اسناد

صدور قرار مقتضی درباره تعدادی از متهمین شهرستان قزویم 6/3/1343



گيرنده : رياست ساواك استان تهران تاريخ : 6 /3 /43 فرستنده : ساواك قزوين شماره : 1160/ ق ز موضوع : صدور قرار مقتضى درباره متهمين مشروحه زير از چندى قبل اطلاع رسيده بود عده‏اى كه اغلب آنها داراى سوابق مضره و فعاليتهاى مخرب بوده‏اند در پوشش مجالس سوگوارى و تفسير قرآن به طور مخفيانه هر شب در محلى گردهم آمده و به شايعه پراكنى و به يك سلسله عمليات خلاف امنيت پرداخته‏اند تا اينكه گزارش مأمور حاكى بود كه جعفر چايچى فرزند محمدحسين شغل بزاز به دستور اين جمعيت قصد دارد به تهران رفته و به وسيله پيك مخصوص اعلاميه و قطعنامه‏اى به قزوين آورده و پخش نمايند اگر چه به طور غير محسوس تحت مراقبت قرار داشته‏اند ولى در ليله يكم خرداد كه دهم محرم و مصادف با روز عاشورا بوده مأمورين مشاهده مى‏نمايند كه به درب مسجد شاه تعدادى اعلاميه تحت عنوان (روز دوازدهم محرم عزاى ملى اعلام مى‏شود) به طور مخفيانه نصب شده و گزارش واصله حاكى بود اين اعلاميه‏ها وسيله همان عناصر و ايادى مربوطه پخش گرديده است. پس از كسب دستور از مركز مقرر گرديد پخش كنندگان اعلاميه با مدرك دستگير گردند لذا جمعيت مزبور كه اغلب آنها شناخته شده بودند و از افراد اخلالگر 15 خرداد سال 42 بوده‏اند براى اينكه دستاويزى جهت خود در پوشش سوگوارى داشته باشند از وجود آقاى سيد محمد جواد حجازى (معروف به لاله‏زارى) كه در ايام عزادارى محرم براى روضه به قزوين آمده بود استفاده كرده و مجتمعا بدور او گرويدند اگر چه به علت بعضى گفتار كنايه از سيد مجمد جواد حجازى وسيله شهربانى تعهد لازم گرفته شد ولى عناصر مزبور نامبرده را چون نگين حلقه محاصره و آنى از او منفك نمى‏شدند تا اينكه به علت بعضى گفتار تند شهربانى تصميم مى‏گيرد كه واعظ مزبور را احضار و تذكرات لازم به او بدهد به طورى كه گزارش شهربانى حاكيست روز 5 /3 /43 سه بار به منزل واعظ مراجعه و شخصا به او يادآورى شده كه به شهربانى آمده و خود را به رئيس شهربانى معرفى كند اما نامبرده به هيچوجه به اين اخطار وقعى نگذارده و در ساعت 2000 روز مزبور مأمورين اطلاعات شهربانى مشاهده ميكنند كه واعظ مزبور به وسيله عده كثيرى به حالت فشرده به مسجد شاه وارد و از آنجا كه جمعيت انبوه‏تر مى‏گردد به سمت مسجد آقا سيدعلى روان مى‏گردند و ديده شده است كه در صفوف مقدم اين جمعيت عناصر مفسده جوى شناخته شده با فرستادن صلوات وى را به طرف مسجد هدايت ميكنند در جلوى مسجد وسيله مأمور شهربانى و پاسبان مسئول مجددا به سيد محمد حجازى ابلاغ ميكنند كه قبل از رفتن به منبر با رئيس شهربانى تماس بگيرد ولى انبوه جمعيت و عناصر اخلالگر كه به دور او حلقه زده بودند به حالت تعرض و فشار و بدون اعتنا به دستور مأمور به مسجد وارد و بلافاصله واعظ مزبور به وعظ مشغول مى‏شود چون استنباط گرديده بود كه اين عناصر اخلالگر قصد تحريك و ايجاد تشنج و عصبانى كردن مأمورين دارند و امكان داشت كه اصطكاكى بين مأمورين و اين جمعيت بشود لذا بدون هيچگونه عكس‏العملى منتظر مراجعت واعظ مزبور از مسجد گرديدند پس از خاتمه وعظ نامبرده با همان عده از مسجد خارج وقتى وى نيز سوار تاكسى مى‏گردد كه به مسجد ديگرى برود در اين موقع مأمورين شهربانى به داخل تاكسى رفته و او را به شهربانى هدايت ميكنند در اين موقع مأمورين ساواك مشاهده ميكنند كه عده‏اى قصد اخلال و تحريك مردم و اغتشاش در امنيت منطقه دارند با مراقبتهاى لازم مشاهده مى‏شود كه چند نفر به اسامى جعفر فرزند محمدحسين شهرت چايچى. غلامحسين امينى (معروف به غنچه) فرزند حاجى رضا شغل ميخ و لولا فروش. محمد منتظرى فرزند على شغل عطار. محمد حسن ژاله فرزند ابراهيم شغل لحاف دوز با استفاده از ماشين كرايه شماره 83589 ط ـ 42 (تهران. قزوين) به رانندگى حبيب‏اللّه‏ فرزند يحيى شهرت قربان عليان كه قبلاً نيز با او ارتباط داشته و شايد هم اعلاميه وسيله او از تهران آورده شده در نظر دارند از معركه و بين جمعيت فرار نمايند هنگاميكه چهار نفر نامبرده بالا به داخل اتومبيل مزبور مى‏شوند مأمورين بدون كوچكترين تظاهر آنان را به ساواك هدايت مى‏نمايند ولى حاجى محمود شاعرى فرزند حسين شغل نجار كه در بين جمعيت شناخته شده بود بدون استفاده از اتومبيل فرار مى‏كند. بلافاصله كميته اطلاعاتى در دفتر رئيس شهربانى قزوين تشكيل و پس از حضور آقاى محمدجواد حجازى (معروف به لاله‏زارى) و سئوالاتى چند كه از طرف اعضاء كميته از نامبرده مى‏شود و وقتى به او توجه داده مى‏شود كه دستاويز عناصر اخلالگر قرار گرفته است او ضمن اظهارات خود بيان داشت كه نيمه شب قبل كه به مسجد مى‏رفته عده‏اى دور او را گرفته و قصد داشتند بنام آيت‏اللّه‏ خمينى در بين راه و خيابان صلوات بفرستند ولى وى فقط به صلوات اكتفا كرده و از بردن نام خمينى خوددارى مى‏نمايد و از افشاء نام آنان اظهار بى‏اطلاعى نموده است. ضمنا اضافه نموده چند نفر از اطرافيان او كه نام آنها را نمى‏داند به وى پيشنهاد مى‏نمايند كه محفلى ترتيب دهد ولى بنا به اظهارش چون اغلب آنها كه وى مى‏شناخته سابقه‏دار بوده‏اند از قبول آن امتناع مى‏كند. پس از استماع اظهارات نامبرده كميته اطلاعاتى تصميم گرفت كه از واعظ مزبور تعهد و التزام گرفته شود كه وى منبعد اظهارات و كنايه‏اى در منابر بيان نكند و جز به مأمور مذهبى به مطالب ديگرى نپردازد و سپس مرخص شود كه به همين نحو از طرف شهربانى با او رفتار گرديد. ضمنا كميته در پايان اعلام نمود افرادى كه مشكوك به نظر رسيده و وسيله ساواك دستگير گرديدند پس از رفع سؤظن مرخص گردند ولى در ساواك ضمن مصاحبه و تجسس بدنى و بازرسى ماشين مزبور مقاديرى اعلاميه تحت عنوان (روز دوازدهم محرم عزاى ملى اعلام مى‏شود) و عزاى ملى يا سالگرد شهداى رى 2 (محرم) و همچنين تعداد زيادى از عكسهاى آقاى خمينى و نوشته‏ها و اشعارى در مدح آقاى خمينى در جيب يكى از آنان بدست آمد كه از هر يك بطور جداگانه بشرح زير بازجوئى معمول گرديد. 1ـ از راننده خودرو بنام حبيب‏اللّه‏ شهرت قربان عليان تحقيق ضمن بازجوئى اظهار داشته كه من ساعت 1600 از تهران حركت نمودم و ساعت 1800 به قزوين وارد شدم ولى وقتى كه به دفتر پليس راه قزوين مراجعه شد معلوم گرديد كه نامبرده ساعت 45:19 به قزوين وارد شده است. موقعى كه از او در مورد اعلاميه‏هاى مزبور و عكسهاى متعدد كه در داخل داشبرد ماشين بوده سئوال شد وى از وجود آنها اظهار بى‏اطلاعى كرده و در ضمن بازجوئى بيان مى‏دارد به نظرم اين آقايانى كه در داخل ماشين بودند از ترس مأمورين در داخل داشبرد گذاشته‏اند. وقتى از او سئوال شد كه چرا در داخل شهر مسافر سوار كرده است او گفته اشتباه كردم و از روى طمع اين كار را كرده‏ام و ضمن اظهارات خود بيان داشته كه دو برادر او بنام حاج يوسف و صادق به علت داشتن ترياك دستگير و در حال حاضر بازداشت مى‏باشند. 2ـ از جعفر چايچى كه از سردمداران اين جمعيت بوده و بنا به درخواست او اعلاميه از مركز وسيله پيك آورده مى‏شود بازجوئى معمول وى حضور خود را در آن جمعيت به همراه غلامحسين امينى (غنچه) تائيد ولى سوار شدن در ماشين مزبور را تصادفى بيان نموده است. چون نامبرده يكى از افراد مبرز از عوامل مؤثر 15 خرداد 42 بوده كه مدتى نيز از دست مأمورين مخفى و به طور پنهانى عمليات خلاف انجام مى‏داده كه پس از دستگيرى بيكماه زندان محكوم مى‏گردد لذا از گفتار و بيان حقيقت به كلى خوددارى و حاضر به اعتراف و حقيت‏گويى نيست. 3ـ چون از جيب غلامحسين امينى (معروف به غنچه) هنگام تجسس بدنى يك قطعه شعر كه در مدح آقاى خمينى نوشته شده بدست آمده و نام او هم در آن قيد گرديده و همچنين يك جلد دفترچه كه پيش نويس قطعنامه دانشجويان حوزه علميه قم در آن به خط قلمى درج شده بود كشف گرديد بازجوئى و از او پرسش بعمل آمد وى در مورد قطعنامه بيان نمود كه شخص ناشناسى به دكانم آمده و اين قطعنامه را در دفتر من با خط خودرو نويس كرده و از افشاء نام او خوددارى نموده است. در مورد اشعارى كه در مدح آقاى خمينى و تهيج مردم از اينكه سينه خود را سپر خبر نمايند سئوال شد او اظهار نمود كه اين نامه در جلوى دكان من افتاده و من برداشته در جيب خود گذارده‏ام. در مورد سوار شدن او به ماشين از وى سئوال شد مشاراليه بيان كرد كه به همراه جعفر چايچى اتفاقى سوار شديم و از وجود اعلاميه و عكسها در داخل ماشين اظهار بى‏اطلاعى نموده و در مورد مطالب و اشعارى كه به خط خود در دفتر نوشته است سئوال شد اظهار مى‏دارد كه چون ناشناس كه مشترى من بود اين اشعار را در دست داشت و به من ارائه نمود از آن خوشم آمد و آن را در دفتر خود يادداشت نمودم. چون نامبرده يكى از افراد اخلالگر 15 خرداد 42 بوده كه به اتهام پخش اعلاميه مضره دستگير و تحت پيگرد بوده است و اطلاعات واصله حاكيست كه او اغلب براى حمل اعلاميه مضره با عناصر ديگر نيز همكارى دارد لذا از بيان خوددارى مى‏نمايد. 4ـ از محمد حسن ژاله بازجوئى لازم معمول او ابتدا خود را شوهر خواهر غلامحسين امينى معرفى كرده سپس سوار شدن خود را به داخل ماشين اتفاقى بيان نموده و همبستگى خود را با عناصر مفسده جو و محرك انكار مى‏نمايد ولى ارتباط خود را با جعفر چايچى به علت رفت و آمد خانوادگى و خريد پارچه و همچنين بستگى خود را با غلامحسين امينى تائيد مى‏نمايد. 5ـ از محمد منتظرى فرزند على شغل عطار بازجوئى لازم معمول وى ضمن اظهارات خود بيان نموده كه من فقط با حبيب راننده اتومبيل مزبور آشنايى داشتم و ديگران با اشاره آقاى محمد حسن ژاله دو نفر بنام غلامحسين امينى و جعفر چايچى سوار ماشين شدند ولى در مورد سوابق خود گفته است چند سال قبل كه فرماندارى نظامى بوده عده‏اى را كه دستگير كرده بودند من هم كه جزو تماشاچى بودم دستگير و به مدت 24 ساعت زندانى و سپس آزاد شدم ضمنا برابر اعلام شهربانى قزوين مشاراليه در مورخه 6 /11 /39 در جبهه ملى نيز فعاليت هم داشته است. 6ـ از محمود شاعرى كه طبق اطلاع واصله اغلب اعلاميه‏ها وسيله او براى قرائت به اشخاص داده مى‏شد كه در بين جمعيت تظاهر و حين تعقيب مأمورين فرار مى‏نمايد. و در 15 خرداد 42 نيز از افراد مخرب و اخلالگر شناخته شده و داراى پيشينه كيفرى سياسى مى‏باشد بازجوئى لازم معمول او ضمن اظهارات خود گفته است شب گذشته اينجانب به همراه يرم معروف به آقايانس ارمنى كه سوابق او در حزب منحله توده و محكوميت سياسى دارد و اخيرا مسلمان شده است بالاتفاق پس از برگشت از مسجد به حمام رفته‏ايم و به كلى منكر فعاليت در اين جمعيت مى‏باشد. برابر گزارشات شهربانى نامبرده در تمام اين اجتماعات با جمعيت همكارى و شركت داشته است. با عرض مراتب بالا و توجه به اوراق بازجوئى و اعلاميه‏ها و نوشته‏اى كه از جيب آنها بدست آمده و اطلاعات مكتسبه و همچنين سوابق پنج نفر متهمين بالا كه اغلب آنان داراى سوابق مضره بوده و از اخلالگران روز 15 خرداد سال 42 مى‏باشند و بعضى از آنان محكوميت سياسى دارند چون نامبردگان قصد داشته‏اند با ايجاد اخلال و تحريك و تمرد در مقابل مأمورين موجبات ناامنى را فراهم و اقدام به ضديت برعليه امنيت منطقه نمايند و از طرفى در چند شب اخير اوراق مضره به طور پنهانى پخش و همبستگى آنان با اخلالگران قم و تهران محرز و مسلم مى‏باشد لذا نامبردگان همراه پرونده متشكله جهت صدور قرار مقتضى به دادستانى پادگان قزوين معرفى شدند سرانجام كار آنان متعاقبا به استحضار خواهد رسيد. رئيس سازمان اطلاعات و امنيت قزوين. نادور












قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک جلد ششم تبعید
 
تعداد بازدید: 1835



آرشیو اسناد

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.