13 آذر 1401
در 13 آذر 1342 ساواک در گزارشی با موضوع «تشکیل حزب ایران نوین» مینویسد:
«در جریان تشکیل حزب جدید به سبب بستگى حسنعلى منصور و احمد نفیسى[1] شهردار تهران... میان نامبردگان همکارى نزدیکى وجود دارد و احمد نفیسى کارگردان پشت پرده حزب تازه محسوب مىگردد و علاوه بر مراتب مذکور احمد نفیسى خود را تئوریسین حزب جدید مىداند و در همه موارد ابتکار عمل در دست نامبرده مىباشد.»[2]
گفتنی است تأسیس «حزب ایران نوین» بر شالوده «کانون مترقی» که در اوایل سال 1340 به ریاست حسنعلی منصور تأسیس شد و معرفی وی به عنوان رهبرِ نخبگان و تحصیل کردگان غربگرای ایران، طرحی آمریکایی - انگلیسی بود که بر مبنای آن در دهه 40 رجال کهنسال انگلوفیل و فرزندان آنها به سمت سیاستهای امپریالیسم آمریکا گرویدند. به این ترتیب و براساس یک سناریوی از پیش پرداخته شده، این گروه در مجلس شورای ملی به «اکثریت» رسیده، به عنوان «حزب اکثریت» تجدید سازمان یافتند. حزب نوپا چندی بعد دولت را به دست گرفت.[3] در عمل اما نخستوزیری منصور حتی پیش از برگزاری انتخابات مجلسین در شهریور 1342 مسجل شده بود![4]
امام خمینی در سخنرانی به تاریخ 18 شهریور 1343 احزاب فرمایشی را از جمله «بدبختیهای مملکت» دانسته میگوید:
«... و اما راجع به مملکت خودمان. اینکه با یک روز و دو روز نمیتوانیم ما صحبتش را بکنیم، بدبختیهایی که ما در مملکت خودمان داریم. دولتها میآیند و میروند؛ هر دولتی هم میآید یک حزبی درست میکند ـ هر دولتی. شما از آن وقت تا حالا هر چه دیدید، یکی «حزب مردم» درست میکند، یکی حزب چی درست میکند، یکی «حزب ایران نوین» درست میکند، یکی حزب چه. هی حزب درست میکنند. اصلاً در ایران حزب معنا ندارد؛ در هیچ جای دنیا؛ مگر آنهایی که مثل ایران هستند. مملکت یک حزبی اصلاً معنا ندارد، حزب زوری معنا ندارد. سِجِلهای مردم را از دهات میگیرند؛ رجوع کنید به این دهات ببینید سجلهایشان را میگیرند نامنویسی میکنند در حزب. این بیچارهنمیداند «ایران نوین» اصلاً یعنی چه! اطلاع از این ندارد، فضلاً از اینکه آن اساسنامه را بفهمد؛ اصلاً نمیفهمد این بیچاره «اساسنامه» چیست. این بیچارهها را، این بیدینها میخواهند جمع کنند در یک محیطی زنده باد بگویند؛... آنجاهایی که حزب هست، دولتها از حزب وجود پیدا میکنند، نه اینکه اول دولت تشکیل بشود بعد حزب درست کند! بعد اتکا به آن پیدا کند! اینجا، خوب، شما میبینید اول دولت درست میشود. دولت هم به مجلس و به من و شما هیچ ربطی ندارد. اول دولت درست میشود. خودشان میگویند، من نمیگویم، خودشان میگویند ما به امر آمدیم و به امر میرویم؛ غلط هم هیچکس نباید بکند؛ هیچ وکیلی هم غلط نکند. نمیکند هم! اول دولت تشکیل میشود؛ بعد که دولت تشکیل شد و سرنیزه دستش آمد، شروع میکند حزب درست میکند. آنوقت هم یک حزبی است که دولت از حزب پیدا شده!... این را برای کی میگویی؟! منِ آخوند میفهمم، دول عالم نمیفهمند اینها را؟! آنها میخواهند تو اینطور باشی؛ میخواهند عقبافتاده باشی. دست بردارید آقا از این عقبافتادگی؛ مجد خودتان را حفظ کنید. اگر حزب میخواهید درست کنید، خوب، یک حزبی قبل از اینکه دولت شما پیش بیاید، یک حزبی درست کنید؛ و بعد هم حزب در مجلس، بهطور[ی] که باید بشود، بهطوری که قوانین اساسی و قانون اساسی و سایر قوانین اقتضا میکند، نماینده درست کنند؛ و بعد هم آقای وزیر، نخستوزیر متکی به نمایندگانی که از حزب پیدا شد و از جمعیت و از خواسته مردم و اینها پیدا شد؛ بعد میشود یک دولت متکی به حزب؛ متکی به ملت. اما شما اول دولتش را درست میکنید، اول نخستوزیرش درست میشود، بعد حزب درست میشود! این هم باز دولت حزبی است!... یک بساط درست میکنند، بساط حزبی ـ این بساطی است که دارید میبینید. هر روز راه میافتند به یک جایی از پول این ملت بیچاره. آخر این ملت گرسنه... »[5]
پینوشتها:
[1]. احمد نفیسی( 1298-1383ش،) مدرک فوق لیسانس را در رشته حسابداری صنعتی و امور اداری از آمریکن یونیورسیتی واشنگتن دریافت کرده، پس از بازگشت به ایران در وزارتخانههای مختلف عهدهدار مشاغل زیادی بود. وی از طرفداران سرسخت علی امینی و در سال 1342 مسئول برگزاری کنگره «نهضت آزاد زنان و آزاد مردان» برای انتخاب نامزدهای انتخابات مجلس شورای ملی بود. نفیسی در همان سال به اتهام فساد مالی و برای فریب افکار عمومی دستگیر و در سال 1346 از کلیه اتهامات تبرئه شد. (قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 8، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 340 - 341).
[2]. حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، ص 165.
[3]. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، تهران، انتشارات اطلاعات، 1369، ص 356 – 361.
[4]. در گزارش ساواک مورخ 25 تیر 1342 آمده است:
«حسنعلی منصور مدیر عامل شرکت بیمه و رئیس جمعیت کانون مترقی به دوستان نزدیک خود اظهار داشته باید برنامهای تهیه کرد تا اگر به زمامداری منصوب گردد برنامه اداره امور کشور را تنظیم کرده داشته باشد، وی افزوده است علاوه بر اینکه شخصاً کاندیدای نخستوزیری است، مقام سلطنت نیز با این امر موافقت فرمودهاند که عدهای از دوستان ما از تهران و شهرستانها به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شوند تا فراکسیونی در مجلس آینده برای اجرای برنامههای خود تشکیل دهیم،»(کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1384، ص 59)
[5]. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389، ص 383 – 385.
تعداد بازدید: 527