زهرا رنجبر کرمانی
11 آذر 1398
امام خمینی پایهگذار جریان نوینی در برخورد مرجعیت با سیاست در ایران بود و دو گروه از روحانیون در زمره حامیان ایشان بودند. گروه اول روحانیونی که به رغم داشتن فعالیتهای علمی از نظر رفتار سیاسی عملگرا بودند.[1] این افراد به واسطه نوع فعالیتهای خود بیشتر سالهای جوانی را در زندان و تبعید به سر برده و در تلاش بودند تا از اقدامات دیگر گروههای مذهبی نیز حمایت کنند. منش این گروه پذیرش رهبری امام خمینی و تأیید اقدامات ایشان بود. ضمن آن بعضاً اقدامات ویژهای نیز داشته و با مراجع دیگر نیز در ارتباط بودند.[2] این جمع که نخستین تشکل نامنظم انقلابی را در قم تشکیل داده بودند به اشکال مختلف در تقویت رهبری و مرجعیت امام خمینی با یکدیگر همکاری داشتند.[3] گروه دوم اما روحانیونی بودند که پس از سال 1344ش. اهم فعالیتهای خود را بر تشریح مبانی فکری اسلام متمرکز کرده، به کارهای فرهنگی نظیر بنیانگذاری نهادهای فرهنگی - اسلامی، پاسخگویی به شبهات ضد دینی و... پرداخته و به طور غیر مستقیم حکومت پهلوی را نامشروع نشان میدادند. آیتالله مرتضی مطهری چهره شاخص این گروه بود.[4]
با ورود فعال روحانیون گروه اول به صحنه سیاست کشور در اوایل دهه 1340، طلاب و فضلای جوان به تدریج با مفهوم سازماندهی آشنا شدند. طرحِ بحث اصلاحات در حوزه، سازماندهی و تربیت نیروی فکری و زمینهسازی برای ورود جدیتر روحانیون در صحنه عمل را ضروری نمود.[5] در گذشته نشر علوم دینی و تبلیغ ارزشهای اسلامی عمدتاً از طریق منبر و سخنرانی و تألیف کتاب صورت میگرفت اما به ضرورت زمان و مقتضیات جوامع اسلامی، مسئله ابلاغ و ارشاد باید به شیوه گستردهتر و دقیقتری انجام میشد. یکی از این شیوهها استفاده از مطبوعات و رسانههای جمعی بود که البته سابقهای دیرینه داشت و از بدو ورود مطبوعات، توسط دینداران دردمند به کار گرفته میشد، هر چند شاید همگام با تغییر و تحولات جامعه پیش نرفته بود.[6]
حوزههای علمیه به عنوان یک نهاد فرهنگی ـ مذهبی از سال 1337ش. رسماً وارد عرصه فعالیتهای مطبوعاتی شدند.[7] نشریه «مکتب تشیع» یکی از اولین نشریات متعلق به حوزه بود که توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد باهنر و محمدباقر مهدوی به صورت سالنامه و فصلنامه منتشر میشد. نخستین شماره این نشریه در اردیبهشت 1338ش. به چاپ رسید. تیراژ بالای این مجله نشانگر خلائی بود که در آن سالها در جامعه مذهبی یا علاقمند به مذهب ایران وجود داشت. مقالات آن عمدتاً به طرح مسائل فلسفی، اعتقادی، اجتماعی و تاریخی اختصاص داشت. «تشیع و پاسخ به پرسشهای هانری کربن در این باب»، «گوشهای از سیاست خارجی اسلام»، «مبارزه با تحریف»، «مکتب اخلاقی امام صادق(ع)» و «تکامل در پرتو آزادی»، عناوین برخی از مقالات منتشر شده در این نشریه بودند. در برخی شمارهها نیز مقالاتی در باب مسائل زنان و مشارکت ایشان در امور اجتماعی به چاپ میرسید. این مجله نمونه بارزی از ورود علمای دین به طرح مباحث اسلامی و اجتماعی به سبک جدید بود. آقایان آیتالله علامه طباطبایی، احمد آرام، آیتالله ناصر مکارم، آیتالله طالقانی، آیتالله مطهری، آیتالله مصباح یزدی، آیتالله مفتح، آیتالله بهشتی و بسیاری دیگر از روحانیون و اندیشمندان در زمره نویسندگان مقالات این نشریه بودند.[8]
تهیهکنندگان «مکتب تشیع» در یکی از شمارهها، هدف خود از انتشار را چنین شرح داد: «در محیطی که شبهه از در دیوار آن میبارد و عوامل بیشماری دست به دست هم داده و نونهالانی که تازه در این محیط چشم باز میکنند به دره هرزگی، بیبندوباری، شهوات خانمانسوز و بالاخره بدبینی به معارف آسمانی سقوط میدهند، بهترین راه نجات این بیگناهان از همهجا بیخبر این است که آن را با یک سلسله از مطالب دینی که به سبک روز با در نظر گرفتن نقاط حساس لغزش جوانان بیان شده باشد، آشنا نمود.»[9] علاوه بر انگیزه مذکور، آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود این مجله را وسیلهای برای ایجاد یک شبکه فرهنگی ـ سیاسی ـ اسلامی در سراسر کشور دانسته که در کنار مساجد، حسینیهها و مجالس روضه، ارتباط و تماس مبارزین مذهبی را با یکدیگر در جهت یک حرکت وسیع سیاسی برقرار میکرده است.[10]
نشریه مکتب تشیع در کنار نشریات مکتب اسلام، سالنامه معارف جعفری و نشریه مسجد اعظم، چهار حرکت جدی در راه نشر معارف اسلامی از جانب حوزه در ابتدای دهه 1340 است. حرکت مذکور نشانگر وقوع تحولی در حوزه علمیه قم بود و در کنار تحولات سیاسی خرداد 42 و مشارکت بسیاری از نویسندگانش در آن وقایع، مقطع دینی-سیاسی ویژهای را در ایران نشان میدهد.[11] در نهایت انتشار این مجله به دنبال وقایع خرداد 42 و دستگیری آیتالله هاشمی رفسنجانی و برخی دیگر از عوامل تهیه آن در سال 1343 توسط ساواک متوقف شد.[12]
اسناد
1ـ استعلام ساواک از مجوز چاپ و نشر مجله مکتب تشیع در قم 6 /3 /1342[13]
متن سند
گیرنده: وزارت کشور
فرستنده: ساواک
مجله و سالنامهاى به نام مکتب تشیع در شهرستان قم چاپ و منتشر میگردد. متمنى است مقرر فرمایید چنانچه داراى امتیاز میباشد رونوشت آن را به این سازمان ارسال و در غیر این صورت چگونگى را اعلام دارند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور ـ سرلشگر پاکروان
گیرنده ساواک تهران جهت اطلاع و ارسال یک جلد از آخرین شماره نشریه مزبور
تهیه کننده دادرسى رئیس بخش 2 /3
9335 /335- 6 /3 /42
بایگانى شود. 3 /2
2ـ پیگیری ساواک کرمانشاه در خصوص اجازه انتشار «مکتب تشیع» 1 /4 /1342[14]
متن سند
گیرنده: مقامات ساواک به ترتیب سلسله مراتب
فرستنده: بخش 335
گزارش
ساواک کرمانشاه طى تلگرافى سؤال نموده بود که انتشار مجله و سالنامه مکتب تشیع چاپ قم مجاز به انتشار میباشد یا خیر؟ چون سابقهاى در مورد صدور امتیاز آن در پرونده مربوطه موجود نبود موضوع از وزارت کشور استعلام گردید.
پاسخ رسیده حاکى است که مجله و سالنامه مذکور فاقد امتیاز میباشد.
علیهذا در صورت تصویبنامه پیوست را جهت اطلاع ساواک کرمانشاه امضاء فرمایند.
تهیه کننده: داورى رئیس بخش1 /4
از طرف رئیس اداره سوم 1 /4 /42
مراتب به شهربانى کل کشور نیز اعلام شد. 2 /4
3ـ دستور ساواک به ممانعت از انتشار مجله 31 /4 /1342[15]
متن سند
شماره: 19 /872 ط
تاریخ: 31 /4 /42
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
پیرو شماره 567 /09 ط ـ 21 /3 /42 درباره مجله مکتب تشیع
به طوری که گزارش شماره 1291 ـ 9 /4 /42 فرماندارى شهرستان قم حاکى است، مجله مذکور در آن شهرستان منتشر نمیشود ولى در ابتداى سال به این عنوان سالنامهاى منتشر شده. در ضمن از طریق شهربانى کل کشور به چاپخانههاى آن شهرستان ابلاغ گردید از چاپ آن مجله که فاقد امتیاز است، خوددارى نمایند.
وزیر کشور بایگانى شود. 8 /5/
نتایج
بررسی برخی اسناد بهجا مانده از ساواک در خصوص نشریه «مکتب تشیع» موارد درخور توجه زیر را نشان میدهد:
1ـ با توجه به اینکه اولین شماره این نشریه در اردیبهشت 1338ش. منتشر شده و اولین سند ساواک در این خصوص مربوط به سال 1342 میباشد، میتوان نتیجه گرفت که مطالب مطروحه در این نشریه در این فاصله زمانی برای ساواک حساسیت برانگیز نبوده است. اما در سال 1342 با توجه به تحولات اجتماعی ـ سیاسی رخ داده در سال 1341 ـ ماجرای لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و رفراندوم لوایح ششگانه - و ورود روحانیون به عرصه سیاست، وقوع فاجعه فیضیه در ابتدای سال 1342 و رویارویی آشکار و خشونتبار حکومت پهلوی با ایشان، توجه ساواک نسبت به نشریاتی از این دست که توسط و به پشتوانه روحانیون منتشر میشد جلب شد. در نهایت نیز ادامه انتشار این مجله را برنتابید و به بهانه نداشتن امتیاز از ادامه نشر آن جلوگیری کرد.
2ـ خاستگاه مجله «مکتب تشیع» در قم بود اما با توجه به هدف و آرمان تهیه کنندگانش که همانا نشر اسلام راستین و ایجاد شبکه ارتباطی میان مذهبیون بود و عطش بخشی از جامعه برای آشنایی با معارف دینی، تا اقصی نقاط کشور توزیع میشد.
پینوشتها:
[1]. جعفریان، رسول. 1382. جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران. تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر. ص 154
[2]. همان. ص 155
[3]. همان. ص 157
[4]. همان. ص 159
[5]. همان. ص 163
[6]. چیتساز، محمدجواد. 1387. «حوزههای علمیه و مطبوعات (دهه 30 تا 70)». پژوهش و حوزه. زمستان 1387. شماره 36. از صفحه 208 تا 235. صص 209 و 210
[7]. همان. ص 211
[8]. جعفریان. همان. صص 184 و 185
[9]. دوره انتشارات مکتب تشیع. اردیبهشت 1341. شماره 9. ص 150
[10]. هاشمی رفسنجانی. 1366. «زمینههای انقلاب اسلامی به روایت خاطره: تأسیس مکتب اسلام و مکتب تشیع». یاد. پاییز 1366. شماره 8. از صفحه 40تا 60. ص 42
[11]. جعفریان. همان. ص 187
[12]. جعفریان، رسول. 1390. جریانها و سازمانهای مذهبی - سیاسی ایران. تهران: نشر علم. ص 428
[13]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. 1378. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد دوم. تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
[14]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. 1378. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد سوم. تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
[15]. مرکز بررسی اسناد.جلد دوم
تعداد بازدید: 1640