زهرا رنجبر کرمانی
04 شهريور 1398
امام خمینی آغاز نهضت اسلامی را در 15 خرداد 42 مقارن با ایام محرم و عاشورا و قیام حسینی را پشتوانه مبارزه علیه رژیم پهلوی قرار داد. ایشان بر این پایه، اهداف و آمال سیاسی و اجتماعی مردم ایران و مفاهیمی چون عدالت، ظلمستیزی و مبارزه را مطرح کرد. امام از سنت دینی برای اهداف انقلابی بهره جست و زمینه بیداری ملت و احیای حس هویت و اعتماد به نفس را فراهم ساخت.[1]
امام مجالس عزا و دستجات عزاداری را اصلیترین راه برای مقابله با حکومتهایی که قصد نابودی اسلام و روحانیت داشتند میدانست و از این جلسات به منظور ایجاد وحدت میان گروههای پراکنده مردم علیه ظلم حاکم استفاده میکرد.[2] طلاب جوانی که در محضر ایشان تلمذ میکردند، به عنوان ناشرین تفکر اسلامی در سراسر کشور موظف بودند برای احیای ارزشهای اسلامی در پرتو رهبری امام خمینی آمادگی عمومی ایجاد کنند. از اینرو رژیم دیگر نمیتوانست نسبت به ماه محرم بیتفاوت باشد و تصور کند که مراسم ایام عاشورا به سوگواری و سینهزنی محدود خواهد شد. در محرم 1342ش. پس از سالها، عاشورا مفهوم خود را بازیافت[3] و الگویی برای محرمهای سالهای بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی گردید.
سال به سال اما حساسیت ساواک نسبت به برنامههای ماههای محرم و صفر فزونی میگرفت. تا پیش از آن، رژیم با تطمیع و تهدید سعی در کنترل اوضاع داشت. اما به این نتیجه رسید که مقابله با موج رو به گسترش مبارزه جز از طریق اقدامات عملی شدید امکانپذیر نیست. از اینرو فهرست دستورالعملهای احتیاط آمیزی که ساواک برای مواجهه با ماه محرم و صفر تهیه میکرد، هر سال طولانیتر و سختگیرانهتر میشد. برای برگزاری مجالس عزاداری اجازه شهربانی نیاز بود و از وعاظ تعهد گرفته میشد که نامی از امام خمینی نبرند. یادآوری فجایع مدرسه فیضیه و قیام پانزده خرداد، جرم و انتقاد از لوایح ششگانه دستگیری سخنران را در پی داشت. مبالغ هنگفتی نیز برای تطمیع و تحبیب روحانیون در نظر گرفته میشد.[4] در ماههای محرم و صفر روحانیون مخالفی که توسط ساواک شناسایی شده بودند به شدت تحت مراقبت قرار میگرفتند. سایر وعاظ نیز بهطور نامحسوس کنترل میشدند. در مجموع، مجالس و مراسم سوگواری محرم زمانی از نظر ساواک موجه بود که با دعا به جان شاه و خاندان سلطنت همراه باشد! نیروهای امنیتی کوچکترین سخن تحریکآمیزی را برنمیتابیدند و به سرعت برای دستگیری و ممنوعالمنبر کردن سخنران دست به کار میشدند.[5]
با این همه، نهضت انقلابی همه ساله شتاب بیشتری میگرفت. علما و وعاظ، گذشته تاریخی شیعه و شرایط زمان را با یکدیگر پیوند میدادند و از ظرفیت و پویایی نهفته در نمادهای محرم برای به صحنه آوردن مردم و دمیدن روح انقلاب در ایشان بهره میجستند.[6] منابر در آن ایام به رسانهای برای انتقال مفاهیم انقلابی تبدیل میشدند. این امر بیشتر از آن رو حائز اهمیت بود که رسانههای مدرن در آن زمان از قبیل تلویزیون، رادیو و مطبوعات در اختیار دستگاه تبلیغاتی رژیم پهلوی بودند و از اینرو انقلابیون فقط میتوانستند از «رسانههای سنتی» بهره گیرند. وعاظ و روحانیون با استفاده از مجالس و محافل سوگواری، شبکهای ارتباطی ایجاد کرده بودند که کل کشور را پوشش میداد و کاملا غیر متکی به دولت بود. محافل سوگواری در مکانهای مختلف شهری و روستایی وجود داشتند و مرکز و مأمن مهمی برای جذب تودههای مسلمان و انقلابی به شمار میرفتند.[7] رژیم پهلوی اما در مقابل تعدد و فراگیری محافل مذهبی و سوگواری در ایام محرم و صفر و پیامی که از طریق آنها به مردم منتقل میشد، چارهای جز تسلیم نداشت و در نهایت بازنده مبارزهای بود که از اوایل دهه چهل با حضور تودههای مسلمان انقلابی به رهبری امام خمینی شکل گرفته بود.
اسناد
1ـ نگرانی ساواک از احتمال تظاهرات مردم قم و تهران در ایام عزاداری محرم 30 /2 /1343[8]
متن سند
تاریخ: 30 /2 /43
شماره: 10635 /321
موضوع: شایعات
برابر اطلاع واصله. شایع است که در ایام عزادارى با تحریکاتى که مىشود وضع شهرستان قم مختل خواهد شد و مشغول فعالیتهایى هستند که در روز مزبور وضع تهران را هم آشفته کنند و از هم اکنون پیکهایى بین قم و تهران جهت اجراى نظریات فوق در رفت و آمد هستند. ضمناً انتشار دارد جهت ایجاد آشوب در روزهاى تاسوعا و عاشورا از طرف یک دولت خارجى وجوه زیادى خرج شده است و گفته مىشود دولت پیشبینیهاى لازم را به عمل آورده، از جمله عده زیادى از کارگران شرکت واحد تحت عنوان عزادارى به قم خواهند رفت.
در صورت تصویب به شهربانى کل کشور و ساواک تهران ارسال شود ـ صابرى 30 /2 /43
2ـ اقدامات ساواک اصفهان برای کنترل عزاداریهای محرم 3 /3 /1343[9]
متن سند
گیرنده: مدیریت کل اداره سوم
فرستنده: ساواک اصفهان
تاریخ: 3 /3 /43
شماره: 43ـ502 /10/ه
موضوع: روحانیون
شماره عطف به رمز 10565 /321 ـ 26 /2 /43
بدواً اجازه فرمایید خلاصهاى از اقداماتى که از طرف دستگاههاى انتظامى این استان به منظور جلوگیرى از هرگونه بىنظمى تا حال به عمل آمده است به طور خلاصه به عرض برسد.
1ـ روز 15 /1 /43 کمیسیونى با شرکت رئیس شهربانى اصفهان، فرمانده هنگ مستقل ژاندارمرى اصفهان و اینجانب تشکیل و تصمیماتى اتخاذ شد که رونوشت صورت جلسه آن طى 43-321 /10/ه-16 /1 /43 به عرض رسیده است. در کلیه شهرستانهاى تابعه این استان نیز تصمیماتى نظیر همین تصمیم گرفته شده است.
2ـ قبل از ماه محرم در ملاقاتى که اینجانب و رئیس شهربانى با حاج حسین خادمى[10] قطب طرفداران [آیتالله] خمینى در اصفهان نمودیم، از ما خواهش کرد براى آخرین بار اجازه بدهیم وعاظى که منبر رفتن آنها را در ماههاى محرم و صفر ممنوع کرده بودیم، آزاد کنیم. با درخواست ایشان موافقت کردیم.
3ـ در تمام ایام ماههاى محرم و صفر کمیتهاى مرکب از نمایندگان ساواک، ارتش، ژاندارمرى در شهربانى هفتهاى 3 روز تشکیل و به کلیه امور مربوطه به عزادارى رسیدگى و اتخاذ تصمیم کرده سپس از طریق شهربانى به آن تصمیم رسمیت داده مىشود.
4ـ در 10 روز اول ماه محرم تنها در شهر اصفهان 138 مجلس عزادارى برقرار بود که همه روزه در تمام مدت در کلیه این مجالس یکى از مأمورین ساواک یا شهربانى یا ارتش حضور داشته (در خارج از شهر مأمورین ژاندارمرى) و روز بعد مفاد گزارشات مأمورین در کمیته مندرج در ماده 3 قرائت شده است.
5ـ در روزهاى تاسوعا و عاشورا بنابر درخواست شهربانى و ژاندارمرى تعداد لازم سرباز مسلح با افسر به نقاطى که احتمال ناراحتى در آنجا داده مىشد اعزام شده است.
6ـ بارها اینجانب و رئیس شهربانى اصفهان چه حضوراً چه تلفناً تذکرات و نصایح به وعاظى که تندرویهایى داشتهاند کردهایم. همچنین در چند روز اخیر به خصوص در ایام تاسوعا و عاشورا در بیشتر مجالس عزادارى شرکت کردهایم.
7ـ در اثر اقدامات بالا و راهنماییهاى سودمند و مؤثر مدیریت کل اداره سوم، در 10 روز اول ماه محرم مجالس عزادارى این استان در کمال نظم و آرامش برقرار شد. تنها شخصى بهنام شیخ حسین هاشمیان اهل رفسنجان کرمان که در قم طلبه است، روز 31 /2 به اردستان وارد، روى منبر مطالب تحریکآمیزى گفته بود که بلادرنگ دستگیر، به اصفهان اعزام و تحتتعقیب قرار گرفت.
اینک پاسخ دستور رمز 10565 /321 ـ 26 /2 /43 به عرض مىرسد:
استحضار دارند پس از قم و مشهد، شهر اصفهان مهمترین حوزه علمى ایران است که در آن در حدود 3 هزار مجتهد، واعظ، مدرس، طلبه و غیره مقیماند که بین آنها اتحاد و صمیمیت وجود نداشته و مىتوانیم آنان را به 3 دست متمایز از هم تقسیم کنیم.
1ـ روحانیون بىطرف که اکثریت قریب به اتفاق را تشکیل داده. به کار خودشان مشغولاند. این گروه مورد توجه و احترام اکثریت مردم اصفهاناند هم اصفهانیها حرمت آنها را دارند هم آنها در بین مردم نفوذ.
2ـ روحانیون موافق دولت که چندان محبوبیت و نفوذى بین مردم ندارند.
3ـ روحانیون طرفدار [آیتالله] خمینى که تعداد آنها از 22 نفر بیشتر نیست و در اصفهان، نجفآباد، همایونشهر و شهرضا پراکندهاند.
طرفداران این عده را 4 گروه نیز تشکیل مىدهند:
1ـ تعدادى محدود از بازاریان و مردم عامى که حقیقة به آنها ایمان داشته و مرید آناناند.
2ـ طلابى که نزد آنها درس مىخوانند.
3ـ بازاریان و سایر اشخاصى که روى مقتضیات کسب و کارشان یا روى اصل رودربایستى تظاهر به طرفدارى از آنها مىکنند.
4ـ کلیه افراد و دستجات سیاسى که به عللى دل خوشى از دستگاه حاکمه ندارند. این عده گروه متشکل روحانیون دسته سوم را تشکیل داده، در مواقع مخصوصى از وجود آنها استفاده مىکنند. در مورد اقداماتى که در سال جارى براى جلوگیرى از بىنظمىها در مراسم عزادارى از طرف دولت به عمل آمده به عرض مىرسد: اصولاً مردم اصفهان طرفدار نظم و آرامش بوده و اکثریت قریب به اتفاق مردم تصمیم دولت را تأیید مىکنند. بدیهى است چنانچه این آرامش و نظم از راه مسالمتآمیز تأمین شود، تأثیرش بسیار مطلوبتر است تا از راه دیگر.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان دهم. محمود صدقى
3ـ گزارش ساواک خوزستان از مراسم عزاداری محرم در این منطقه 5 /3 /1343[11]
متن سند
گیرنده: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم 321)
فرستنده: ساواک خوزستان
تاریخ: 5 /3 /1343
شماره: 43 /2527 /6/ه
موضوع: مراسم عزادارى و رویه روحانیون در دهه اول ماه محرم
ضمن پیشبینىهایى که قبل از فرا رسیدن ماه محرم در مورد حوادث احتمالى ایام سوگوارى به عمل آمد و همچنین با مراقبتهایى که در این مدت توسط این ساواک و مأمورین انتظامى معمول گردید، مراسم سوگوارى و وعظ در شهرستانهاى تابعه این استان بهطور عادى برگزار و اتفاق سوئى هم رخ نداد و به چند نفر از واعظین که گفتارشان به صلاح تشخیص داده نمىشد، مرتباً تذکرات لازم داده شد و اظهارات آقاى دکتر محمد مفتح[12] که بیش از همه در مسائل غیر مذهبى دخالت مىنمود نیز روى نوار ضبط گردیده که در صورت لزوم ارسال خواهد شد. ضمناً در مورد همکارى شهربانى و ساواک چنین استنباط گردید که در سال جارى با توجه به دستوراتى که براى شهربانیهاى شهرستانها رسیده بود، در جریانات عزادارى دخالت بیشترى مىنمودند و مخصوصاً رویه شهربانى آبادان باعث گله و شکایت بعضى از روحانیون از روى منابر گردید.
رئیس ساواک استان خوزستان. خاورى
در پرونده مربوطه بایگانى شود. 16 /3
4ـ شکایت شرکت زمزم از روحانیون خوزستان در مورد تبلیغ علیه این شرکت در ماههای محرم و صفر 19 /5 /1343[13]
متن سند
تاریخ: 19 /5 /43
محترماً معروض میدارد شکوائیهاى از طرف شرکت سهامى زمزم در مورد جلوگیرى از فروش پپسىکولا در شهرستان خرمشهر از طرف بعضى از عناصر اخلالطلب و مفسدهجو در دو ماهه سوگوارى «محرم و صفر» تسلیم ساواک شده بوده. چگونگى جهت رسیدگى به ساواک خوزستان منعکس، جواب واصله حاکیست که: یکى از برنامههاى تبلیغاتى روحانیون مخالف، مبارزه با بهائیت و افراد بهائى بوده که این مبارزه تا آخر ماه صفر به شدت ادامه داشت و چون شایع شده که کارخانههاى پپسى کولا در تمام کشور توسط عناصر بهائى اداره میشود و از فروش هر شیشه آن مبلغ یک ریال به نفع مراکز تبلیغاتى بهائى استفاده میگردد، لذا روحانیون این موضوع را دستاویز قرار داده و مردم را از خرید و فروش نوشابه پپسىکولا منع مینمایند. البته این جریان تا آخر ماه صفر که منابر برپا بود ادامه داشت، ولى اینک موضوع خاتمه یافته است. ضمناً چون ممکن است در آینده نیز موضوع منع فروش پپسىکولا توسط روحانیون مطرح گردد، روش ساواک را در این مورد تعیین و اعلام فرمایند.
نظریه: با عرض مراتب فوق به هر نحو که مقرر فرمایند به ساواک خوزستان ابلاغ شود.
تهیه کننده ـ مقدم
متصدى بررسى رئیس بخش 321 ـ امینى 19 /5
رئیس اداره دوم عملیات ـ نثرى
مدیرکل اداره سوم. مقدم
در اینگونه موارد شهربانى محل وظایفى دارد که میبایست انجام دهد. ساواک وظیفه خاصى ندارد. ولى بهطور کلى دستگاههاى کشور میبایست به شدت هرگونه تحریکى را که با امنیت کشور سروکار دارد از بین ببرند 20 /5
نتایج
1_ نگرانی ساواک از احتمال تحرکات ضدحکومتی در ایام محرم و صفر این دستگاه را بر آن داشته بود که از روزها قبل پیشبینیهای لازم را در خصوص مواجهه با مورد یاد شده بنماید.
2ـ ساواک برای بدنامی محافل و مراسم سوگواری مردمی و کم اثر کردن آنها به شایعاتی در خصوص حمایت مالی نهادها و اشخاصی از خارج از کشور از این برنامهها دامن میزد. به نظر میرسد قدرت و کارآمدی این اجتماعات، حکومت را وا میداشت که پشتیبانی مادی خارجی از این محافل را بهانهای برای ضربهزدن به آنها قرار دهد.
3ـ ایادی دستگاههای امنیتی ـ نظامی با حضور در مجالس عزاداری، بهطور مستقیم آنها را کنترل و مفاد مطالب مطروحه در آنها را گزارش میکردند. این گزارشات بعضاً دستگیری فیالفور یا تذکر به شخص واعظ را در پی داشت. حضور و دخالت عوامل امنیتی در سوگواریها واکنش منفی شرکتکنندگان را برمیانگیخت.
4ـ ساواک، روحانیون را عامل اصلی تشنج و ناآرامی در این ایام میدانست. از اینرو در شهرهایی که این گروه پرشمارتر بودند، خواستهها و جایگاه ایشان نزد مردم را شناسایی میکرد تا در مواقع ضروری نسبت به سرکوب و خاموش کردن بانیان تحرکات ضد حکومتی آمادهتر باشد.
5ـ محتوای سخنرانیها در مراسم و محافل سوگواری، حتی زمینههای به ظاهر عادی مرتبط با زندگی روزمره مردم را در بر میگرفت و طبعاً واکنش نهادهای امنیتی را در پی داشت.
پینوشتها:
[1]. ابطحی، سیدمصطفی. 1388. «مبانی معرفتی، رهیافت تاریخی، تفسیر جدید مفاهیم شیعی، فراگفتمان سیاسی از خرداد 42 تا بهمن 57». دانشنامه (واحد علوم و تحقیقات). پاییز 1388. شماره 73. از صفحه 3 تا 25. ص 5
[2]. همان. صص 19 و 20
[3]. فرزینفر، لاله. 1387. «محرم در آینه اسناد». مطالعات تاریخی. بهار 1387. شماره 20. از صفحه 10 تا 45. ص 19
[4]. همان. ص 32
[5]. همان. صص 34 و 35
[6]. همان. ص 41
[7]. جعفرپور، رشید و ایمان حسین قزلایاق. 1389. «نقش «رسانه منبر» در شکل گیری و تداوم انقلاب اسلامی». رهیافت انقلاب اسلامی. بهار و تابستان 1389. شماره 12. از صفحه 109 تا 124. صص 112 و 113
[8]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. 1382. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد ششم. تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی. ص 12
[9]. همان. ص 60
[10]. آیتالله حسین خادمی اصفهانی در سال 1319ق. در اصفهان متولد شد. تحصیلات خود را در اصفهان و نجف اشرف گذراند. پس از بازگشت به ایران با سمت ریاست حوزه علمیه اصفهان به تدریس مشغول شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده مردم اصفهان در دورههای اول و دوم مجلس خبرگان انتخاب شد. ایشان در سال 1363ش. دار فانی را وداع گفت. (مرکز بررسی اسناد. همان. ص 24)
[11]. مرکز بررسی اسناد. همان. ص 80
[12]. آیتالله دکتر محمد مفتح در سال 1307ش. در همدان متولد شد. تحصیلات حوزوی خود را در سطوح مقدماتی و پیشرفته در همدان و قم به انجام رساند. ضمن تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم موفق به اخذ مدرک دکترا نیز گردید. (هادیمنش، ابوالفضل. 1384. «گلبانگ همدلی، شهید آیتالله دکتر محمد مفتح». مبلغان. آذر و دی 1384. شماره 73. از صفحه 34 تا 48. صص 34 تا 37) پس از سالها مبارزه و مجاهدت در مسیر نهضت امام خمینی، سرانجام در سال 1358ش. توسط گروهک فرقان به شهادت رسید. (هادیمنش. همان. ص 48)
[13]. مرکز بررسی اسناد. همان. ص 250
تعداد بازدید: 2051