اسناد

نامه تعدادی از علمای طراز اول به شاه مبنی‌بر آزادی فوری زندانیان سیاسی و برکناری علم



شماره : 7222/ س ت تاريخ : 5 /4 /42 موضوع : تهيه نامه از طرف علماء بعنوان اعليحضرت همايونى پيرو اطلاعيه قبلى در مورد نامه روحانيون نامه از طرف آقايان شريعتمدار. نجفى مرعشى (علماء قم مقيم تهران) و تنكابنى. بهبهانى. آشتيانى تهيه شده كه بعرض اعليحضرت همايونى برسانند. در اين نامه خواستار شده‏اند زندانيان سياسى فورا آزاد شوند و آقاى علم نيز نظر باينكه عليه قانون اساسى و اسلام اقداماتى كرده است با ذكر مطالب تندى بايد بر كنار شود. در اين جريان آقاى خوانسارى بسيار مقاومت ميكند و اظهار ميدارد كه بهيچ عنوان آنرا امضاء نخواهم كرد. نامه مزبور را بوسيله پيك بقم ميبرند كه آقاى گلپايگانى امضاء كند او هم ميگويد چون آقاى خوانسارى امضاء نكرده‏اند من آنرا امضاء نخواهم كرد. از طرفى علماء تهران بخصوص آقاى شريعتمدار و تجار بآقاى خوانسارى اصرار زياد ميكنند و داماد ايشانرا تحريك و تبليغ مينمايند كه آقاى خوانسارى را وادار بامضاء نمايد و حتى ميگويند (شما كه بر خلاف روش علماء ديگر پس از واقعه 15 خرداد بمسجد رفتيد) با اين عمل خود مريدان و طرفداران خود را از دست ميدهيد. آقاى خوانسارى در حضور آقاى نجفى و عده‏اى ديگر ميگويد از خدا ميخواهم كه آزاد باشم و بتوانم از شر مردم رها شوم و بگوشه‏اى بروم و عمرم را بآخر برسانم. در نتيجه موضوع امضاء نامه و تقديم آن بحضور اعليحضرت فعلاً بدون نتيجه مانده است. صبح روز 3 /4 /42 آقاى بهبهودى از آقاى خوانسارى وقت ملاقات خواستند. ساعت 1900 همانروز آقاى خوانسارى بمسجد رفته بود ولى آقاى نجفى و عده‏اى ديگر مطلب را به حاج سيد فضل‏اله و پسران سيد جعفر (داماد آقاى گلپايگانى) و حاج آقا مسعود احمدى در ميان گذاشتند آنها ميگفتند فعلاً روحانيون در وضع بغرنجى هستند اختلاف سليقه (نه تفرقه) مانع انجام كار شده است بخصوص آقاى نجفى دچار زحمت و درد سر شده است زيرا بتهران آمده و بدون نتيجه نميتواند بقم برود و اگر برود در آنجا مريدانش او را سرزنش خواهند كرد كه چرا رفتى و چرا بدون نتيجه آمدى؟ از طرفى خودش هم ناراحت است كه چطور در تهران سرگردان مانده است در مورد آمدن آقاى بهبودى از آقاى حاج سيد فضل‏اله داماد آقاى خوانسارى سئوال شد. نامبرده اظهار نمود ساعت 1100 صبح روز 4 /4 /42 براى ملاقات ايشان تعيين گرديده است. سئوال شد مذاكرات چه بود؟ پاسخ داد آقاى بهبودى گفته بودند كه اعليحضرت فرموده‏اند از آقاى خوانسارى احوالپرسى شود و ببينيد چه امر و تقاضائى دارند. گويا آقاى خوانسارى در اين ملاقات موضوع را بجريان روز كشيده و ميگويند آيا اين وضع و شكاف بين دولت و اعليحضرت و ملت بايد هميشه بر قرار باشد؟ آيا بمصلحت اعليحضرت همايونى ميباشد كه باين ملت و مردم در حال ناراحتى و تأسف باشند؟ سپس ميگويد من عقيده دارم نزديكان اعليحضرت همايونى واقعيت روز و افكار عمومى را صادقانه باعليحضرت نميگويند. داماد آقاى خوانسارى كه بيشتر سخنگو بوده در مورد مالكيت بحث ميشود وى ميگويد ما مخالف تقسيم اراضى نيستيم ولى خوب بود كمى با مسائل شرعى درست در ميآمد (در مورد مالكيت كم صحبت ميشود). در مورد زنان آقاى خوانسارى ميگويد اين كار تساوى حقوق زن و مرد و حق رأى بزنان هم بر خلاف شرع و هم بر خلاف عرف است نميدانم چرا دولت خودش با دست خودش يا دستهاى ديگرى اسباب زحمت خود را فراهم كرد و اوضاع آرام را تبديل بهرج و مرج نمود؟ آقاى بهبودى اظهار ميدارند كه اولاً كى تساوى حقوق مرد و زن انجام گرفته ثانيا آيا ميدانيد در كشورهاى اسلامى سوريه و غيره زنها در انتخابات شركت مينمايند؟ آقاى خوانسارى پاسخ ميدهد مگر سويس از اكثر كشورها متمدن‏تر نيستند مگر نه اينستكه هنوز زنان در آنجا حق انتخاب وكيل ندارند؟ سپس آقاى بهبودى ميگويند قبول داريد كه عده‏اى از آقايان روحانيون تند رفتند؟ ايشان پاسخ ميدهد كه بر خلاف آنچه شايع است قصد روحانيون دسته بندى نيست بلكه وحدت است منتهى در انجام كار اختلاف سليقه وجود دارد آقاى بهبودى از آقاى علم تعريف ميكنند و علاقه ايشانرا بعلماء بيان ميكنند آقاى خوانسارى ميگويد در هر حال اگر بخواهند با مسلمين راه مذاكره‏اى را در پيش گيرند قاعدتا بايد دولت راه معقول و منطقى را پيش گيرد. آقاى بهبودى ميگويند دولت هميشه آماده مذاكره است. آقاى خوانسارى ميگويد افكار عمومى طورى است كه خيلى بعيد است مردم حاظر باشند با آقاى علم مذاكره كنند. سپس آقاى بهبودى از تيمسار پاكروان خيلى تعريف ميكنند و ميگويند هر وقت اجازه فرمائيد ايشان بيايند و مطالب خود را در ميان بگذاريد و با دولت بهرحال و بنحوى مذاكره كنيد. آقاى خوانسارى ميگويد دولت براى چاره كار بالاخره بايد قدمى جلو بگذارد همه‏اش توپ و قدرت كه راه حل مشكلات نيست اگر توده‏ايها دوباره روى كار آمدند چه خواهيد كرد ولى متاسفانه دولت هيچگونه عمل عادلانه و مصالحه‏آميزى انجام نداده است اگر روحانيون آزاد شوند قطعا افكار عمومى تسكين پيدا خواهد كرد و روحانيون هم جرأت خواهند كرد باب مذاكره را بنحوى با دولت افتتاح نمايند. راجع بآقاى خمينى بحث ميشود. آقاى خوانسارى ميگويد او به بيمارى تب مالت مبتلا است آقاى بهبودى ميگويند ميخواهيد بوسيله دكتر نامى او را معالجه كنند؟ آقاى خوانسارى ميگويد بايد كارى كرد كه ديگر احتياج بمعالجه در داخل زندان نباشد و وسائل آزادى او را فراهم كرد. قرار ميشود آقاى بهبودى يا تيمسار پاكروان پس از شرفيابى با آقاى خوانسارى مذاكره نمايند آقاى خوانسارى ميگويد از آقاى نجفى (كه در اندرون خانه ايشان بوده) ديدن نميكنيد؟ آقاى بهبودى ميگويند بگذاريم وقت ديگرى. در خاتمه مذاكرات داماد آقاى خوانسارى از قول آقاى خوانسارى بآقاى بهبودى ميگويد شما مرد مسن و درست و كاردانى هستيد وظيفه داريد كه حقايق را بعرض اعليحضرت برسانيد. داماد آقاى خوانسارى گفت ميخواهيم جريان ملاقات و مذاكرات خود را با آقايان ديگر هم در ميان بگذاريم شايد بشود طريقى را پيدا كرد تا ملت از اين بن بست خارج شود. همين امشب مطلب را با آقاى نجفى مطرح خواهيم كرد. اين نسخه در پرونده تظاهرات 15 خرداد بايگانى شود. شهابى






قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک جلد سوم زندان
 
تعداد بازدید: 1094



آرشیو اسناد

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.