تأکید امام بر فعالیت فرهنگی

پیش‌از پانزده خرداد، یک عده پنجاه نفری، اول صبح به منزل ما آمدند؛ چندین نفرشان را می‌شناختم. یکی از آنان آقای حاج مهدی عراقی بود. ایشان گفتند: «ما دیروز در محضر حضرت آیت‌الله خمینی بودیم، ایشان امر کردند که شخص شما وقایعی را که الان در کشور می‌گذرد به ‌صورت نوحه و شعار بسرایید و در جلسات خودتان مطرح کنید.» اطاعت از امر حضرت امام برای ما واجب بود. از همان روز، یعنی اول محرم سال 1342 ما شعار دادن علیه رژیم را در مجلس سینه‌زنی خودمان شروع کردیم. این شیوه تا روز ششم محرم ادامه داشت.

مقاومت تا آخرین نفس

در پی بازداشت امام خمینی و مهاجرت علمای سراسر کشور به تهران در اعتراض به آن، آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی[1] در 2 مرداد 1342 اعلامیه‌ای به این شرح صادر کرد: «حوادث ناگوار و اهانت به مقام مقدس روحانیت و شئون علمی مخصوصاً حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین آقای خمینی دامت برکاته که در دو ماه اخیر وارد گردیده است، بر احدی مخفی و پوشیده نیست.

مردان راه حقیقت

ساواک در گزارشی به تاریخ 30 تیر 1342 از تهیه اعلامیه توسط تنی چند از علمای حوزه علمیه قم خبر می‌دهد. خلاصه پیش‌نویس این اعلامیه چنین گزارش شده است: «شخص اول مملکت خون می‌ریزد. شخص اول مملکت و دولت فعلی جبار خیال می‌کند با گرفتن [آیت‌الله] خمینی او را کوچک کرده است، بلکه خود شما رسوا شده‌اید و [آیت‌الله] خمینی را بزرگ کرده‌اید. [آیت‌الله] خمینی در تمام دل‌های مسلمانان جهان بالاخص ایرانیان خانه‌ای دارد و گرفتن وعاظ و امام جماعت بر ضرر خود شما تمام خواهد شد و می‌شود و تاریخ خوب قضاوت می‌کند و ظالمیت شما و مظلومیت [آیت‌الله]خمینی و سایر مردان راه حقیقت را ثابت خواهد کرد.»[1]

15 خرداد 1342 و آغاز جنبش‌های مسلحانه در ایران

قیام 15 خرداد 1342 نقطه عطفی در شکل‌گیری مبارزات مسلحانه علیه حکومت پهلوی است. حکومت در این روز با اِعمال خشونت حداکثری، در قبال مردم مهر پایانی بر فعالیت‌های سیاسی مسالمت‌آمیز زد. پس از این واقعه همه گروه‌های سیاسی به این نتیجه رسیدند که روش‌های متعارف برای فعالیت سیاسی کارایی ندارد.

سازش‌ناپذیر و مصمم

در 27 تیر 1343 امام خمینی در نامه‌ای به حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی[1] می‌نویسد:‏ «تلگرافی از طرف اهالی محترم سیرجان رسید که از جنابعالی تقاضا شود دعوت آنها‏‎ ‎‏را بپذیرید. مقتضی است برای جبران گذشته و خفقان موجود پذیرفته شود. به اهالی‏‎ ‎‏محترم رفسنجان و سیرجان و دیگران از طرف حقیر پس از اهدای سلام وافر تذکر دهید‏‎ ‎‏که امروز در مقابل دست‌های ناپاک اجانب که خطر عظیم بر اسلام و مسلمین متوجه است،‏‎ ‎‏لازم است با وحدت کلمه و اعتصام به حبل‌الله به شعائر مذهبی اهمیت بیشتر بدهید و

حضور یک آمریکایی در تظاهرات 15 خرداد 42

زمانی ‌که محصل بودم، تابستان‌ها در بازار کار می‌کردم. مغازه‌ای بود که روز دوازدهم محرم باز می‌کرد. آن روز صبح، اول وقت به مغازه رفتم و کرکره را بالا کشیدم. ویترین را تمیز می‌کردم که حلبی‌ساز روبه‌رویی پیش من آمد. رنگش پریده بود. پرسیدم: «چه شده‌ است؟»

«از طرف اهالی کنگاور»

در پی بازداشت امام خمینی و جمعی دیگر از علما، آیت‌الله محمدباقر عراقی[1] در 26 تیر 1342 «از طرف اهالی کنگاور[2]» تلگرافی به شرح زیر به آیت‌الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی[3] ارسال کرد:

فیلم: عملکرد سپاه دانش

افراد دیپلمه در قالب آموزگاران سپاه دانش به مناطق محروم اعزام و فعالیت خود را آغاز کردند. آمارها نشان از با سواد شدن تعدادی از زنان و مردان بود، اما سپاه دانش در قالب آموزشِ خواندن و نوشتن، با جهت‌گیری‌های فرهنگی به تبلیغ درباره خاندان پهلوی مشغول بود. این در حالی بود که پس از کودتای 28 مرداد 1332 ، شاه در میان طبقه با سواد جامعه چهره‌ای دیکتاتور پیدا کرده بود.

ملاقات رئیس ساواک با آیت‌الله محمد هادی میلانی

ساواک در گزارشی به تاریخ 23 تیر 1342 می‌نویسد: «روز گذشته جزایری از منسوبین آیت‌الله میلانی اظهار می‌داشت: چند روز قبل در ملاقاتی که بین آیت‌الله میلانی و عده‌ای از روحانیون دیگر با تیمسار پاکروان[1] صورت گرفته[2]، آیت‌الله میلانی از زجر و شکنجه‌ای که نسبت به مردم مسلمان به گناه طرفداری از مقامات مذهبی انجام می‌گیرد گله و شکایت کرده و گفته است این اقداماتی که از طرف مأمورین دولت انجام می‌شود نشانه‌ای از دشمنی آنها با دین اسلام و دوستان دین است.

«قلوب شماها با کی است؟»

در 22 تیرماه 1342 ساواک از توزیع اعلامیه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی خبر می‌دهد.[1] این اعلامیه که به بیان اهداف و نتایج مهاجرت علماء به تهران پرداخته به شرح زیر است:
...
65
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.