شایعات پیچیده شده در بازار در پی واقعه 15خرداد در مورد اوضاع کشور
شماره : 2291تاريخ : 23 /4 /42
اطلاعيه
موضوع : اظهارات در بازار
طبق اطلاع واصله. در يك جلسه متشكله از عده كسبه و بازاريان ضمن تشريح اوضاع روز يكى از بازاريان اظهار داشته (در حال حاضر ما كارى به وضعيت دين و سياست نداريم كه حضرت آيتاللّه خمينى براى چه مىجنگد و دولت براى چه تصميم به تضعيف دين گرفته است (به طورى كه خلاصه بوده اظهار داشته چون نفت قم را در ظاهر به آمريكا ولى در باطن به دولت اسرائيل دادهاند و براى چندين هزار نفر كارگر پالايشگاه احتياج به تأتر و سينما و كافه و كاباره دارند و با بودن حوزه علميه قم اين كار ميسر نيست روى اين اصل دولتيعنى دولت اسرائيل مىخواهد كه حوزه علميه قم را از بين ببرد) ولى آنچه مسلم است دولت به وسيله بلندگوى خود (راديو) ديگر قادر نيست دروغ به خورد مردم بدهد براى اينكه همه مردم حقيقتى را مىبينند و آن اين است كه بشر در زندگى براى زنده بودن احتياج به دو چيز دارد يكى خون و ديگرى نان و اين دو چيز را هم از مردم گرفتهاند مثلاً خود من در روز 700 تومان حقوق بگير دارم روز گذشته غروب 2 مغازه من جمعا 60 تومان فروش داشته و براى دادن حقوق كارگران براتى به مبلغ هزار تومان صادر و خودم نزد صراف رفتم كه خورد بكنم پس از مدتى مشاجره يك چك به مبلغ 900 تومان به من داد چك را به بانك فرستادم به علت نبودن محل وصول نشد خودم به بانك مراجعه و اظهار داشتم اگر چنانچه تا سيصد تومان كسرى داريد بدهم و چك را نقد بكنيد جواب دادند بيشتر كسرى دارد و بالاخره شب با يك بدبختى و دريافت وجه دستى از چند نفر بالاخره نصف حقوق كارگران را درست كردم ولى من اين 80 كارگر را كه حد متوسط هركدام 5 نفر عائله دارند شب جمعه اخراج خواهم كرد براى اينكه ندارم چون كسب نيست نتيجتا 400 نفر به گرسنههاى ايران اضافه مىشود از همكاران من هزارها نفر هستند و ما همه درد دل يكديگر را مىدانيم و يكى پس از ديگرى كارگاه خود را تعطيل خواهند كرد. مطلب ديگر چند روز پيش يك نفر از رعاياى اطراف مشهد به مغازه من آمده بود از بيچارگى رعايا صحبت مىكرد كه چطور با يك مشت زمين خشك و بى آب درگير هستند و چطور مىتوانند از زمينى بى آب و علف استفاده نمايند در صورتى كه غذاى روزانه خود را ندارند. چطور مىتوان جلوى سيل گرسنه را گرفت دولت يا بايد همه را بكشد و خود بر يك مشت مرده حقيقى حكومت بكند. و از طرفى من نمىدانم اين كاركنان سازمان امنيت و فرماندارى نظامى كه با زور و جبر و شكنجه از مردم اعتراف مىگيرند از حسن برعليه حسين و از حسين برعليه حسن نمىدانند كه اينها پس از اينكه از زندان خارج شدند براى كسان خود مىگويند مگر تا كى مىتوان جور و ستم كرد مثلاً چند نفر از زندانيان آزاد شده را كاملاً مىشناسيم كه از آنها برعليه طيب اعتراف گرفتهاند خواهناخواه اين عقده مردم در آتيه خيلى نزديكى خواهد تركيد و با گرسنگى دسته جمعى در اين مملكت از تاجر و كاسب رعيت و اين زندانيان زخم خورده و زجر كشيده توأم شده و ريشه اين هيئت حاكمه را از بيخ و بن خواهد كند و طورى شود كه اين تانكهاى عظيم را با دندان خورد كنند و اين را هم بايد دانست كه (ماه براى هميشه زيرا برنخواهد ماند) و با دروغ براى مدت كمى مىتوان مردم را سرگرم كرد نه هميشه.
گيرندگان : ساواك
در پرونده تظاهرات 15 خرداد بايگانى شود. شهابى
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک جلد هفتم بازتابها - استانها و خارج کشور