متن سخنان امام خمینی(ره) در مسجد اعظم (قم)علیه اهانت به روحانیت تحت عنوان ارتجاع سیام 26/1/1343
شماره : 185 تاريخ : 26 /1 /43
گفتههاى خمينى مسجد اعظم (قم)
سخنرانى آقاى خمينى در مسجد اعظم آقاى بروجردى
بسماللّه الرحمن الرحيم انا لللّه و انا اليه راجعون
من عاجزم كه بتوانم صحبت نمايم پانزده خرداد مرا كوبيد از اول اطلاع نداشتم از قيطريه مرا بردند به جاى ديگر به من گفتهاند جريان را، چقدر ناراحت شدم از اين عمل، وقت برگشتن زنها را ديدم چقدر ناله ميكنند جوانان كشته شدند بچههاى كوچك از بين رفتهاند ما غير از نصيحت چيزى نگفتيم. ما ميگوييم پيمان با اسرائيل نبنديد دست گدائى به اسرائيل دراز نكنيد بودجه مملكت را حيف و ميل ننماييد پانزده خرداد مطلب را ثابت كرد به دنيا فهماند دفاع روحانيت را. در صفحه تاريخ پانزده خرداد نوشته شد تا ابد اين ننگ دامنهدار باقيست. مدير روزنامه اطلاعات آن جريان سهشنبه 18 فروردين را نوشت كه علماء با دولت اصلاح كردند آن حرفهاى كذايى را نوشت. ما كجا اين حرف را گفتهايم كدام علماء اگر خمينى گفته غلط كرده و اگر ديگران هستند بما بگوييد كدام روحانى اين حرف را زده است چرا اينها را نوشتهايد. ديشب از طرف دولت كسى آمد پيش من گفت آقا اشتباه شد و غلط كردند شما صرف نظر كنيد. مدير روزنامه اطلاعات هم گفت من تقصير ندارم امريه بود من نميتوانم تكذيب كنم و هم نمىتوانم در روزنامه برعكسش بنويسم مدير روزنامه بايد حتما تكذيب نمايد ما روحانيت دستبردار نيستيم چيزى را كه خلاف قرآن كريم است. ما داريم نصيحت مىكنيم، ما مىگوييم اين كارها را نكنيد بعضى از نشريهها شبها منتشر ميشود بر عليه روحانيت، چقدر پولهاى ملت را صرف هيچ ميكنيد ما كجا مخالف هستيم طياره نباشد، كجا مخالف هستيم ماشين نباشد، كجا ما گفتيم خط درست نشود، ما ارتجاع سياه هستيم كهنه پرست هستيم ما ترقى مملكت را نميخواهيم چرا اين حرفهاى دروغ را مىزنيد پول ملت را ميگيريد توپ و مسلسل ميخريد و به جان همين ملت ميافتيد آنها را ميكشيد و نابود ميكنيد ما كهنه پرست خطاب ميكند ما را ارتجاع سياه هستيم يا شما، ما كهنه پرست هستيم يا شما ترقى مملكت را ميخواهيم يا شما، يك سال درآمد ما مراجع يك شب مهمانى شما نميشود، چرا اين پولهاى مردم بيچاره را در اين راه خرج ميكنيد آنوقت به ما ميگوييد ترقى مملكت را ارتجاع سياه نمىخواهند، شما ترقى مملكت را نمىخواهيد ارتجاع سياه شما هستيد نه ما خدا مىداند ما ترقى مملكت را ميخواهيم چرا شما بايد از اسرائيل سرمشق بگيريد جوانان را بفرستيد در آنجا تحصيل نمايند بفرستيد انگلستان و آمريكا. ايرانى كه يك لوله درست كردن را هنوز بلد نيست، ما شديم ارتجاع سياه اف بر اين مملكت اف بر شما باد آنوقت به ما ميگوييد كهنهپرست خودتان كهنه پرست هستيد ما روحانيت ترقى مملكت را از شماها بيشتر ميخواهيم از هلند يك دسته گل آورديد كرايهاش سيصد هزار تومان شد بودجه مملكت را داريد اين نحوه صرف ميكنيد آن مجلس مهمانى شما آن كارهاى ديگر شما پس ارتجاع سياه و كهنه پرست شما هستيد، ميخواهيد دانشگاه اسلامى درست كنيد كى ميگذارد، شما دانشگاه اسلامى درست كنيد مربوط به شما نيست اين دانشگاه را كه داشتيم خراب كرديد مأمورين آمدهاند از بين بردند، آفتابه حلبى و گليم كهنه احتياج داشتهايد منظور شما دانشگاه خراب كردن بود شما كه يك مهمانى اينقدر خرج ميكنيد شما منظورى ديگرى داشتيد ميخواستيد به اسرائيل برسانيد روحانيت چنين هستند ما را پيش آنها ذليل كنيد اشتباه كرديد. اولاً به شما بگويم ما همانيم و خواستهاى ما بايد عملى شود ما با دولت سابق هم بد نبوديم ما از رفتارش مىگفتيم و مخالف بوديم روسياهى براى خود تا ابد باقى گذاشته است حالا مىخواهند براى ما دانشگاه درست كنند به مردم برسانند ما علاقه به قرآن داريم بخدا نخواهيم گذاشت. زمان حضرت على و معاويه در موقع جنگ معاويه ديد دارد شكست مىخورد فورى قرآن پاره را برداشت گفت ما قرآنپرست و تابع قرآن هستيم يكمرتبه خشكه مقدسهاى خردوست كشيدند [كنار]. حضرت على (ع) هر چه صدا مىزند بابا دروغ است مگر قبول كردند اگر گوش به حرف على ميدادند شكست نمىخوردند معاويه چون سياست بلد بود على را شكست داد مگر ما ميگذاريم دانشگاه درست شود كلاه بسر مردم نگذاريد فايده ندارد بياييد نصيحت مرا گوش بدهيد اين لوايح غيرقانونى كه خلاف قرآن است منحل كنيد شمايى كه مىگوييد به قانون اساسى ما عمل ميكنيم قانون اساسى اين را ميگويد؟ مدرسه فيضيه ما را بكوبيد طلبهها را بكشيد موقعى كه مرا گرفتهاند ميخواستند ببرند همه ميترسيدند من آنها را نصيحت ميكردم دلدارى ميدادم اگر روزى قيام شود اول كسيكه از جا در ميرود نشاندارها هستند نه طلبهها. در اين مبارزه هيچ ديديد يك نفر طلبه از جا در برود ترسى ندارند واهمه ندارند با قوت قلب مبارزه ميكنيم مرا ميخواستند بياورند قم گفتم من نمىروم صلاح است من باشم كار بدتر ميشود من بروم قم
گيرندگان : رياست ساواك تهران جهت استحضار
رونوشت گزارش جعفر سلطانى
قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک(جلد پنجم)، آزادی ، مرکز بررسی اسناد تاریخی ، 1382