05 دي 1400
سختگیری حکومت پهلوی نسبت به مطبوعات در دولتهای مختلف متفاوت بود ولی تحدید مطبوعات کم و بیش ادامه داشت. با این حال پس از کودتای 28 مرداد 1332 این سیاست با شدت بیشتری دنبال و ادامه حیات برای مطبوعات روزبهروز دشوارتر شد.[1] طی سالهای نخست دهه 40 در نتیجه گسترش ناآرامیهای سیاسی و آغاز نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی برخورد ساواک با مطبوعات ـ که از بدو تأسیس در سال 1335 سانسور و کنترل آن را در دست داشت ـ وارد مرحله تازهای شد تا جایی که طی دوران نخستوزیری اسدالله علم (تیر 1341 ـ اسفند 1342) بالغ بر 80 نشریه و روزنامه به بهانههای مختلف تعطیل شدند.[2] در این ایام مطبوعات از انعکاس دقیق و صحیح اخبار حوادث و رویدادها منع شده، فقط اطلاعات عمدتاً جعلیِ دیکته شده از سوی ساواک را منتشر میکردند. چنانچه وقتی آیتالله بروجردی در اوایل سال 1340 درگذشت، ساواک سانسور خبری شدیدی بر مطبوعات حاکم کرده، نویسندگان از قلم زدن درباره شخصیت دینی، علمی و اجتماعی ایشان بازداشته شدند.[3] نهضت روحانیت طی سالهای 40 تا 43 تأثیر قابلتوجهی در گسترش روزافزون سانسور و سختگیری بر مطبوعات داشت و نشریات، برای انعکاس رویدادهای سیاسی به دلخواه حکومت، به سختی تحت فشار ساواک بودند،[4] با این همه شاه از لزوم آزادی مطبوعات میگفت!
روزنامه اطلاعات در شماره روز 5 دی 1341 از قول شاه مینویسد:
«مطبوعات نه فقط آئینه افکار عمومی هستند بلکه باید هادی افکار عمومی نیز باشند. خود شما مسلماً حدود مصالح عالیه مملکت را تشخیص میدهید و این حدود را رعایت میکنید و البته در داخل این حد باید همه جریانات را مورد رسیدگی قرار دهید، از تشریح معایب و نواقص کوتاهی نکنید.»! و از گفته شاه چنین نتیجهگیری میشود: «پس اعلیحضرت همایونی با مطبوعات تعارف نمیکنند. ایشان میل دارند از جزئیات امور مملکتشان آگاه باشند، میل دارند حقایق را بشنوند و لو هر چه تلخ باشد...»![5]
پینوشتها:
[1]. بینام، «بازروائی تحدید مطبوعات در عصر پهلوی»، دادنامه، آبان 1389، ش 6، ص 38 – 39.
[2]. شاهدی، مظفر، «سانسور مطبوعات در دوره پهلوی دوم: یک گزارش اجمالی»، تاریخ معاصر ایران، 1390، ص 61 – 86.
[3]. همان، ص 80.
[4]. همان، ص 64.
[5]. اطلاعات، س 37، چهارشنبه 5 دی 1341، ش 10983.
تعداد بازدید: 956