نامه سرهنگ علیاصغر موسوی،قائم مقام وقت ریاست ساواک به ریاست این سازمان و گله از سوء تبعید در مورد گزارشات قبلی وی 10/6/1343
گيرنده : رياست ساواك تهرانتاريخ : 10 /6 /43
شماره 12915 /314
دو برگ رونوشت گزارش واصله كه حسبالامر تيمسار قائم مقام رياست ساواك از طريق سازمان امور همگانى باين اداره واصل گرديده به پيوست ايفاد ميگردد خواهشمند است دستور فرمائيد بنحو مقتضى و غير محسوس درباره مفاد نامه مذكور تحقيقات لازم معمول و نتيجه را اعلام دارند.
از طرف مدير كل اداره سوم. مقدم
تهيه كننده : شفيعى 9 /6
رئيس بخش 314 : احسانى 9 /6 /43
رئيس اداره يكم عمليات و بررسى : شاهين
تاريخ : 2 /6 /43
تيمسار معظم رياست سازمان اطلاعات و امنيت كشور
محترما معروض ميدارد : بطوريكه حضورا بعرض رسانيدهام اينجانب از خانواده روحانى هستم اغلب علماى شيعه ايران و عراق با فاميل بنده شناسائى نزديك داشته و علاقهمند ميباشند منجمله حضرت آيتاللّه خمينى با بنده شناسائى دارند. بعد از وقايع تأسفآور 15 خرداد اينجانب فكر كردم شايد بتوانم منشاء خدمتى واقع شوم عليهذا شرفياب حضور شدم و مراتب را بعرض رسانيدم ضمن مذاكره تيمسار فرمودند كه نظر دولت تحبيب از آقايان علماء و آزادى آنها است روى اين اصل اينجانب صرفا بمنظور رفع سوء تفاهمات و خدمت بشاهنشاه معظم با كمال از خودگذشتگى گزارشى در مورد حضرت آيتاللّه خمينى تقديم داشتم گذشته از اينكه از مفاد گزارش بنده بهرهبردارى نشد عريضه مزبور موجب تشكيل پرونده در سازمان ضد اطلاعات ارتش و نقطه ابهامى براى بنده گرديد.
چون آن رياست معظم بهتر از هر كس بحسن نيت و خدمتگذارى اينجانب واقف هستيد و استحضار دارند كه در آن موقع بحرانى براى انجام خدمت و برقرارى حسن تفاهم حتى جان ناقابل خود را در كف اخلاص نهادم و بجز خدمتگذارى نظرى نداشتم.
عليهذا استدعا و انتظار دارد كه آن تيمسار معظم مراتب خدمتگذارى و جان نثارى اينجانب را از شرفعرض بندگاه اعليحضرت همايون شاهنشاهى بگذراند.
استحضارا بعرض ميرساند كه اينجانب هيچگونه نظر مادى ندارم.
سرهنگ ستاد علىاصغر موسوى
عينا جهت اقدام به اداره 321 ـ 314 ارسال ميگردد شماره 2 /6
سابقه و ارائه شود.
يكبرگ رونوشت بخش 321 ارسال شود.
بخش 314 بهرهبردارى گردد و فتوكپى به بخش 321 اداره دوم ستاد ايفاد گردد.