11 آبان 1404
رادیو پیک ایران[1] در 11 آبان 1342 مطلبی به شرح زیر منتشر کرد:
«شاه در مصاحبه خود با خبرنگار رویتر مطلبی را به میان میکشد که با اندک بررسی میتوان محکومیت بدون چون و چرای رژیم حکومتی او را در ایران از آن نتیجه گرفت. شاه میگوید: بعضی از رهبران خاورمیانه به جای اینکه از درآمد کم کشور خود برای بهبود وضع مردم استفاده کنند، آن را برای خرابکاری، تبلیغات زهرآگین، جاسوسی و غیره بکار میبرند. ... شاه از کشورهایی حرف میزند که به قول او درآمد کمی دارند و آن را گویا در راهی به جز راه بهبود وضع مردم مصرف میکنند. ما کشوری را میشناسیم که درآمدی نه کم، بلکه فوقالعاده بیحساب دارد، کشوری که آن را بهحق و بهجا، کشور امکانات شگرف نام نهادهاند. کشوری عظیم و دارای منابع بیکران نفت و مخازن تمامنشدنی گاز، معادن سرشار مس، آهن، طلا، اورانیوم، ذغال سنگ، زمینهای زرخیز و وسیع با مردمی کوشا و زحمتکش است. ... وسعت این امکانات شگرف به قدری است که اگر دولتی دلسوز، ملی، وابسته به مردم و مستقل از نقشههای تجاوزکارانه استعمارگران بر سر کار باشد، میتواند در مدت کوتاهی با بینیازی از وامهای اسارتآور امپریالیستی، رستاخیز ملی عظیم در این کشور بهوجود آورد. ما به یاد میآوریم که در این کشور یکی دو سالی حکومتی ملی، نماینده خاص اراده مردم بر سر کار بود.[2] این دولت بدون گرفتن وامهای کمرشکن از امپریالیستها با شرایط استقلالشکن و خانمان بر باد دهِ آنها و به اتکا به اراده خلق، نفت ایران را از چنگال حریص نفتخواران انگلیس خارج کرد و پایه تجارتی خود را بر اساس تعادل قرار داد. قدمهای اولیه را در راه استقلال اقتصادی برداشت، و حتی علیرغم کارشکنیهای گوناگون داخل و خارج، برای خنثی کردن تحریکات امپریالیستها و دربارِ سلطنتی درصدد برآمد بودجه بدون نفت اعلام کند و گفت ما این بودجه را با وجود مشکلات آن اجرا میکنیم و هر درآمدی که از نفت نصیب ما شد آن را به منزله بازیافتی صرف عمران و آبادی میکنیم و مسلماً طولی نخواهد کشید که استعمارگران به علت احتیاج شدید که به نفت ما دارند، خودشان راه داد و ستد را با ما هموار میکنند. دولت مزبور این پیروزیها را در دشوارترین شرایط بدست آورد. در آن مدت تمام قدرتهای امپریالیستی علیه او سرگرم تحریک بودند. آمریکا هرگونه وامی را به او تحریم کرده بود. بریتانیای کبیر از ایجاد انواع موانع و مشکلات و تهدیدها و فشارها خودداری نمیکرد. در داخل، یک دربار فاسد و دستنشانده و ضد ملی، مرکز انواع تحریکات علیه او بود و سرانجام [شاه] با کمک جاسوسان آمریکا موفق شد این دولت ملی را سرنگون کند و خود به عنوان دلال درجه اول و کارگزار انحصارهای غربی، حکومت جبار دیکتاتوری و ضد ملی خود را بر مردم تحمیل نماید. ما میدانیم که این شاهِ والاتبار[!]، گروهی از امپریالیستها را به منزله پشتیبان و ضامن بقای رژیم خود بر معادن نفت ایران مسلط ساخت و خائنانه قانون ملیشدن نفت را زیر پا گذاشت. ما میدانیم این عنصر خائن، به عنوان دلال فعال انحصارات خارجی، بلافاصله تعادل بازرگانی خارجی ایران را به سود بنجلهای آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و اخیراً هم آلمانی برهم زد و اقتصاد ملی ما را به طرف ورشکستگی کشانید. ...
رژیم شاه، با وجود درآمدهایی که اینک تنها از بابت نفت، سر به روزی یک میلیون و نیم دلار یعنی یکصدوبیست میلیون ریال میزند، دائماً کشکول گدایی به دست دارد و با گرو گذاشتن استقلال ملی و مالی ما و تحت شرایط اسارتآور، از این و آن گدایی میکند تا باز هم قسمتی از آن را به دست سازمانهای دولتی به هدر دهد و قسمت دیگر آن را به ذخایر دلاری خود در خارجه بیفزاید و به این ترتیب به علت ماهیت ضد ملی رژیم سیاسی و اقتصادی او، میهن ما هر روز در گرداب ورشکستگی و از هم گسیختگی بیشتر دست و پا میزند...».[3]
پینوشتها:
[1]. رادیو پیک ایران ارگان روزانه حزب توده و مرکز آن در بلغارستان بود.
[2]. اشاره به دولت محمد مصدق بین سالهای 1330 – 1332.
[3]. بولتن خبرگزارى پارس (محرمانه)، ش 182، ص 6.
تعداد بازدید: 36