25 تير 1399
روابط ایران و اسرائیل در دوره پهلوی جلوهای از پنهانکاری سیاسی و ظاهرسازی عوام فریبانه بود. مشی سیاست خارجی ایران مبتنی بر روابط حسنه با اسرائیل بود اما برای جلوگیری از اعتراضات اعراب، حتی در بالاترین سطح به صورت غیر رسمی و گاه محرمانه صورت میگرفت.[1] ملاقات سران دو کشور غالباً محرمانه و به همت ساواک انجام میشد. هیئت های ایرانی نیز به صورت محرمانه به اسرائیل اعزام میشدند.[2] با درنظر گرفتن این سیاست توأم با دورویی بود که در تاریخ 25 /4 /1342 وزیر امورخارجه نامهای به نخستوزیر نوشت و از وی خواست با توجه به اینکه افزایش تعداد ایرانیانی که به اسرائیل سفر میکنند بر روابط ایران و کشورهای عربی اثرات مخربی دارد، "مقرر فرمایند طى بخشنامه سرّى به کلیه وزارتخانهها و سازمانهاى دولتى دستور اکید صادر شود که قبل از اینکه دعوت مقامات دولتى اسرائیل را جهت اعزام کارمندان خود به آن کشور قبول نمایند، نظر وزارت امور خارجه را در این مورد سئوال نمایند. ضمناً در اینجا نیز به نحو مقتضى به مأمورین دولت اسرائیل تذکر صریح داده خواهد شد که به هیچ عنوان مستقیماً از کارمندان دولتى و سازمانهاى غیردولتى ایران دعوتى ننمایند و این قبیل دعوتها را صرفاً از طریق وزارت امور خارجه به عمل آورند."[3]
[1] شهبازی، الهام. "ایران و اسرائیل از همکاری تا منازعه"، خردنامه، بهار و تابستان 1393، شم 12، ص 91 تا 112، ص 95.
[2] مدنی، سید جلال الدین، 1361، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج2، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ص 144.
[3] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج سوم، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 497.
تعداد بازدید: 869