سیدرضا فندرسکی
21 مرداد 1398
در پی تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهر ماه سال 1341 دو تن از روحانیون کرمانشاه به نامهای فرجالله موموندی کاظمی و محمدرضا کاظمی با ارسال نامهای به مراجع، حمایت خود از آنان و مخالفت خود را با تصویب این لایحه اعلام کردند.[1]
با نزدیک شدن به سال 1342 اعلامیه امام خمینی در تحریم عید این سال در کرمانشاه توزیع گردید. به دنبال حمله مأمورین رژیم شاه به فیضیه قم و هتک حرمت این مکان دینی، علما و روحانیون کرمانشاه با صدور اعلامیهای ضمن پشتیبانی از آیات عظام به ویژه امام اقدام رژیم پهلوی را محکوم کردند. عده زیادی از روحانیون از جمله عبدالجلیل و شجاعالدین جلیلی و عطاءالله اشرفی اصفهانی این اعلامیه را امضا کرده بودند.[2]
فعالیتهای روحانیون کرمانشاه باعث شد که کمیته امنیت استان در روز 3 فروردین 1342 تشکیل شود و قرار شد که این جلسات به صورت هفتگی ادامه یابد. در این جلسه همچنین تصمیم گرفته شد مدرسه آیتالله بروجردی از زیر نفوذ عبدالجلیل جلیلی، روحانی انقلابی این شهر خارج شود و به وعاظ و سخنرانان تذکر لازم داده شود.[3]
بر اساس یکی از گزارشات ساواک، بازاریان کرمانشاه قرار بود در روز دهم فروردین مغازهها را تعطیل کرده و دست به تظاهرات بزنند. این گزارش از طریق استاندار کرمانشاه به نخستوزیر وقت اسدالله علم رسید و وی دستور داد از هرگونه تظاهرات جدا جلوگیری به عمل آید.[4]
از اقدامات مردم و روحانیت کرمانشاه در ایام قیام 15 خرداد 1342 این بود که چند نفر از بازاریان و متدینان شهر از جمله حاج باقر اسلامی را جهت کسب اطلاع از وضعیت امام به قم فرستادند. این افراد در بازگشت به کرمانشاه بلافاصله دستگیر شده و بیست روز در بازداشت بهسر بردند.[5] مخالفین نهضت اسلامی نیز در این ایام بیکار ننشسته بودند و عدهای از آنان نشریه هیئت مصلحین حوزه علمیه قم را در این شهر توزیع کردند. این گروه مخالف مشی مبارزه با رژیم بود.[6]
آیتالله اشرفی اصفهانی روحانی فعال کرمانشاه که در تثبیت مرجعیت امام خمینی در کرمانشاه نقش مهمی داشت در جهت آزادی از زندان حکومت پهلوی امام فعالیت زیادی میکرد و در همین راستا با مراجعی مثل آیتالله گلپایگانی و آیتالله مرعشی نجفی ملاقات کرد. سایر روحانیون و وعاظ این شهر مانند عباس میریونسی، سیدعلی زمانی و شیخ جلال آلطاهر نیز در مساجد کرمانشاه و کنگاور سخنرانیهای تندی در حمایت از امام ایراد کردند.[7]
در روز هفدهم مهر ماه سال 1342 یکی از روحانیون به نام شیخ حسن ممدوحی در ملاقات با آیتالله اشرفی اصفهانی در مدرسه بروجردی کرمانشاه اظهار داشت که در روز 13مهر در تهران برای اعتراض به افتتاح مجلسین تظاهراتی روی داده که طی آن دانشگاه به محاصره ارتش درآمده است.[8]
در روز بیست و هفتم آبان سال 1342 حجتالاسلام مروارید جهت سخنرانی در مراسم ختم آیتالله بهبهانی وارد کرمانشاه شد و در مسجد بروجردی این شهر سخنرانی کرد. وی اعلامیههایی را که با خود آورده بود نیز در کرمانشاه توزیع کرد. در این ایام هر چند توزیع عکس امام با ممانعت ساواک مواجه میشد ولی کمابیش انجام میگرفت چنانکه در یکی از مساجد شهر عکسی از امام خمینی بر دیوار نصب شده بود که به دستور استاندار برداشته شد.[9]
در دی ماه سال 1342 تعدادی اعلامیه با امضای آیتالله مرعشی نجفی و بازرگانان تهران توسط پست برای آیتالله اشرفی اصفهانی، مدرس مدرسه علمیه و پیشنماز مسجد بروجردی فرستاده شد که بخشی از آنها توسط شخصی به نام شیخ علی نجفی بین معتمدین توزیع گردید.[10]
با آزادی امام در هجدهم فروردین سال 1343 مجالس جشن و شادی متعددی در مساجد و منازل کرمانشاه برگزار شد و مردم در صدد چراغانی کردن شهر بودند که شهربانی از این اقدام آنها جلوگیری به عمل آورد. در پی فرارسیدن ماه محرم فعالیتهای علمای کرمانشاه با شدت و حدت بیشتری ادامه یافت. ساواک در گزارشی از سخنرانیهای تحریکآمیز حاج شیخ معاون (معاون الذاکرین) در شب تاسوعا در مسجد ترکها، شیخ محمدتقی مروارید در روز عاشورا در مسجد رشید و آیتالله اشرفی اصفهانی در شب یازدهم محرم در مسجد بروجردی خبر داد.[11]
در روز سوم خرداد عبدالجلیل جلیلی از روحانیون فعال کرمانشاه طی سخنانی گفت: «زمامداران ایران مملکت را مترقی جلوه میدهند در صورتی که در حال حاضر ایران یکی از بدبختترین ممالک دنیاست.» سپس یکی دیگر از روحانیون به نام ابوطالب شیرازی به منبر رفته و اظهار داشت که من را به جرم دعا برای امام خمینی 24 ساعت زندانی کرده و کتک زدند.[12]
در اواخر شهریور سال 1343 یک روحانی به نام شیخ مجتبی روشن (حاج آخوند) که به تازگی از قم به کرمانشاه رفته و در آنجا ساکن شده بود به عبدالجلیل جلیلی مراجعه کرده و اظهار داشت که امام خمینی به وی پیغام داده تا به علمای کرمانشاه ابلاغ کند که هفتهای یک یا دو بار تشکیل جلسه داده و در مورد فعالیتهای مذهبی و جلوگیری از اعمال خلاف دین دولت مذاکره نمایند. به دنبال این پیغام، آیتالله جلیلی از علمای کرمانشاه دعوت کرد در جلسه روز سوم مهر در مسجد حاج شیخ شهباز خان شرکت نمایند. به ادعای ساواک، پنج نفر به نامهای اشرفی اصفهانی، سیدمحمود لاری، سیدابراهیم خسروشاهی، مجتبی روشن و علیرضا متانت در این جلسات حضور مییافتند.[13]
در همین ایام یکی از روحانیون نجف به نام سیدعلی مدد به کرمانشاه آمده و در منزل یکی از بازاریان به نام حاج غلامحسین صاحب اقامت کرد. در جلسهای که با حضور عدهای از مردم برگزار شد، صاحب اظهار داشت که طوسی، رئیس فرهنگ کرمانشاه به وی گفته است تعدادی از طلاب را برای تربیت جوانان استخدام کرده است. او از این مسئله اظهار رضایت کرد، اما آیتالله اشرفی اصفهانی که در جلسه حضور داشت با این استدلال که طلاب مجبور خواهند بود که در چهارچوب قوانین دولت کار کنند با آن مخالفت کرد. در ادامه جلسه حضار در مورد تاسیس یک مدرسه اسلامی مذاکره کردند که یکی از روحانیون حاضر به نام شیخ جلال آلطاهر به دلیل متابعت اینگونه مدارس از مقررات دولتی با تشکیل آن مخالفت کرد و در نتیجه بحث نیمهتمام باقی ماند.[14]
پینوشتها:
[1]. بهرامی. روحالله. انقلاب اسلامی در کرمانشاه. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 1389. ص 458
[2]. همان. ص 461
[3]. همان. ص 465
[4]. همان. ص 485
[5]. همان. صص 7 - 486
[6]. همان. ص 513
[7]. همان. ص 501
[8]. یاران امام به روایت اسناد. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. 1386. ج 25. ص 1
[9]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. 1378. ج 4. ص 377
[10]. یاران امام به روایت اسناد. ج 25. ص 9
[11]. همان. ص 11
[12]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد. ج6. صص 6 - 75
[13]. همان. ص 12
[14]. همان، صص 17 - 16
تعداد بازدید: 2305