اسناد

گزارش تهیه شده در ساواک قم از مجلس ختم شهدای پانزده خرداد در منزل امام(ره) 3/3/1343



گيرنده : تيمسار رياست ساواك مديريت كل اداره سومتاريخ : 5 /3 /43 فرستنده : ساواك تهرانشماره : 4949 /20الف موضوع : مراسم ختم در منزل خمينى ساواك قم گزارش مى‏نمايد. از ساعت 0730 روز 3 /3 /43 در منزل خمينى مجلس ختمى براى فاجعه 15 خرداد منعقد بود عده‏اى به تلاوت قرآن مشغول بودند بعد از مدتى خمينى به مجلس آمد شخصى بنام رضوى كه قرآن تلاوت ميكرد پشت ميكروفون اظهار داشت كسى حق شعار دادن ندارد از اين بيان خمينى بى‏اندازه ناراحت شد به پسرش دستور داد كه اين شخص را از مجلس بيرون كنيد و گفت چرا مردم حق شعار دادن را ندارند اينها سى هزار جوان مردم را كشته‏اند. آن وقت مردم شعار ندهند. در آن موقع شيخ محمود مهدوى شيرازى مقيم مدرسه خان كه نزديك منبر بود پشت ميكروفون قرار گرفت و اظهار داشت براى نثار روح شهداى راه فضيلت و عقل و حق و حقيقت 12 خرداد صلوات بفرستيد و اين جمله را چندين مرتبه تكرار كرد. بعد چند قطعه شعر خواند سپس به خمينى اشاره كرد و گفت اى آقا شما آن روز نبوديد كه اين فاجعه جانگداز را مشاهده كنيد سال گذشته همين روز درست مدت نيم ساعت آن ناپاكان با مسلسل جوانان ما را مانند برگ خزان به زمين ريخته‏اند مگر اينها چه كرده بودند اينها ميگفتند كه ما آقاى خود را مى‏خواهيم ما زير بار استعمارگران اسرائيل نمى‏رويم آن وقت مى‏گفتيم و حالا هم ميگوييم در ساعت 0955 برقعى به منبر رفته و چنين اظهار داشت انسان در شئون زندگى خود شاهد واقعه‏هايى هست گاه جنگ را مشاهده مى‏كند كه اين جنگ فردى است و يا اجتماعى است و گاه دو كشور يا حق يا باطل انسان بايد براى سرافرازى هدف خود بكوشد چون هدفش به نتيجه رسيد آن وقت است كه آن انسان را مى‏شود زنده ناميد ولى بر عكس اين موضوع اگر هدف انسان به نتيجه نرسد آن انسان مرده است آقايان براى اينكه حقيقت به شما ثابت شود از فاجعه 15 خرداد به شماد يادآورى مى‏كنم آن خونهايى كه در 15 خرداد ريخته شد هيچ وقت از لوحه حق و حقيقت محو نمى‏شود اى لعنت بر آن كسانى كه چنين خونهاى جوانان را ريختند اى لعنت بر كسانى كه خانواده‏هائى را داغ ديده نمودند كه هنوز مادران و پدران جوانان كشته شده و در راه دين چشم به راه اين جوانان هستند اى لعنت بر شما كه با چنين عملى دامن خود را ننگين نموديد كسانى كه چنين فاجعه‏اى را به وجود آوردند مانند ابر سياه هستند كه باران ندارد بعد شعرى خواند كه مضمون آن چنين بود مرد عاقل آنست كه ظاهربين نباشد روز در لباس مؤمن و شب به هر دين نباشد روز در تلاوت قرآن و شب در پى بى‏دينى نباشد. مرد آنست كه به هشت زبان و نه دين نباشد. در خاتمه برقعى ضمن قدردانى از بازاريها كه در اين مجلس شركت كرده بودند خمينى را دعا نمود. از طرف رئيس ساواك تهران. مولوى




قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک جلد ششم تبعید
 
تعداد بازدید: 1598



آرشیو اسناد

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.