19 اسفند 1402
«از ساعت19:00روز 18 /12 /42در شبستان جنوب شرقی مسجد جامع نزدیک درب خروجی بازار مجلس روضهخوانی و وعظ به مناسبت وفات امام جعفر صادق... با شرکت عدهای در حدود 1000 نفر تشکیل گردید. از ساعت 19:00 الی 19:15 ذکر مصیبت امام جعفر صادق توسط چند نفر از وعاظ صورت گرفت. سپس شیخی به نام رهایی[1] که گویا یکی از طلاب قم میباشد و اخیراً به تهران آمده به منبر رفته و سخنانی به شرح زیر اظهار داشت:
دین اسلام دینی است کامل که در آن تمام قوانین از طرف خداوند به حضرت محمد(ص) وحی شده و از این نظر تمام قوانین آن کامل است و سیاست از دین جدا نیست. دین اسلام آمده است که بتپرستی از بین برود این بت چه جاندار و چه بیجان فرقی ندارد. قدرت امپراطوران و پادشاهان در نظر اسلام هیچ است و باید آنها در برابر دین اسلام مطیع بوده و دستورات آن را اجرا کنند. طبق قانون اساسی کشور ما به طبقه علما و روحانیون حق دخالت در تمام امور مملکت داده شده هر قانونی که با نظر علما نباشد قانون نیست.[2] اکنون یک سال است نظریه و عقیده علما را ندیده گرفته، خائنین هر کاری که بخواهند میکنند. باید حکومت دیکتاتور و زور و ظلم برچیده شود و حکومت در دست مردم و بهوسیله خود مردم اداره گردد و بایستی به نظر علما احترام گذارده شود، نه اینکه هر ظالم و ستمکاری که میخواهد بر پشت مردم سوار شود و از آنها سواری بگیرد. باید این قوانین که خواستههای بیگانگان و یهودیان است کنار گذاشته شود و جای آن قوانین اسلامی قرار گیرد. یک نماینده قلابی مجلس مصونیت دارد ولی برعکس از علمای دین اسلام آزادی سلب شده و مدتی است که زندانی هستند[3] (در این وقت برای آیتالله خمینی صلوات فرستاده شد.) سپس افزود همانطوری که میدانید با دستبوسیهایی که از مرجع تقلید شده و از او معذرتخواهی گردیده باز این مرد بزرگ زندان را بر زندگی ننگین و سازش با دشمنان دین و ملت ترجیح داده است. سپس نامبرده ضمن اشاره به افراد مسلماننما گفت آنها از طرفی خود را مسلمان میدانند و از طرف دیگر وعاظ و مراجع تقلید را زندانی میکنند. عدهای را هم در حادثه مدرسه فیضیه که فردا شب سالگرد آن است[4] به کشتن میدهند. همان طوری که آیتالله خمینی در اعلامیههای سال گذشته دادند ما تا پای جان در برابر دشمنان و برای پایدار نگاه داشتن پرچم اسلام در این مملکت مقاومت میکنیم و در برابر سرنیزه و گلوله میایستیم. [شاه]میگوید که کاری به کار من نداشته باشید بگذارید هر چه که میخواهم بکنم، به عیش و عشرت بپردازم و به مسافرت بروم، به من چه که مردم گرسنه هستند و نان ندارند. باید معادن طلا و اورانیوم ما را بیگانگان ببرند و بچههای ما از گرسنگی تلف شوند. ... فردا شب مصادف با حادثه بزرگ مدرسه فیضیه قم و شهادت امام جعفر صادق(ع) میباشد (در این موقع عدهای گریه میکردند) از عموم مسلمین دعوت میشود تا در این مجلس که هم به مناسبت بزرگداشت و یادبود کشتگانی است که در راه دین شهید شدهاند و جنازههای آنها را حتی به بستگانشان نشان ندادند شرکت کنند. در پایان از آیتالله خمینی تعریف کرد و برای آزادی او دعا نمود. جلسه فوق در ساعت 2030 خاتمه پذیرفت.»[5]
پینوشتها:
[1]. مطابق گزارش دیگری مورخ 21 اسفند این شخص همان حجتالاسلام محمدجواد باهنر است که «ساعت 21 روز 19 اسفند در موقع خروج از مسجد [به]وسیله مأمورین ویژه دستگیر و با پرونده مقدماتی جهت تعقیب قانونی به ساواک اعزام و تحویل گردید.» (پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، ج 1، 1393، ص 120).
[2]. اشاره به اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه که هیچگاه عملی نشد!
[3]. امام خمینی در آن برهه در حصر خانگی در قیطریه تهران به سر میبرد.
[4]. مطابق تاریخ قمری.
[5]. پایگاههای انقلاب اسلامی، همان، ص 117.
تعداد بازدید: 201