سیدمحمدرضا سعیدی

سیدمحمدرضا سعیدی دوم اردیبهشت ۱۳۰۸ در محله «نوغان» مشهد به دنیا آمد.[1] در کودکی مادر خود را از دست داد و با تشویق پدرش سیداحمد سعیدی که از وعاظ نامی شهر بود، به علوم حوزوی روی آورد.

فیلم: محمدرضا پهلوی مخالفان انقلاب سفید را ارتجاع سیاه نامید

سال 1339 کندی در آمریکا رئیس‌جمهور شد. او معتقد بود دیکتاتوری‌های وابسته به آمریکا باید اصلاح شوند تا همیشه در خدمت آمریکا باشند و شوروی نتواند در آنها نفوذ کند. بنابراین محمدرضا پهلوی اصلاحات خود را با نام انقلاب سفید آغاز کرد و مخالفان خود از جمله روحانیون را ارتجاع سیاه نامید. او آنها را مانع پیشرفت کشور معرفی کرد.

نامه‌های مخفیانه

یک روز من [حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود مرعشی نجفی] به ساوه رفته بودم و در منزل یکی از علما ظهر ناهار می‌خوردیم که پدرم تلفن زد. ایشان فرمودند: «امروز حضرت آیت‌الله خمینی را از ترکیه به عراق بردند، شما زود بیا قم که برنامه داریم». من بلافاصله حرکت کردم و به قم آمدم. ایشان فرمودند: «برو عراق». گفتم: «آقا چطوری؟!» گفتند: «از مرز مجاز که اجازه نمی‌دهند، از طریق غیرمجاز برو.». بنده همان لحظه به طرف خرمشهر حرکت کردم.

پشت پرده تبعید امام خمینی

ساواک در گزارشی مورخ 23 بهمن 1343 می‌نویسد: «... آیت الله شیخ محمدعلی قدس ضمن ملاقات اظهار داشت: در مسافرت اخیر قم آیات اللّه شریعتمداری ـ گلپایگانی ـ نجفی مرعشی را ملاقات، آقایان داشتند نامه‌ای به زبان انگلیسی از طرف مقامات آمریکایی به امضا استوارت و به عنوان جیمز عزیز رسیده [را ملاحظه می‌کردند.] خلاصه معنای آن این است:

اوضاع قطعاً بدتر شده!

ساواک خراسان در گزارشی مورخ 22 بهمن 1343 می‌نویسد: «بدین‌وسیله دو برگ فتوکپی نامه‌هایی که شخصی به نام محمدحسین الطباطبایی العلوی[1] از تهران جهت [آیات] میلانی و قمی با پست به مشهد ارسال داشته است به پیوست تقدیم می‌گردد.»[2]

جاسوسان آزاد، مراجع در تبعید!

ساواک در گزارشی مورخ 20 بهمن 1343 می‌نویسد: «طبق اطلاع واصله شب 16 /11 /43 تراکت‌هایی در بعضی از خیابان‌های بخش 12 تهران پخش گردیده است که همراه آنها به ضمیمه ایفاد می‌گردد... ضمناً عین تراکت‌های فوق که تقریباً به قطع 5×14 سانتیمتر می‌باشند به شرح زیر است: 1- آزاد مردان و مبارزین از امضاءکنندگان لایحه مصونیت[1] انتقام خواهند گرفت.

مقابله با نهضت اسلامی با «نصب شیر برای وضو و تطهیر»!

ساواک در گزارشی مورخ 18 بهمن 1343 می‌نویسد: «... پس از ترور نخست‌وزیر سابق[1] و انتصاب جناب آقای هویدا به نخست‌وزیری از گوشه و کنار شنیده می‌شد که مخالفینِ وضعیت حاضره به تکاپو افتاده با اشاعه اکاذیب اذهان مردم بی‌سواد به‌ویژه کهنه مقدسین را تحت عنوان بهایی‌بودن نخست‌وزیر و بودن سه وزیر بهایی در کابینه ایشان و پیشرفت بهائیان که عمال اصلی صهیونیست در ایران می باشند، در امور مملکتی و تجارتی سر زبان‌ها انداخته همواره برای پیشرفت مقاصد سوء خویش به‌ویژه فعالیت برای تخریب روحیه افراد مجاهدت می‌نمایند.

برخورد روحانیون قشری با نهضت 15 خرداد

روحانیون قشری، قویترین عامل بازدارنده نهضت بودند. من [حجت‌الاسلام آقای ابوذر بیدار] یادم هست سال 1351ش. که من در زندان شهربانی اردبیل بودم خیلی‌ها به دیدن ما می‌آمدند. حرکت ما را تأیید می‌کردند؛ از بازاری‌ها، فرهنگی‌ها، دانشجویان، طلاب جوان و از رفقای خودمان. ولی می‌دیدم که افراد دیگری از کسوت خودمان حرکت ما را حرکت درستی نمی‌دانند.

خرم آن خانه که باشد چون تو مهمانی در او

در 16 بهمن 1343 محصلین مدرسه آیت‌الله العظمی بروجردی[1] نامه‌ای به شرح زیر به مجلس شورای ترکیه فرستادند: «مقام منیع مجلس شورای ملی با تقدیم مراتب احترام، همانطور که می‌دانید مفتی و زعیم دین حضرت آیت‌الله العظمی آقای خمینی در خاک ترکیه بازداشت شده‌اند و معلوم است که بازداشت معظمٌ‌له در ترکیه در اثر پیمانی است که دولت ایران با دولت ترکیه بسته است.

به نام ملت به کام حکومت!

شهربانی آبادان در گزارشی مورخ 15 بهمن 1341 با موضوع«شیخ ناصر مکارم» می‌نویسد: «... آقای شیخ ناصر مکارم[1] در ساعت 30 /21 روز 13 /11 /41 در مسجد سنابادی واقع در خیابان 4 احمدآباد به منبر رفته ضمن بحث و سخنرانی در اطراف بت و بت‌پرستی اظهار داشته: پس از جریان زلزله[2] یکی از روحانیون به منزل یکی از مأمورین دولت رفته و مشاهده می‌کند پتوهای زیادی در منزلش می‌باشد شخص روحانی از وی پرسیده است آن همه پتو را برای چه می‌خواهی. مأمور دولت جواب داده مردم قدر این پتوها را نمی‌دانند دستور دادم از پتوهای سربازی به آنها بدهند.
...
51
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.