرانی و منبر رفتن منع و سران هیئات مذهبی در سراسر کشور به ساواک فراخوانده شده و مورد تهدید قرار گرفتند.[2]
علاوه بر اتخاذ تدابیر شدید امنیتی، رژیم تصمیم گرفت در مقابل تظاهرات احتمالی مبارزین قدرتنمایی کند. از اینرو قرار شد که جمعیتی ده هزار نفری از کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانی به قم اعزام شده و در حمایت از شاه تظاهرات کنند. این برنامه البته با هوشیاری مردم قم نتیجهای در پی نداشت.[3]
علیرغم تلاشهای ساواک، مراسم سوگواری از روز اول محرم در منزل امام خمینی در قم برپا شد. دستجات عزاداری و سینهزنی به منزل ایشان آمده و در میان نوحههای خود به شهدای 15 خرداد 42 اشاره میکردند. در روز 12 محرم 1384ق. مقارن با 3 خرداد 1343ش. مجلسی در منزل امام برپا شد که خبر آن از چند روز قبل در تهران و سایر شهرستانها به اطلاع عموم رسیده بود. در این مجلس، سخنرانان در بیانات خود جنایات رژیم در سال گذشته را محکوم کرده و یاد و خاطره شهدای 15 خرداد 42 را گرامی داشتند. ساواک البته لحظه به لحظه این مراسم را زیر نظر داشت.[4]
به مناسبت اولین سالگرد واقعه 15 خرداد، اعلامیه مشترکی از جانب امام خمینی و آیات حسینی میلانی، مرعشی نجفی و طباطبایی قمی خطاب به علما، روحانیون و دیگر اقشار ملت مسلمان ایران صادر شد. در این اعلامیه بر بیگناهی جانباختگان و مقتولین حادثه 15 خرداد 42 و سفاکیت رژیم در قتل عام بیگناهان، ضرورت دفاع از احکام اسلام، لزوم استقلال ممالک اسلامی و تنفر از ستمکاریها و مظالم تأکید و روز 12 محرم عزای ملی اعلام شد. همچنین علما اعلام کردند که برای دفاع از اسلام و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستند.[5] اعلامیه مذکور در سطح وسیعی منتشر و حتی تا درون کاخ و دربار توزیع شد.[6]
در روز عاشورای آن سال، مطابق طرح و برنامهای که از طرف هیئت مؤتلفه اسلامی تهیه شده بود، تودههای مردم در مسجد شاه جمع شده و به سمت میدان بهارستان راهپیمایی کردند. اما در نتیجه مواجهه با نیروهای سرکوبگر شاه، عدهای مصدوم و دستگیر شده و راهپیمایی متوقف گردید. راهپیمایی روز عاشورا علیرغم ناکامی، بازتاب وسیعی در سراسر کشور داشت.[7]
به رغم سرکوب بیرحمانه تحرکات ضدحکومتی در اولین سالگرد قیام 15 خرداد، تا سالها بعد نیز همچنان به مناسبت این روز برنامههایی از طرف مردم و روحانیت برگزار میشد که صفوف مردم و روحانیون را با یکدیگر متحدتر و عزمشان برای مبارزه را جدیتر میساخت.[8]
اسناد
1ـ دستور نخستوزیری به ساواک برای کنترل محافل و دستجات مذهبی 30 /2 /1343[9]
متن سند
گیرنده: ریاست ساواک تهران
تاریخ: 30 /2 /43
فرستنده: اداره کل سوم
شماره: 10632 /321
نظر به اینکه امکان دارد پارهاى از دستجات سیاسى و مذهبى و عناصر ماجراجو تحت عنوان سالروز 15 خرداد احیاناً درصدد برگزارى مراسمى باشند، خواهشمند است دستور فرمایید با کمال هوشیارى و دقت مراقب فعالیتهاى احتمالى این قبیل افراد و دستجات بوده و نتیجه را به موقع اعلام نمایند.
از طرف مدیر کل اداره سوم
مقدم 2 /30
2ـ انتشار اعلامیه مشترک امام خمینی و مراجع بزرگ حوزه علمیه به مناسبت سالروز 15 خرداد 30 /2 /1343[10]
متن سند
از: مرکز
تاریخ: 30 /2 /43
به: کلیه ساواکها
شماره: 6591 /321
روز جارى اعلامیهاى به امضاء آیتاللّه خمینى، نجفى مرعشى[11]، قمى[12] و میلانى[13] پیرامون سالروز وقایع پانزده خرداد چاپ و در پارهاى از محافل پایتخت توزیع گردیده است. به فرموده دستور فرمایید به محض رسیدن اعلامیه مورد بحث به حوزه استحفاظى آن ساواک عاملین توزیع را دستگیر و نتیجه را گزارش نمایند.
مقدم
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده [آیتالله] خمینى است
رونوشت در پرونده میلانى بایگانى شود.3 /3
3ـ پیگیری ساواک در خصوص صحت و سقم امضای اعلامیه از جانب علما 30 /2 /1343[14]
متن سند
از: ساواک مرکز
تاریخ: 30 /2 /43
به: ساواک مشهد
شماره: 10637 /321
اعلامیهاى به امضاء آیتاللّه خمینى، نجفى مرعشى، میلانى و قمى به مناسبت سالروز وقایع پانزده خرداد چاپ گردیده است. دستور فرمایید سریعاً تعیین نمایند که آیا قمى و میلانى واقعاً مفاد اعلامیه مذکور را امضاء نمودهاند یا اسامى آنان جعل شده است. در صورتى که مفاد اعلامیه مورد تأیید آنها نیست، ضمن تماس با نامبردگان تکذیبنامه آنان را اخذ و پستى ارسال و نتیجه را تلگرافى اعلام نمایند. در هر صورت موضوع را روشن و چگونگى اعلام شود.
مقدم
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده 205- ت بایگانی است.
این رونوشت در پرونده 959- م - و بایگانی است.
20 /3 /43
4ـ تایید امضای اعلامیه از جانب آیات میلانی و قمی 31 /2 /1343[15]
متن سند
ساواک مشهد
تاریخ: 31 /2 /43
شماره: 107
شمارههاى عطفى: 10637 /321 ـ 30 /2 /43
روز جارى با آقایان میلانى و قمى ملاقات [شد]. نامبردگان ضمن تایید امضاى اعلامیه مذکور، میلانى اظهار داشت که: «اعلامیه به منظور اظهار تأسف از واقعه پانزده خرداد و تسلیت به بازماندگان بوده» و گویا اعلامیه در حدود 15 روز قبل امضا شده است. خسروزاده
رونوشت برابر اصل است.
5ـ نگرانی ساواک از احتمال برپایی راهپیمایی در سالگرد قیام 15 خرداد 31 /2 /1343[16]
متن سند
تاریخ: 31 /2 /43
شماره: 106 /321
موضوع: روز 15 خرداد
طبق اطلاع واصله قرار بوده تظاهراتى در قم و سایر شهرستانها به مناسبت 15 خرداد انجام شود. چون از هماکنون مقامات انتظامى مراقب اوضاع مىباشند گفته مىشود روز 3 خرداد برابر با 12 محرم این تظاهرات صورت خواهد گرفت.
محترماً در صورت تصویب اطلاعیه شود به شهربانى کل کشور و ساواک تهران منعکس گردد. 31 /2 /43
6ـ واکنش ساواک به انتشار اعلامیه مشترک امام خمینی و مراجع قم در شهر اصفهان و کنترل هیئات و دستجات مذهبی 31 /2 /1343[17]
متن سند
از: اصفهان
تاریخ: 31 /2 /43
به: تهران
شماره: 385
1ـ شب گذشته تعداد بسیار معدودى اعلامیه تحت عنوان روز دوازدهم محرم عزاى ملى اعلام مىشود به امضاء [آیتالله] خمینى، میلانى، مرعشى، حسن طباطبایى قمى، در بعضى از نقاط بخش 3 و 4 اصفهان پخش شده است. تعدادى از آن جمعآورى گردید. براى شناسایى ناشرین و دستگیرى آنان مأمورین انتظامى در تلاش هستند. تا حال کسى دستگیر نشده است. ضمناً به عرض میرسد طبق معمول سنواتى قبل، بازار اصفهان تا پایان روز سوم قتل [سومین روز پس از سالگرد شهادت امام حسین(ع) و یارانش] تعطیل عمومى است که نبایستى آن را به حساب اعلامیه مزبور گذاشت. براى جلوگیرى از هرگونه بىنظمى پیشبینیهاى لازم شده است.
2ـ تا این ساعت کلیه مجالس عزادارى و دستجات سینهزنى به شهربانى مراجعه و برابر دستور اجازه اخذ کردهاند. روز گذشته شیخ حسین موسوى خادمى[18] و عدهاى دیگر به شهربانى مراجعه و درخواست کردهاند اجازه داده شود عصر روز عاشورا در مسجد سید جمع، از آنجا رهسپار مسجد شاه که از طرف اوقاف طبق معمول مجلس عزادارى منعقد است حرکت کنند. چون اجتماع آنان مظنون به نظر رسید، اجازه داده نشد. امروز اعلامیهاى به امضاء خادمى و چند نفر دیگر در چند نقطه شهر به دیوار الصاق شده که در آن از کلیه روحانیون، تجار، فرهنگیان، پزشکان، کارمندان دولت، دانشجویان، دانشآموزان، اصناف پیشهوران و کارگران دعوت کردهاند ساعت هفده اول خرداد در مسجد سید جمع که از آنجا به مسجد شاه بروند. از طرف شهربانى به کلیه اشخاصى که نامشان زیر اعلامیه چاپ شده تذکر داده شد فردا از تجمع و حرکت آنها جلوگیرى خواهد شد. آقایان مسئول هرگونه پیشآمد ناگوار خواهند بود. چنانچه به این تذکر ترتیب اثر ندهند، براى جلوگیرى از تجمع و حرکت آنان اقدام لازم به عمل خواهد آمد.
3ـ در سایر مجالس عزادارى وضع کاملاً عادى است.
7ـ گزارش ساواک قم از مجلس ختم شهدای پانزده خرداد در منزل امام خمینی 5 /3 /1343[19]
متن سند
گیرنده: تیمسار ریاست ساواک مدیریت کل اداره سوم
تاریخ: 5 /3 /43
فرستنده: ساواک تهران
شماره: 4949 /20الف
موضوع: مراسم ختم در منزل [آیتالله] خمینى
ساواک قم گزارش مىنماید.
از ساعت 07:30 روز 3 /3 /43 در منزل [آیتالله] خمینى مجلس ختمى براى فاجعه 15 خرداد منعقد بود. عدهاى به تلاوت قرآن مشغول بودند. بعد از مدتى [آیتالله] خمینى به مجلس آمد. شخصى به نام رضوى که قرآن تلاوت میکرد پشت میکروفون اظهار داشت کسى حق شعار دادن ندارد. از این بیان، [آیتالله] خمینى بىاندازه ناراحت شد. به پسرش دستور داد که این شخص را از مجلس بیرون کنید و گفت چرا مردم حق شعار دادن را ندارند. اینها سى هزار جوان مردم را کشتهاند. آن وقت مردم شعار ندهند. در آن موقع شیخ محمود مهدوى شیرازى مقیم مدرسه خان که نزدیک منبر بود، پشت میکروفون قرار گرفت و اظهار داشت براى نثار روح شهداى راه فضیلت و عقل و حق و حقیقت 12 [محرم، 15] خرداد صلوات بفرستید و این جمله را چندین مرتبه تکرار کرد. بعد چند قطعه شعر خواند. سپس به [آیتالله] خمینى اشاره کرد و گفت اى آقا شما آن روز نبودید که این فاجعه جانگداز را مشاهده کنید. سال گذشته همین روز درست مدت نیم ساعت آن ناپاکان با مسلسل جوانان ما را مانند برگ خزان به زمین ریختهاند. مگر اینها چه کرده بودند. اینها میگفتند که ما آقاى خود را مىخواهیم. ما زیر بار استعمارگران اسرائیل نمىرویم. آن وقت مىگفتیم و حالا هم میگوییم. در ساعت 09:55 برقعى[20] به منبر رفته و چنین اظهار داشت انسان در شئون زندگى خود شاهد واقعههایى هست. گاه جنگ را مشاهده مىکند که این جنگ فردى است و یا اجتماعى است و گاه دو کشور یا حق یا باطل. انسان باید براى سرافرازى هدف خود بکوشد. چون هدفش به نتیجه رسید، آن وقت است که آن انسان را مىشود زنده نامید. ولى بر عکس این موضوع اگر هدف انسان به نتیجه نرسد، آن انسان مرده است. آقایان براى اینکه حقیقت به شما ثابت شود، از فاجعه 15 خرداد به شما یادآورى مىکنم. آن خونهایى که در 15 خرداد ریخته شد، هیچوقت از لوحه حق و حقیقت محو نمىشود. اى لعنت بر آن کسانى که چنین خونهاى جوانان را ریختند. اى لعنت بر کسانى که خانوادههایی را داغ دیده نمودند که هنوز مادران و پدران جوانان کشته شده و در راه دین، چشم به راه این جوانان هستند. اى لعنت بر شما که با چنین عملى دامن خود را ننگین نمودید. کسانى که چنین فاجعهاى را بهوجود آوردند، مانند ابر سیاه هستند که باران ندارد. بعد شعرى خواند که مضمون آن چنین بود مرد عاقل آن است که ظاهربین نباشد، روز در لباس مؤمن و شب به هر دین نباشد، روز در تلاوت قرآن و شب در پى بىدینى نباشد، مرد آن است که به هشت زبان و نه دین نباشد. در خاتمه برقعى ضمن قدردانى از بازاریها که در این مجلس شرکت کرده بودند [آیتالله] خمینى را دعا نمود.
از طرف رئیس ساواک تهران. مولوى
8ـ انتشار اعلامیه از سوی جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی در حمایت از روحانیت 5 /3 /1343[21]
متن سند
گیرنده: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور اداره کل سوم 321
تاریخ: 5 /3 /1343
شماره: 43 /2403 /6 ه
فرستنده: ساواک خوزستان
موضوع: اعلامیه
بدینوسیله یک برگ اعلامیه 15 خرداد که از طرف جامعه سوسیالیستهاى نهضت ملى ایران[22] چاپ گردیده و قرار است روز 15 خرداد در تمام نقاط کشور توزیع گردد، توسط شخصى به نام رضا افراشید سعادت که چهار برگ از اعلامیههاى مزبور را داشته به دست آمده و مشارالیه بعد از تحویل بیانیه به تهران مراجعت نموده است. جهت استحضار به پیوست ایفاد مىگردد.
رئیس ساواک استان خوزستان.
از طرف خاورى بایگانى شود. 13 /3
نتایج
بررسی برخی اسناد بهدست آمده از ساواک در خصوص اولین سالگرد قیام 15 خرداد نکات درخور توجه زیر را نشان میدهد:
1ـ رژیم شاه با در نظر گرفتن وقایع رخ داده در سال قبل، نسبت به هرگونه حرکت ضد حکومتی در 15 خرداد 1343 بسیار حساس بود، از اینرو با نهایت دقت و هوشیاری محافل و دستجات مذهبی را در سراسر کشور زیر نظر داشت.
2ـ ساواک برای لوث کردن اعلامیه منتشر شده از سوی برخی علما در خصوص کشتار 15 خرداد 42، در جستوجوی راهی برای وادار کردن ایشان به کوتاه آمدن از مواضع خود و تکذیب اعلامیه مذکور بود، اما با هوشیاری و قاطعیت آیات میلانی و قمی ره به جایی نبرد. بنابر این تمام تلاش خود را برای جلوگیری از انتشار و دستگیری عاملین توزیع اعلامیه یاد شده به کار گرفت.
3ـ با توجه به دعوت روحانیون از همه اقشار جامعه، تظاهرات سالگرد 15 خرداد به قشر خاصی محدود نمیشد. تشکلهای ملی نیز در پاسداشت قیام 15 خرداد نقش داشتند.
4ـ در مجلس ختمی که از سوی امام خمینی به مناسبت یادبود شهدای 15 خرداد برگزار شد حملات تند و مستقیمی نسبت به رژیم ابراز گردید.
پینوشتها:
[1]. فرزینفر، لاله. محرم در آیینه اسناد. مطالعات تاریخی. بهار 1387. شماره 20. 1387. از صفحه 10 تا 45. ص 24
[2]. روحانی، سیدحمید. نهضت امام خمینی، جلد اول. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 1388. صص 944
[3]. فرزینفر. همان. ص 28
[4]. روحانی، همان. صص 944 تا 946
[5]. خمینی، روحالله. صحیفه امام، جلد 1. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 1385. صص 335 تا 337
[6]. روحانی. همان. ص 952
[7]. همان. صص 959 و 960
[8]. فرزینفر. همان. 29
[9]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد ششم. تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی. 1382. ص 2
[10]. همان. ص 3
[11]. آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی در سال 1315ق. در نجف اشرف به دنیا آمد. تحصیلات خود را در آنجا گذراند. پس از تکمیل مدارج عالی و کسب درجه اجتهاد به ایران آمد و سمت مدرسی حوزه علمیه قم را بر عهده گرفت. وی در سال 1369ش. دار فانی را وداع گفت. از ایشان تألیفات متعدد و خدمات علمی فراوان بهجا مانده است. (بینام. 1369. «زندگینامه آیتالله العظمی مرعشی نجفی»؛ پاسدار اسلام. مهر 1369. شماره 106. از صفحه 12 تا 13. صص 12 و 13)
[12]. آیتالله سیدحسن طباطبایی قمی در نجف اشرف به دنیا آمد. در جوانی به مشهد مهاجرت کرده و تحصیلات خود را در آن شهر آغاز نمود. در جریان وقایع مسجد گوهرشاد، همراه خانواده به عتبات تبعید گردید و در آنجا تحصیلات خود را دنبال نمود. پس از مراجعت به عنوان امام جماعت مسجد گوهرشاد انتخاب شد. ایشان که در جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی مشارکت فعال داشت در سال 1386ش. دارفانی را وداع گفت. (آرشیو ملی ایران. شماره سند 118 /9-116001 و شماره م.ب. 20-5)
[13]. آیتالله حاج سید محمدهادی حسینی میلانی در سال 1313 ق. در نجف اشرف متولد شد. ایشان بیش از 50 سال در نجف، کربلا و مشهد مقدس به تدریس فقه و اصول اشتغال داشت. (شریف رازی، محمد. 1352. گنجینه دانشمندان، جلد 7. تهران: کتابفروشی اسلامیه. صص 98 و 101) سرانجام در مرداد 1354ش. چشم از جهان فروبست. (صابری، الهام. ماهنامه گلبرگ. مرداد 1383. شماره 53. ص 111)
[14]. مرکز بررسی اسناد. همان. ص 7
[15]. همان. ص 8
[16]. همان. ص 15
[17]. همان. ص 23
[18]. آیتالله حسین خادمی اصفهانی در سال 1319ق. در اصفهان متولد شد. تحصیلات خود را در اصفهان و نجف اشرف گذراند. پس از بازگشت به ایران با سمت ریاست حوزه علمیه اصفهان به تدریس مشغول شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده مردم اصفهان در دورههای اول و دوم مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. ایشان در سال 1363ش. دار فانی را وداع گفت. (مرکز بررسی اسناد. همان. ص 24)
[19]. مرکز بررسی اسناد. همان. ص 52
[20]. سیدمرتضی برقعی معروف به صدرالواعظین قمی در سال 1332 ق. در قم متولد شد. در اثنای گذراندن تحصیلات حوزوی از سن 15 سالگی به منبر رفته و به تبلیغ پرداخت. (مرکز بررسی اسناد. همان. ص 46) او پس از نیم قرن فعالیت در خطابه و ارشاد در سال 1366ش. درگذشت. (پیام قم. دی 1379. شماره 63)
[21]. مرکز بررسی اسناد. همان. ص 85
[22]. جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران تشکلی ملی بود که به دنبال تشکیل جبهه ملی دوم در سال 1339 ، توسط خلیل ملکی مستقلاً اعلام موجودیت کرد. (مرکز بررسی اسناد. همان. ص 87)
تعداد بازدید: 2084