مصادیق فسادی که کم هم نبود!

ساواک در گزارشی به تاریخ 22 اردیبهشت 1341 می‌نویسد: «در ساعت 11:00 روز دوشنبه 21 /2 /41 آقای سیدمحمود طالقانی طبق معمول به منبر رفته و بعد از قرائت آیاتی از قرآن مجید اظهار داشت: امروز در خصوص فساد و طرق مبارزه با آن صحبت می‌کنیم و بعد از ذکر چند حدیث و روایت نتیجه گرفت که فساد یعنی چه؟... فساد یعنی آزاد گذاردن فیلم‌ها و صور قبیحه خارجی و تهیه فیلم‌های ایرانی؟[1] و در اینجا به مقاماتی که از صاحبان استودیوها رشوه می‌گیرند اشاره نموده و گفته است [نام]کلیه اشخاص را دارم، اگر بخواهند پرده دری کنم حاضرم یک‌به‌یک را روی منبر نام ببرم.

هراس رژیم از یادبود شهدای فیضیه

ساواک در گزارشی به تاریخ 21 اردیبهشت 1342 می‌نویسد: «طبق اطلاع قرار است عده‌ای از دانشجویان دانشگاه وابسته به جبهه ملی در مجلس فاتحه مسجد ارک[1] شرکت نموده و سپس به طرف بازار عزیمت و تظاهراتی بعمل آورند.»[2] گفتنی است به مناسبت چهلم شهدای مدرسه فیضیه مجلس ترحیمی از سوی آیت‌الله العظمی حکیم در مسجد ارک تهران تدارک دیده و اطلاعیه‌ای در این زمینه از سوی نماینده ایشان سیدابراهیم طباطبایی صادر شد. مأموران حکومت اما با محاصره مسجد ارک از برگزاری آن جلوگیری کردند. به این سبب زد و خوردی میان مردم و مأموران رخ داده، عده‌ای دستگیر شدند.

نصایح مراجع و گوش ناشنوای حکومت!

ساواک در گزارشی با موضوع «ملاقات با آیت‌الله گلپایگانی» به تاریخ 20 اردیبهشت 1343 می‌نویسد: «بنا به دعوت آقای گلپایگانی اینجانب [رئیس ساواک قم] با مشارٌالیه ملاقات و اظهار داشتند دولت بایستی به وضع شمال و کنار دریا توجه بیشتری نماید. در گذشته اشخاص و زنان مایوپوش فقط در دریا و کنار دریا اکتفا می‌کردند ولی حالا شنیده می‌شود با همان وضع زننده به شهرهای شمال هم می‌آیند.

حفاظت از رئیس پلیس تبریز

هر سال از روز چهارم یا پنجم محرم بعد از روضه‌خوانی در مساجد و تیمچه‌های بازار، دسته‌های عزادار با کیفیتی بسیار متین و باوقار در بازار به راه می‌افتند و تا نزدیکی‌های غروب به آخر بازار رسیده و مراسم عزاداری پایان می‌پذیرد، آن سال روز عاشورا مردم باهوش و با استعداد تبریز به رهبری روحانیت آگاه چنان تشخیص دادند که به جای یزید و ایادی او بر سر یزید زمان و دژخیمان او فریاد کشند، لذا مراسم عزاداری آن روز [سال 42] به یک تظاهرات خشم‌آلود (دمونستراسیون) مبدل شد.

فاتحان مدرسه فیضیه قم!

در 18 اردیبهشت 1342 آیت‌الله العظمی‌خویی - از مراجع عظام نجف - به نامه جمعی از علمای ایران درباره فاجعه مدرسه فیضیه چنین پاسخ داد: «آقایان محترم علمای اعلام دامت برکاتهم، مکتوب آن جنابان واصل و از مضمونش که شارح اوضاع اسف‌انگیز ایران بود اطلاع حاصل گردید. حملات ناجوانمردانه دولت بر حریم مقدس اسلام و مبارزه با روحانیت بوسیله تبلیغات و سر نیزه و تجاوز افرادی که فاقد اصول انسانیت و وجدان می‌باشند بر طلاب علوم دینیه و کتب مقدسه و هتک از علمای اعلام در مرکز و...

تلویزیون بهایی در کشور شیعیان

ساواک در گزارشی به تاریخ 15 اردیبهشت 1341 می‌نویسد: «محترماً به استحضار می‌رساند چون روز هشتم خردادماه جاری مصادف با یکی از روزهای سوگواری بهائی‌ها است[1] از هم اکنون به مدیر ایستگاه تلویزیون (آقای ملک افضلی) تذکرات لازم داده شد تا در ترتیب دادن برنامه تلویزیون در شب هشتم به طریق عادی پیش‌بینی‌های لازم معمول دارد. نامبرده اطلاع داد هفته قبل آقای حبیب ثابت[2] در یک جلسه محرمانه اظهار داشت باید ترتیبی بدهیم که یا برنامه تلویزیون در شب مزبور به کلی قطع گردد و یا اینکه موسیقی به هیچ‌وجه اجرا نشود.

معنای «احترام به آزادی و قانون» در قاموس پهلوی!

در 13 اردیبهشت 1342 آیت‌الله محمدکاظم شریعتمداری به مناسبت چهلمین روز فاجعه مدرسه فیضیه اعلامیه‌ای صادر کرد. گرچه اسناد فراوانی دال بر ارتباط و همکاری وی با ساواک و دربار بین سال‌های 1342 تا 1357 وجود دارد که نشان می‌دهد شریعتمداری از اوایل سال 1342 مخالف نهضت به رهبری امام خمینی بوده، اقداماتش بیشتر برای کسب شهرت و رسیدن به مرجعیت عامه می‌نمود[1] و صرف نظر از انگیزه وی، اعلامیه مذکور حاوی حقایق انکارناشدنی و به شرح زیر است: «هنوز فشار و انواع تضییقات بر جامعه روحانیت و ملت مسلمان ایران ادامه دارد.

آهِ فناناپذیرِ مظلومین

در 12 اردیبهشت 1342 آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی به مناسبت چهلم فاجعه مدرسه فیضیه اعلامیه‌ای به شرح زیر صادر کرد: «... این ایام مصادف است با چهلمین روز حادثه اسفناک و جانگداز یعنی روزی که قلوب سادات بنی‌الزهراء علیها سلام و شاگردان امام جعفر صادق(ع) در مقابل اعمال ناجوانمردانه و بی‌رحمانه مأمورین در جوار مرقد مطهر و قبه سامیه حضرت معصومه(ع) به لرزه درآمد و عده‌ای در روی خاک مدرسه فیضیه مثل مارگزیده به خود می‌پیچیدند و فریاد وامحمداه و وا امام زماناه طنین‌انداز بود «فجزاهم الله عن‌الاسلام و اهله خیرا».

عاشورای حسینی سال 42

عاشورای حسینی سال 42 که فرا رسید، امام در اعلامیه شدیداللحن خودشان یاد شهدای فیضیه را زنده کردند. این بود که در تهران مداحان و نوحه‌سرایان، در دسته‌ها و گروه‌های عزاداری، شعارهای سیاسی و نوحه‌های مربوط به قیام را سر می‌دادند؛ «در فیضیه شبی محشر به پا شد، سر سرباز دین از تن جدا شد.» دامنه اعتراضات تهران و قم به دیگر شهرستان‌های بزرگ نیز کشیده شد. روز عاشورا در قم، هنگامه‌ای برپا بود و خبر دادند که امروز عصر، امام به فیضیه خواهد آمد.

چه زندگی؟

در 11 اردیبهشت 1342 حوزه علمیه قم به مناسبت چهلمین روز حادثه مدرسه فیضیه اعلامیه‌ای به شرح زیر صادر کرد: «چهل روز است که از حمله وحشیانه سپاه چنگیزی کماندوها و مأمورین مسلح دولتی با حمایت پلیس و «سازمان ناامنی» در قم می‌گذرد. چهل روز است که از جریانِ زدن، کشتن، دریدن، سوزانیدن و غارت کردن مدرسه فیضیه می‌گذرد. در این چهل روز عده‌ای زیاد از طلاب علوم دینی در اثر شکستگی سر و دست و پا تحت معالجه بودند. از عده مفقودین در این حادثه هنوز اطلاعی به دست نیامده. بازماندگان چندین نفر کشته هنوز در این حادثه عزا دارند.
...
71
...

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.