رضا امیریان
شهر قم بدلیل حضور مراجع، علما و روحانیون، و بویژه بدیلی حضور حضرت امام خمینی که بنیانگذار انقلاب اسلامی است، حوادث و وقایع زیادی را به خود دیده است. اعلامیه ها و سخنرانی های انقلابی از شهر قم برمی خواست و رهبران انقلابی طراز اول در قم حضور داشتند. بی جهت نیست که قم را به عنوان مرکز نشر عقاید دینی شناخته اند. حضرت امام خمینی در شهر قم قیام کردند و در قم دستگیر و زندانی شدند و از قم به ترکیه تبعید شدند. و حتی جرقه انقلاب اسلامی ایران با حادثه 19 دی قم رقم زده شد که در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد. به دلیل اهمیتی که شهر قم در حوادث انقلابی خصوصا سالهای دهد 1340 داشت، در سلسله مقالات روزشمار انقلاب اسلامی 1341 تا 1343 قم، نگاه جامعی به حوادث سالهای مذکور قم و همچنین حوادث منتج و مرتبط با این حوادث در سراسر کشور می اندازیم. این مقاله دربرگیرنده حوادث سال ۱۳۴۱ است.
سال 1341
16 مهر 1341، 8 جمادیالاول 1382، 8 اکتبر 1962
در پی اعلام تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی در روزنامهها، مراجع قم با تشکیل جلسهای تصمیم گرفتند تلگرافی خطاب به شاه ارسال کنند.
دولت علم طبق برنامهی اعلام شدهی قبلی مبنی بر اجرای فرامین شش مادهای شاه که یکی از آنها تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی بود، در 14 مهر 1341 لایحهی انجمنها را در 92 ماده و 17 تبصره به تصویب رساند. خبر لایحه در 16 مهر در روزنامهی کیهان و اطلاعات منعکس شد. در مادهی سوم این لایحه که شرایط انتخاب کنندگان و در مادهی پنجم که شرایط انتخاب شوندگان ذکر شده بود، شرط مسلمان بودن مرد بودن حذف شده؛ حال آنکه در قانون قبلی به حالت سلبی به آن تصریح شده بود. همچنین در مورد قسمنامهی اعضای انجمن در مادهی 41 چنین آمده: یک جلد کتاب آسمانی را به جلسه میآورند و در مقابل جایگاه رئیس قرار میدهند. ابتدا رئیس و سپس یکایک اعضای انجمن در مقابل کتاب آسمانی قرار گرفته و پس از بوسیدن کتاب آسمانی سوگندنامه را قرائت میکنند. در سوگندنامه نیز آمده بود که من به کتاب آسمانی سوگند میخورم. پس از انتشار لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی توسط دولت، سه موضوع، حساسیت علما را برانگیخت: 1- عدم اشتراط عضویت به مسلمانی؛ 2- قسم به کتاب آسمانی به جای سوگند به قرآن؛ 3- عدم اشتراط عضویت به ذکوریت.
روزنامههاى امروز متن كامل يا بخشهاى مهمى از لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى را به چاپ رساندند. روزنامه كيهان با حروف درشت اعلام كرد: «طبق لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى كه در دولت به تصويب رسيده و امروز منتشر شده به زنان حق رأى داده شد.» همين كه روزنامههاى تهران به ويژه كيهان به قم رسيد، آگاهى از مفاد بندهاى مغاير شرع در لايحه مصوب انجمنهاى ايالتى و ولايتى، «با آن لحن معنیدار و تيتر تكاندهنده،» در ميان مردم متدين قم و روحانيون، «موجى از خشم و عصبانيت پديد آورد.» نارضايتىهايى در ميان طبقات مختلف مردم، بهويژه روحانيون پديد آورد. در بدو اعتراض نسبت به تصويب لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى «با صلاحديد آيتاللّه خمينى قرار بر اين شد كه مراجع و علماى برجسته قم براى رايزنى و هدايت مبارزه، جلسات مشترك برگزار كنند.» اين جلسه با حضور آيات عظام گلپايگانى، شريعتمدارى، مرعشى نجفى و روحاللّه خمينى با حضور شيخ مرتضى حائرى در منزل مرحوم شيخ عبدالكريم حائرى برگزار شد. «پس از گفتگوهاى طولانى تصميم گرفته شد با ارسال تلگرافى به شاه در مخالفت با اين تصويبنامه و نيز ارسال پيام براى علماى مراكز و شهرستانها خشم و اعتراض روحانيت را ابراز نمايند.»
بامداد امروز، محمدرضا بدون توجه به اعتراضاتى كه در شرف همهگير شدن بود، از كاخ سلطنتى ميانپشته بيرون آمد، و با قايق به ديدن عمليات مردان قورباغهاى خود رفت. وى سپس از آموزشگاه غواصى نيروى دريايى بازديد كرد و بعد پذيراى گروههايى از مردم شد كه براى ديدن او به ميانپشته آمده بودند. مقارن ظهر امروز نيز شاه وارد رشت شد و در ساعت 30 /3 دقيقه در تالار شهردارى حضور يافت و با تعدادى از روحانيون و پرسنل ادارى شهر جداگانه ديدار كرد. با تجمع مردم در ميدان شهردارى، محمدرضا در بالكن شهردارى حاضر شد و طى سخنانى كه باز هم هيچ نشانى از اعتراض مردم و روحانيون عليه سياستهاى غيراسلامى رژيم با خود نداشت، مردم رشت را مخاطب قرار داد و با آنان از امكانات استان و وظايف دولت و مردم سخن گفت.
امروز اعلام شد طى دو روز گذشته 4 تن از مالكين منطقه لاهيجان با حضور مأمورين اصلاحات ارضى، املاك خود را به دولت واگذار كردند تا شاه اسناد آن را ميان كشاورزان تقسيم كند.
17 مهر 1341، 9 جمادیالاول 1382، 9 اکتبر 1962
جلسه ديشب علماى قم در اعتراض به لايحه دولت تا سحرگاه امروز ادامه يافت. در جلسه ديشب، علما پس از بحث و گفتگوى فراوان و بررسى راههاى مختلف، توافق كردند هر يك جداگانه براى شاه نامهاى بنويسند و از او بخواهند كه لايحه دولت را لغو كند. اما آيتاللّه خمينى غير از نوشتن نامه به شاه، تصميم ديگرى هم گرفت. او تصميم گرفت با نوشتن و فرستادن نامه براى روحانيون شهرهاى بزرگ آنها را در جريان امر قرار داده و مقدمات اعتراضات گسترده روحانيون و مردم عليه لايحه را فراهم گرداند. وى براى «نامهنوشتن به علماى شهرستانها شبى را تا صبح بيدار ماند.» نامه آقاى خمينى براى علماى مختلف از جمله آقايان ميلانى، حسن قمى، حاج ميرزا كفايى، آقاشيخ مجتبى قزوينى، سيدحسن تهامى، حسين آيتى، كفعمى (زاهدان)، آقابزرگ شاهرودى، علامه سمنانى، نجات (سمنان) جليلى كرمانشاهى (كرمانشاه) فرستاده شد.آيتاللّه خمينى در نامه به شاه ضمن اشاره به اين كه «دولت در انجمنهاى ايالتى و ولايتى اسلام را در رأى دهندگان و منتخبين شرط نكرده و بزنها حق رأى داده»، بر نگرانى «علما اعلام و ساير طبقات مسلمين» دست گذاشت و در خواست حذف مطالبى را كرد كه «مخالف ديانت مقدسه و مذهب رسمى مملكت است».
پیام حضرت امام در تلگرافی به شاه مخابره شد. متن تلگراف به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم. حضور مبارک اعلیحضرت همایونی. پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها نشر است دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، اسلام را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنها حق رأی داده و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. به خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایند مطالبی را که مخالف ریاست مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.
الداعی: روح الله الموسوی الخمینی».
آيتاللّه بهبهانى در نامهاى خطاب به شاه اشاره به جرياناتى كرد كه «عملاً و عنوانا» در مملكت رواج دارد و «با شئون قانون اساسى و شرع مبين اسلام منافى و غيرقابل انطباق است و طبعا موجب تهييج افكار مردم متدين ايران مىگردد» و با اشاره به تصويبنامه دولت، از شاه درخواست نمود «بهر طريق كه مقتضى بدانند فورا اصلاح لازم بعمل آيد.»
حضرات آيات احمد زنجانى، محمد الموسوى، هاشم آملى و مرتضى الحائرى نيز در نامهاى به شاه تأكيد كردند كه «تساوى مسلمان و كافر و زن و مرد» و قيد كتب آسمانى به جاى قرآن در لايحه «گذشته از اينكه قدم استوارى در امر ترقى واقعى نيست مخالف با مصالح عاليه اسلام و كشور و مقام سلطنت است» و خواهان اصلاح آن شدند.
آيتاللّه سيدكاظم شريعتمدارى، آيتاللّه گلپايگانى، آيتاللّه مرعشى نجفى و آيتاللّه عراقى نيز در نامههاى جداگانه به شاه خواهان اصلاح لايحه دولت شدند. همه كسانى كه به شاه نامه نوشتند او را با الفاظى محترمانه خطاب كردند. آيتاللّه خمينى نيز نامه خود را با عبارت «حضور مبارك اعليحضرت همايونى» آغاز نمودند.در تهران چند تن از علماى بزرگ از جمله آقايان بهبهانى، خوانسارى و محمدتقى آملى با صدور اعلاميهاى از مردم دعوت كردند در مسجد عزيزاللّه حضور يابند. تجمع مردم در اين مراسم به يك ميتينگ اعتراضى گسترده تبديل شد.
23 مهر 1341، 15 جمادیالاول 1382، 15 اکتبر 1962
شش روز بعد از صدور نامه علما و مراجع قم به شاه و درخواست اصلاح لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى، محمدرضا پهلوى امروز طى تلگرافهاى جداگانهاى به آيات عظام آقايان شريعتمدارى، گلپايگانى، مرعشى نجفى و روحاللّهخمينى پاسخ داد. پاسخها مانند هم بود. او حاضر نشده بود آقايان علما را «آيتاللّه» خطاب كند، بلكه از آنها به عنوان «حجتالاسلام» اسم برد: تلگراف جنابعالى واصل شد. پارهاى قوانين كه از طرف دولت صادر مىشود چيز تازهاى نيست و يادآور مىشويم كه ما بيش از هر كس در حفظ شعائر دينى كوشا هستيم و اين تلگراف براى دولت ارسال میشود. ضمنا توجه جنابعالى را به وضعيت زمانه و تاريخ و همچنين به وضع ساير ممالك اسلامى دنيا جلب مىنمائيم. توفيقات جناب مستطاب را در ترويج مقررات اسلامى و هدايت افكار عوام خواهانيم. 23 مهر 1341، شاه پاسخ شاه وهن روحانيت تلقى شد و از سوى آنان بىپاسخ نماند. آيتاللّه گلپايگانى در يكى از سخنرانىهاى خود گفت: «ما به شاه و همه مقامات مملكت تذكر مىدهيم و وظيفه ما ارشاد عوام است.» آيتاللّه خمينى نيز با لحن صريحترى گفت: اى شاه! من تو را نصحيت مىكنم ...» معناى مقدر اين سخنان آن بود كه شاه هم جزو عوام است.
متن تلگراف بدین شرح بود:
«کاخ سعدآباد – قم
جناب مستطاب حجتالاسلام دامت افاضاته
تلگراف جناب عالی واصل شد و از ادعیهی خالصانهای که اظهار داشتهاید خوشوقتی و امتنان داریم، پارهای قوانین که از طرف دولت صادر میشود چیز تازهای نیست و یادآور میشویم که ما بیش از هر کس در شعائر دینی کوشا هستیم و این تلگراف برای دولت ارسال میشود. ضمناً توجه جناب عالی را به وضعیت زمانه و تاریخ و همچنین به وضعیت سایر ممالک اسلامی دنیا جلب مینمایم. توفیقات جناب مستطاب را در ترویج مقررات اسلامی و هدایت افکار عوام خواهانیم.
23 – مهر 1341 – شاه».
هيات دولت در جلسه امروز خود لايحه قانونى اصلاحات ارضى را اصلاح كرد. اصلاحات جديد در جهت بسط قدرت كارشناسى وزارت كشاورزى در تعيين تكليف اراضى مالكان بزرگ صورت گرفته است. در جلسه امروز طرح تشكيلات وزارتخانههاى دادگسترى و صنايع و معادن نيز بررسى شد.
28 مهر 1341، 20 جمادیالاول 1382، 20 اکتبر 1962
حضرت امام در این روز، اسدالله علم، نخستوزیر ایران را مورد خطاب قرار دادند و اقدامات دولت را در تعطیلی طولانی مجلسین خلاف شرع اقدس و مباین صریح قانون اساسی دانستند. در نامه آيتاللّه خمينى آمده است: «در تعطيل طولانى مجلسين، ديده مىشود كه دولت اقداماتى را در نظر دارد كه مخالف شرع اقدس و مباين صريح قانون اساسى است. مطمئن باشيد تخلف از قوانين اسلام و قانون اساسى و قوانين موضوعه مجلس شورا براى جنابعالى و دولت ايجاد مسئوليت شديد در پيشگاه مقدس خداوند قادر قاهر و نزد ملت مسلمان و قانون خواهد كرد.» در بخش ديگرى از اين نامه از دولت خواسته شده: «اكنون كه اعليحضرت درخواست علماى اعلام را به دولت ارجاع نموده و مسئوليت به دولت شما متوجه است، انتظار مىرود به تبعيت از قوانين محكم اسلام و قوانين مملكتى اصلاح اين امر را به اسرع وقت بنماييد و مراقبت نماييد نظاير آن تكرار نشود.» آيتاللّه خمينى در پايان نامه علم را براى رفع ابهام به قم فرامىخواند تا هرگونه ابهامى حضورا رفع شود و مطالبى كه به صلاح مملكت است و نوشتنى نيست تذكر داده شود.»
همچنین امروز علما و مراجع قم و نجف حضرات آيات گلپايگانى، شريعتمدارى، مرعشى، حسين الطباطبايى، داماد، زنجانى، حائرى، هاشم آملى، نجفى عراقى، سيدصدرالدين صدر، و حجت، با مخابره تلگرافهايى به علم، خواهان اصلاح لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى شدند. آيتاللّه خوانسارى نيز مخالفت خود را با لايحه دولت اعلام كرد. آيتاللّه گلپايگانى و آيتاللّه شريعتمدارى نيز در تلگرافهاى جداگانهاى به نخستوزير خواهان «تطابق» تصويبنامه با قوانين دين مبين، و «الغا» دو شرط رأىدهنده و انتخابشونده گرديدند. آيتاللّه صدر طى نامهاى از آيتاللّه بهبهانى درخواست كرد پيام او را مبنى بر اصلاح لايحه به نخستوزير برساند. طى تلگراف ديگرى، حضرات آيات حسينى زنجانى، محمد الموسوى (داماد)، هاشم آملى، و مرتضى حائرى از آيتاللّه بهبهانى درخواست الغاى تصويبنامه دولت را مطرح كردند.
در حركتى ديگر، اطلاعيههاى مختلفى از سوى علما و روحانيون شهرهاى تهران (جامعه اهل منبر: سلطانالواعظين شيرازى، جعفر خندقآبادى، واعظ خراسانى، جلالالدين فانى، مطفرى طباطبائى قمى، شمس گيلانى،اسلامى سبزوارى، سيدجواد سدهى، و ...) شميرانات (سيدحسن امام، رسولى محلاتى، طاهرى لنكرانى، موسوى خلخالى، عباس مردنى، دينپرور دربندى، و ...) شيراز (محلاتى، دستغيب، شريعت، علوى، حاج عالم، و ...) ، يزد (محمود اردكانى، جلال علومى، سيدعلىرضا مدرسى، آيهالهى، و ...) همدان (اسداللّه حجت، آخوند ملاعلى معصومى، اسداللّه مدنى، و ...) تبريز (احمد اهرى، سيدمحمد بادكوبى، حسينى انگجى، دينورى، خسروشاهى، مجتهدى، و ...) ، بابل (زينالعابدين عدنانى، موحد، حسينى، هادى روحانى، محمدعلى توسلى و ...)، زنجان (موسوى غروى، فرجيان، حلى، مجتهدى، مدرسفرد، سليمى، امينيان و ...) ، خرمآباد (كمالوند، ظهيرى) ، لرستان (فرجاله الموموندى كاظمى، محمدرضا كاظمى) ، رشت (بحرالعلوم، سيدمحمودد ضيابرى، سيدحسين رودبارى، شيخ محمد لاكانى) ، اردبيل (عبدالكريم موسوى، مسلم خلخالى، مسائلى و ...) ، خطاب به شاه و دولت علم انتشار يافته است. در اعلاميهاى ديگر آيتاللّه هاشم آملى با عنون «هيئت علميه بابل» حمايت كامل روحانيون را از روحانيون قم اعلام داشته است.
اصناف و بازاريان تهران و قم با انتشار اعلاميههايى خطاب به علما و مراجع مخالفت خود را با مفاد خلاف شرع تصويبنامه به اطلاع رسانده، تأكيد كردند «تا حصول نتيجه در هر مرحله پشتيبانى كامل خود را از رهبران دينى و مراجع تقليد ابراز نموده و در دفاع از حريم مقدس اسلام از هيچگونه فداكارى دريغ نخواهند نمود.» بازاريان و كسبه قم به همراه بازاريان تهران نظر آيتاللّه مرعشى را جويا شدند و ايشان گفتند «غائله اخذ آرا ... صحيح نيست. بلكه جائر نيست شرعا.»
عدهاى از روحانيون و وعاظ تهران در جلسه منزل شيخ عباسعلى اسلامى جمع شدند و پيرامون اعتراض به لايحه دولت مذاكره كردند. در اين جلسه محمدتقى فلسفى متن نامهاى را كه خطاب به نخستوزير نوشته بود قرائت كرد و آن را به بحث گذاشت. در پايان بحث بعد از حذف بخشى از نامه، متن براى گرفتن امضا به تصويب جمع رسيد.
3 آبان 1341، 25 جمادیالاول 1382، 25 اکتبر 1962
امروز فرماندار قم (پسر سید محسن صدرالاشرف) در اجتماع مردم قم که در منزل آیتالله العظمی گلپایگانی برای کسب تکلیف تجمع کرده بودند، قضیه از این قرار بود که عصر امروز بعد از پايان مراسم سوگوارى «نمايندگان كسبه و اصناف به هيئت اجتماع براى اطلاع از چگونگى امر و كسب تكليف و اعتراض به دولت» وارد منزل آيتاللّه گلپايگانى شدند. فرماندار و معاون شهربانى قم نيز آمده بودند. در منزل آيتاللّه، بين عدهاى از حاضران و فرماندار بحث درگرفت. از فرماندار پرسيدند: چرا دولت در جواب دادن به علما و مراجع مسامحه مىكند؟ پاسخ فرماندار را مؤلف كتاب «نهضت دوماهه روحانيون ايران» چنين نقل مىكند: «فرماندار جواب داد به نظر من اين امر چندان مهم نيست كه موجب هيجان بازار بشود. بلكه قضيه را خاتمهيافته تلقى كنيد. البته دولت جواب خواهد داد، كارهاى مملكتى زياد است اين هم يكى از آنهاست كه به نوبت رسيدگى مىشود!» در پايان اين گفتگو كه لحن اعتراضى كسبه در آن تندتر هم شد، از فرماندار تقاضا كردند، نگرانى مردم را به مركز گزارش دهد. اما آيتاللّه گلپايگانگى گفت اعتمادى به وعده فرماندار ندارد، و قانع نشده، «مگر اينكه تصويبنامه عملاً لغو شود.» آيتاللّه از مردم خواستند همچنان منتظر نتيجه باشند
در تهران نيز، آيتاللّه طالقانى به بهانه تيرگى رابطه آمريكا و شوروى، زمامداران امروزى خود را بىنصيب نگذاشت. زمامدارانى كه «جنون و ديوانگى»شان به پايهاى است كه «زارع را به جان مالك و ارباب و كاسب و ادارى را به چنگ يكديگر انداختهاند.»
10 آبان 1341، 3 جمادیالثانی 1382، 1 نوامبر 1962
صبح امروز در قم و تهران مراسم سوگوارى حضرت زهرا (ع)، به حركت اعتراضى روحانيون و مردم تبديل شد. در تهران، بهرغم نظر آيتاللّه خمينى مراسم مسجد عزيزاللّه برگزار شد و در اعتراض به لايحه دولت بازار تهران رابه تعطيلى كشاند. در اين مجلس ابتدا آقاى فلسفى و شيخ عباسعلى اسلامى در حضور آيتاللّه بهبهانى و آيتاللّه خوانسارى منبر رفتند و شرح جامعى از ماجراى تصويبنامه بيان كردند. سپس آيتاللّه بهبهانى «در حاليكه زير بغل ايشان را گرفته بودند به منبر رفته و در ميان بهت و سكوت عمومى اظهار داشتند: روحانيت با دولت جنگ ندارد كه اگر آقاى نخستوزير حرف خود را پس بگيرد مايه شكست باشد. تصويبنامهاى از هيئت دولت گذشته علما مىگويند اين مخالف اصول مقدس اسلام و قانون اساسى است خوشبختانه اعليحضرت هنوز توشيح نكردهاند دولت هم بايد گوش كند و آن را اصلاح نمايد تا تشننج و سروصدا فرونشيند.»
در قم نيز هزاران تن از مردم در مراسم سوگوارى مسجد امام شركت كردند. تمام صحن و شبستانها و حتى پشت بام مسجد و خيابانهاى اطراف پر از جمعيت بود. در اين مراسم نخست، محمد آلطه سخنرانى كرد. وى با نقل مباحثه ابنعباس با معاويه در مدينه كه او را از تأويل قرآن باز مىداشت، گفت حالا آقاى علم مىخواهد تأويل قرآن را از ما بگيرد و خطاب به وعاظ و مبلغين مىنويسد: «وظيفه شرعيه آقايان است كه فصاحت و بلاغت خود را در اين راه به كار ببرند.» طه در پايان مراسم اعلاميه وعاظ تهران را براى حاضران قرائت كرد.
بعدازظهر امروز، مراسم سوگوارى ديگرى در مسجد اعظم قم برگزار شد. در اين مراسم كه همچون صبح جمعيت زيادى را به سوى خود كشاند، ابتدا آقاى مكارم شيرازى به سخنرانى پرداخت و پس از ذكر مقدمهاى درباره جايگاه زن در حقوق اسلام، بر روند تصويب لايحه دولت و محتواى آن انتقاداتى وارد ساخته و گفت اين مصوبه هم از نظر قانون خدا و هم از نظر قانون اساسى و هم از نظر افكار عمومى ناردست است.
سخنران بعدى مسجد اعظم، واعظ مشهور انصارى قمى بود. وى گفت: ملت ايران هنوز روحى قوى دارد. هنوز پشتيبان قرآن و اوامر مراجع تقليدشان هستند. اگر وقتى خلاف قرآن يا مقررات قانونى جلو بيايد باز ملت زنده ايران به پناهگاه خودشان به قم و مراجع قم به پيشوايان مذهبى و مقلدشان مراجعه میكنند.
مراسم ديگرى نيز در مدرسه فيضيه برگزار گرديد و در آنجا آقاى مرواريد واعظ منبر رفت.
اعتراضهاى مطرحشده در مراسم تهران و قم و برخى شهرستانها انعكاس جهانى يافت. خبرگزاريهاى فرانسه و آلمان گزارش دادند در مراسم پنجشنبه «عدهاى از رهبران مذهبى سياست دولت ايران را مخصوصا درباره حق رأى زنان و اصلاحات ارضى به سختى مورد حمله قرار دادند.» يكى از استادان علوم مذهبى گفت يك نفر مسلمان نمىتواند نماز خود را روى زمينى بخواند كه با زور مالك آن شده است.» در اين گزارش اظهار نظر شده: مخالفت رهبران مذهبى در اين مورد يكنوع اقدام احتياطى است زيرا اين طرح هنوز تصويب نشده است و معلوم نيست كه كى و چگونه اجرا خواهد شد. آسوشيتدپرس نيز تجمع ديروز را اولين تظاهرات مخالفان دولت برشمرد كه از پنج ماه پيش تاكنون بىسابقته بوده است.
نخستوزير طى تلگرافى در پاسخ به اعتراض علما و وعاظ تهران گفت: اين الزامات بينالمللى است و ما ناچاريم كه الزامات بينالمللى را حتما اجرا كنيم و خوب است آقايان خطبا و وعاظ مردم را در اين زمينهها ارشاد بفرمايند.
شهربانى قم به مركز گزارش داد كه جلسات «عدهاى از آيات عظام و علما طراز اول قم» هر شب «به طور محرمانه و محدود» در منزل يكى از آنها تشكيل میشود.
13 آبان 1341، 6 جمادیالثانی 1382، 4 نوامبر 1962
بنا به دعوت حضرت امام، جلسهی مشترک مراجع قم در منزل امام تشکیل گردید و مسئلهی بی اعتنایی دولت نسبت به خواست علما مورد بحث قرار گرفت.
همچنین در دیگر شهرها مثل اردبیل و تبیرز نیز روحانیون به تکاپو افتادند. در ادامه اعتراضات سراسرى عليه لايحه دولت، روحانيون تبريز و اردبيل طى نامههايى به حضرات آيات بهبهانى و گلپايگانى از مضمون تلگرافهاى آيات عظام به شاه و دولت حمايت كردند. از ميان روحانيون تبريزى، اين امضاها به چشم مىخورد: سيدمحمد بادكوبى، احمد اهرى، عبداله مجتهدى، سيدابوالفضل خسروشاهى، سيداحمد خسروشاهى، محمدعلى قاضى طباطبايى، حسن الحسينى انگجى، سيدمرتضى خلخالى، محمدحسين سبحانى، سيديوسف الهاشمى، آيتالهزاده شربيانى، عبدالحسين غروى، على شفيعى، رضا باغميشه. برخى از امضاكنندگان نامه روحانيون اردبيل عبارتاند از: سيد عبدالكريم موسوى، سيدمسلم خلخالى، محمد مسائلى، ميرزاده، سيدغنى اردبيلى، مروج، سيدابراهيم سيدحاتمى، عبدالغفور عاملى، سيدجلال محدث و ....
روزنامه آلمانى دويچه تاگس پست، در شماره اخير خود طى مقالهاى به پيشرفتهاى اقتصادى و اجتماعى ايران پرداخت و به طرز عجيبى ارزيابى كرد كه «تحولات اساسى در تمام شئون اجتماعى ايران از سال 1954 [1333] آغاز شده است.» در حقيقت، نويسنده مقاله نشريه آلمانى، بدون اشاره به كودتاى 28 مرداد 1332، به خاطر تأسيس چند كارخانه و احداث يكى دو سد، آن را مبدأ مدرنيزاسيون ايران معرفى میكند.
خبرگزارى فرانسه با مخابره خبر سفر قريبالوقوع شاه به كردستان و مشهد، از گسترش نارضايتى روحانيون در شهرهاى مشهد و قم و رشت خبر داد. اين خبرگزارى از قول محافل مطبوعاتى تهران خبر داد كه «مسافرت پادشاه ايران به مشهد با تشنجى كه بعضى از از مقامات مذهبى مخالف با اصلاحات ارضى مىخواهند برپا كنند ارتقاط دارد.»
ارسنجانى امروز به خبرنگاران گفت به زودى شاه به كرمانشاه مىرود و اسناد زارعين را ميان آنها توزيع مىكند. وى اضافه كرد اسناد مالكيت زارعين دهات اعلام شده در خراسان نيز آماده است و شاه به طور يقين به خراسان مىرود.
15 آبان 1341، 8 جمادیالثانی 1382، 6 نوامبر 1962
حضرت آیتالله العظمی خمینی و مراجع قم و نجف در تلگرافهای جداگانه به نخستوزیر، اعتراض خود ر با لحن تندتری پی گرفتند. در تلگراف ایشان آمده است: «معلوم میشود شما بنا ندارید به نصیحت علمای اسلامی توجه کنید. این جانب مجدداً به شما نصیحت میکنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اسلامی گردن نهید».
همچنین در همین روز آيتاللّه خمينى طى نامهاى به شاه از پافشارى علم بر اجراى لايحه انجمنهاى ايالتى انتقاد كرد. در بخشى از اين نامه پس از يادآورى پاسخ شاه به تلگراف اول علما و مراجع آمده است: «با آنكه به آقاى اسدالله علم در اين بدعتى كه مىخواهد در اسلام بگذارد تنبه دادم و مفاسدش را گوشزد كردم، ايشان نه به امر خداوند قاهر گردن نهادند، و نه به قانون اساسى و قانون مجلس اعتنا نمودند، و نه به امر ملوكانه اطاعت كردند و نه به نصيحت علماى اسلام توجه نمودند، و نه به خواست ملت مسلمان... وقعى گذاشتند.» و در پايان نامه خطاب به شاه مىنويسد: «به حكم خيرخواهى براى ملت اسلام، اعليحضرت را متوجه مىكنم به اينكه اطمينان نفرماييد به عناصريك ه با چاپلوسى و اظهار چاكرى و خانهزادى مىخواهند تمام كارهاى خلاف دين و قانون را كرده و به اعليحضرت نسبت دهند و قانون اساسى را كه ضامن اساسى مليت و سلطنت است، با تصويبنامههاى خائنانه و غلط از اعتبار بيندازند تا نقشههاى شوم دشمنان اسلام و ملت را عملى كنند.» «با امر اكيد آقاى علم را ملزم فرماييد از قانون اسلام و قانون اساسى تبعيت كند و از جسارتى كه با ساحت مقدس قرآن كريم نموده، استغفار نمايد و الا ناگزيرم در نامه سرگشاده به اعليحضرت مطالب ديگرى را تذكر دهم.»
در پى درخواست «علما اعلام و اهالى شيعه كراچى»، آيتاللّه خمينى در نامهاى به وزارت خارجه از مقامات ايران خواستند مانع ازدواج دختر شيعه ايرانى با يك بهايى شوند. اهالى شيعه كراچى اطلاع دادهاند كه بهائىها دختربچهاى به نام فرخنده دهقان يزدى را ربوده و در پاكستان مىخواهند او را به ازدواج يك بهائى در آورند، ولى در اثر اعتصاب عمومى، دادگاه از اين كار جلوگيرى كرده و بهائيان براى انجام ازدواج به سفارت ايران مراجعه كردهاند.
راديو صداى ملى ايران، مخالفت چند تن از روحانيون با اجراى قانون اصلاحات ارضى را، نشانه آن دانست كه ملاكين بزرگ توانسته آنان را به سود خود وارد ميدان كنند. اين راديو اظهار اميدوارى كرد كه «جواب يك مشت مالك يا مالكپرست از جانب خود آقايان علما داده شود و كسانى كه در پيش خدا و خلق موظف به حفظ مبانى اسلاماند به انجام وظيفه قايم كنند و از حق مسلم دهقان دفاع نموده و فتوايى به نام انجام هر چه عميقتر اصلاحات ارضى بدهند.»
راديوى مزبور همچنين، مسائل اصلاحات ارضى، تعيين حقوق زنان در انتخابات انجمنهاى ايالتى و ولايتى و ... را تلاش عمال ايرانى انحصارات نفتى استعمارى براى انحراف افكار عمومى از مذاكرات نفت ارزيابى كرده است.
ارسنجانى امروز در ديدار با شاه، گزارشى از پيشرفت كار اجراى قانون اصلاحات ارضى ارايه كرد.
به دنبال بالاگرفتن مقاومتها در برابر اجراى قانون اصلاحات ارضى و دستور به قواى انتظامى، گفته مىشود چند تن از محركين در شهرستانها بازداشت گرديدهاند.
نوبت اول آگهى اجراى قانون اصلاحات ارضى در اصفهان امروز انتشار يافت. به موجب اين آگهى كليه مالكان مشمول قانون اصلاحات ارضى موظفاند ظرف يك ماه اظهارنامههاى مالياتى در اختيار سازمان اصلاحات ارضى بگذارند.
21 آبان 1341، 14 جمادیالثانی 1382، 12 نوامبر 1962
امروز پاسخ آیتالله خمینی به اصناف قم در مورد مصاحبهی علم منتشر شد.
مردم قم مجدداً در دروس آیات عظام که در مسجد اعظم تشکیل شده بود برای کسب تکلیف اجماع کردند. در این اجتماع، حجج اسلام آقایان عباسعلی اسلامی و حاج شیخ علیاصغر مروارید سخنرانی کردند. همچنین حجتالاسلام آقای اشراقی از طرف آیتالله گلپایگانی و حجتالاسلام آقای دوانی از طرف آیتالله شریعتمداری دربارهی قضیهی انجمنهای ایالتی و ولایتی سخنرانی نمودند.
در حالى كه شيراز در ناآرامى به سر میبرد، امروز كامكار رئيس شعبه اطلاعات در گزارشى كه بر روى سربرگ شهربانى كل كشور درج شده، اطلاع مىدهد كه «طلبهاى به نام شبزندهدار به عنوان مبلغ به شيراز عزيمت و گفته مىشود نامبرده در مورد لغو لايحه نسوان در انتخابات به آنجا رفته است.» سرهنگ پرتو با ارسال گزارش بالا به شهربانى شيراز، درخواست مىكند عمليات فردياد شده در شيراز تحت مراقبت قرار گيرد. سرهنگ شهبازى در گزارش تكميلى خود مىافزايد شيخ شبزندهدار چند روز قبل از طرف آيتاللّه خمينى وارد شيراز شد، بلافاصله به جهرم رفت، و مجددا به شيراز بازگشت و در منزل آيتاللهى متوقف گرديد و دستورات آيتاللّه خمينى را به علما ابلاغ كرد.
نخستوزير امروز چند ساعت با آيتاللّه بهبهانى گفتگو كرد. خبرگزارى آلمان از قول محافل نزديك به آيتاللّه بهبهانى مدعى شد در اين ديدار نخستوزير موافقت كرده حق رأى زنان را باطل كند و در مقابل آيتاللّه بهبهانى وعده داد از آيتاللّه حكيم درخواست كند طى تلگرافى از روحانيون ايران بخواهد از شدت حملات خود بر ضد دولت بكاهند. خبرگزارى آلمان در عين حال اين خبر را هم انعكاس داد كه محافل سياسى تهران اعتقاد دارند عقبنشينى دولت به خاطر در جريان بودن مذاكرات نفت است.
22 آبان 1341، 15 جمادیالثانی 1382، 13 نوامبر 1962
اسدالله علم تلگرافی به سه نفر از مراجع قم؛ آیتالله گلپایگانی، نجفی و شریعتمداری مخابره کرد و با این کار خواست که نامهی شدیداللحن امام خمینی را که باعث تحقیر علم شده بود، جبران کند. وی در توضیحات خود در رابطه با مسائل مطرحه اینگونه نوشت: «در مورد مسائلى كه خاطر شريف و محافل روحانى را در اين ايام مشغول داشته توضيحا مصدع میشود:
* اولاً نظريه دولت در مسئله شرط اسلاميت براى انتخابكنندگان و انتخابشوندگان انجمنهاى ايالتى و ولايتى همان نظريه علماى اعلام است؛ النهايه بايد برعايت حقوق اقليتهاى مذهبى كه در پناه دولت اسلامى هستند در قانون اساى به رسميت شناخته شده است توجه داشت.
* ثانيا سوگند امانت و صداقت در كارها و مصالح عمومى با قرآن مجيد است و صريحا اعلام مىكنم كه منظور از كتاب آسمانى مندرج در تصويبنامه كلام مجيد مىباشد و هرگونه ابهامى كه در تصويبنامه به نظر برسد اصلاح خواهد شد و صريحا قرآن كريم قيد مىشود ضمنا يادآورى مىنمايد كه در مجلس شوراى ملى سنت بر اين جارى بود كه نمايندگان اقليتها در مقابل قرآن مجيد با كتاب مقدس خود سوگند ياد كنند.
* ثالثا در مسئله مسكوت بودن عدم شركت بانوان در انجمنهاى ايالتى و ولايتى كه مورد اعتراض قرار گرفته است خاطر شريف را متذكر میسازد كه مقررات مزبور متشابه مقررات مربوط به انتخاب انجمنهاى شهر است كه هفت سال قبل از تصويب مجلسين گذشت و نسبت بدان اعتراضى به عمل نيامد بدين جهت، و همچنين از جهت اين كه دولت مقررات مربوط به انتخابات انجمنها را از موضوعات عرفيه میداند طريقه انتخاب انجمنهاى ايالتى و ولايتى به همان شكل كه در مورد انجمنهاى شهر به تصويب مجلسين معين شده بود، در تصويبنامه مندرج و منظور نمود. با اين حال هرگاه بعد از توجه به ملاحظاتى كه دولت دارد باز مراجع محترم شركت بانوان را در انتخابا انجمنهاى ايالتى و ولايتى كه تشكيل آن براى اظهار نظر و اعمال نظارت اهالى محل در كارهاى عامالمنفعه خودشان است شرعا حرام بدانند دولت نظر آقايان محترم را به مجلسين تسليم و منتظر تصميم مجلسين خواهد بود.»
همچنین بعدازظهر امروز، ملك عابدى رئيس سازمان اصلاحات ارضى فيروزآباد به دست مردان مسلح كشته شد. وى در حالى كه همراه با نظاميان رئيس دارايى فيرزآباد و همت (فرزند سرلشگر همت)، و وحيدى با اتومبيل اداره كشاورزى فارس به رانندگى سيداحمد از شيراز به طرف فيروزآباد در حركت بود، حين عبور از تنگاب واقع در ده كيلومترى فيروزآباد با عدهاى از افراد مسلح نقابدار روبرو شد. آنها با اطلاع از اين كه ملك عابدى، سرنشين اتومبيل است او را از اتومبيل به بيرون كشانده، به گلوله بستند. بعد از بررسى كارشناسى اعلام شد اسلحه به كار رفته از نوع تفنگهاى پنج تير پران بوده است كه افراد مسلح ايلات بيشتر از آن استفاده مىكنند. ارسنجانى گفت اين سلاحها مخصوص شكار حيواناتى چون شير و پلنگ است. اين حادثه مقارن ساعت پنجونيم بعدازظهر روى داد.
ارسنجانى گفت در ده روز گذشته گزارشهاى مكررى براى دولت مىرسيد داير بر اين كه ملاكين بزرگ و برخى از عناصر ديگر مرتبا در فيروزآباد جمع مىشوند تا براى كارشكنى در كار اصلاحات ارضى در فارس توطئه نمايند. توطئهكنندگان مبالغى پول نيز به برخى از افراد اين گروه توطئهگر حقحساب دادهاند. وى تأكيد كرد قتل عادى از روى يك توطئه و نقشه حسابشده قبلى بوده است.
در پى قتل مأمور سازمان اصلاحات ارضى در فيروزآباد، شامگاه امروز هيئت دولت غلامرضا فولادوند استاندار فارس را بركنار و به تهران احضار نمود و به جاى او، سپهبد ورهرام را به عنوان استاندار جديد فارس منصوب كرد. البته مجله آسياى جوان روايت ديگرى از تغيير استاندار به دست میدهد: بعد از پايان جلسه هيئت دولت ارسنجانى خبر قتل مأمور اصلاحات ارضى را به اطلاع شاه رساند و به دستور محمدرضا سپهبد ورهرام به سمت استاندارى فارس منصوب شد.
27 آبان 1341، 20 جمادیالثانی 1382، 18 نوامبر 1962
مراجع قم به طور جداگانه پاسخ تلگراف علم را مخابره کردند.
آیتالله شریعتمداری با ارسال تلگرافی به نخستوزیر در پاسخ به تلگراف وی نظرات خود را دربارة لایحة انجمنهای ایالتی و ولایتی اعلام کرد و نوشت که آن لایحه با موازین شرعی و مفهوم قانون اساسی مطابقت کامل ندارد». همزمان با آن آیتالله نجفی مرعشی هم با ارسال تلگرافی به نخستوزیر در پاسخ به تلگراف وی خواستار لغو تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی شد.
نماینده رسمی دولت ایران امروز با آیتالله سیدمحمود شاهرودی از اجله علمای اسلام دیدار کرد.
5 آذر 1341، 28 جمادیالثانی 1382، 26 نوامبر 1962
نخستوزیر مجدداً دست به فریبکاری رنگ باختهی دیگری زد و در پنجم آذر، تلگرافی به مراجع قم، مخابره و اعلام نمود که تصویبنامهی مورخ 14 /7 /41 در موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی قابل اجرا نخواهد بود.
همچنین امروز عدهای از مقامات متنفذ مملکت با چند تن از تجار به منزل آقای فلسفی رفته و دربارة تشکیل مجلس دعا در روز پنجشنبه و تعطیلی بازار در آن روز در اعتراض به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی سؤال کردند. ایشان هم ضمن تأیید این مسائل تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی را توطئهای بر ضد نبی اکرم و زمینهای برای درهمشکستن قدرت قرآن کریم و مسلط شدن عناصر بهایی بر مسلمانان عنوان کرد و گفت مطمئن باشید به حکم وظیفه شرعی و به اتکاء خواسته اکثریت این مملکت و به حکم قانون اساسی تا پای مرگ برای درهمشکستن این تصویبنامه که هدفش الغاء اسلام و قرآن است میکوشیم...
9 آذر 1341، 2 رجب 1382، 30 نوامبر 1962
امام خمینی در سخنرانی خود برای طلاب قم و بازاریان تهران که در منزل معظم له تجمع کرده بودند، با تأکید بر این نکته که دولت باید لغو لایحه را در جراید اعلام کند، به اعتراض خود پافشاری نمود.
از سوی دیگر رئیس شهربانی قم با ارسال گزارشی به شهربانی کل کشور، از فعالیتهای امام خمینی در قم و قانع نشدن ایشان از تلگراف نخستوزیر مبنی بر لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی خبر داد و نوشت: «پس از مخابره تلگراف جناب آقای نخستوزیر به آیات عظام آقایان نجفی و گلپایگانی متن تلگراف را به صورت اعلامیه چاپ و ذیل آن نیز آقای گلپایگانی از شاهنشاه و دولت و همچنین از همکاری مردم تشکر نموده و در شهر منتشر کرده و اهالی نیز فوراً با نصب پرچم و چراغانی دکاکین خود خوشحالی میکردند(1) لیکن قبل از ظهر روز 9 /9 /41 شایع بود که آقای خمینی قانع نشده و بوسیله طلاب تحریکاتی مینماید تا اینکه ساعت 12 جمعی از طلاب طرفدار خمینی اعلامیههای آیات فوقالذکر را از دیوارها کنده و پاره مینمودند که شخصاً وسیله تلفن با آیات تماس گرفته که دستور دهند از این گونه عملیات جلوگیری شود در ساعت 13 همانطوری که تلفناً وسیله نگهبانی اطلاعات به استحضار رسید عدهای در حدود 80 نفر از اصناف تهران به سرپرستی آقای حاجی علینقی حقپرور و ابوالفضل توکلی و موسوی و حاجی میرزا جلال شایان با اتومبیلهای شماره 189544/ ط ـ 41 اتو توکل و 189125/ ط ـ 41 اتو شاهپور و 89853/ ط ـ 41 به قم وارد و پس از اجتماع در مسجد اعظم به معیت عدهای در حدود 300 نفر از طلاب حوزه علمیه قم به طور دستهجمعی در حالی که پرچمهایی با خود داشتند بدواً به منزل آقای خمینی رفته و در آنجا ابتدا آقای حاجی میرزا علینقی حقپرور سرپرست جمعیت که در بازار تهران معروف است اظهار داشت چون دولت قول داده بود که لغو لایحه را در جراید و رادیو اعلام کند و به قول خود وفا نکرده ما برای کسب تکلیف به قم آمدهایم آقای خمینی ضمن اظهار تشکر از جمعیت اظهار داشت دولت با این عمل خود ما را مشکوک کرده است باید بگوید از طرف کدام دولت (انگلیس، آمریکا و یا شوروی) تهدید و یا تطمیع شده است تا اگر نمیتواند جواب این دول را بدهد ما خودمان جواب آنها را بدهیم خوب است دولت لغو لایحه را اعلام کرده و خیال یک مشت مردم مسلمان را راحت کند من به اعلیحضرت همایونی پیغام دادهام که به دولت دستور بدهند لغو لایحه را در جراید بنویسد زیرا موقعیت بد است و اگر این دفعه مردم عصبانی بشوند دیگر ما جلو آنها را نمیتوانیم بگیریم و حتی سرنیزه هم جلو آنها را نمیتواند بگیرد و اگر درست نشود من خودم به تنهائی راه میافتم و هرچه پیش آمد بیاید به علم بگوئید اینقدر لجاجت نکند و با خودپسندی و از روی هوی و هوس با سرنوشت یک مشت مردم مسلمان بازی نکند سپس جمعیت از آنجا خارج..
رئیس شهربانی قم
سرهنگ سیدحسین پرتو
10 آذر 1341، 3 رجب 1382، 1 دسامبر 1962
در نهایت دولت با ارسال تلگرافی به آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری اعلام کرد که تصویبنامة شانزدهم مهر 1341 مربوط به انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی قابل اجرا نخواهد بود.
اسدالله علم نیز امروز در مصاحبهای مطبوعاتی لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را رسماً اعلام کرد و گفت: «... به دنبال اعتراض آقایان علما و روحانیون تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی اجرا نمیشود و دربارة آن مجلس آینده تصمیم خواهد گرفت. دولت تصور میکرد شرکت زنان در عمران و آبادی شهر و استان خودشان با توجه به سوابق اشکالی ندارد... دولت از آقایان علماء اعلام که در حفظ امنیت کوشیدند و با صدور اعلامیه به دستجات مخربی که همیشه در پی فرصت هستند مجال سوءاستفاده ندادهاند تشکر دارد.
پس از مصاحبهی نخستوزیر و اعلام اینکه تصویبنامهی انجمنهای ایالتی و ولایتی ملغی خواهد بود، آیتالله مرعشی نجفی سر در منزل خود را چراغانی کرده و جشن گرفتند. ولی آیتالله العظمی خمینی که این اظهار نظر را کافی نمیدانستند، از مردم خواستند تا لغو کامل آن از سوی هیئت دولت (نه تنها فقط از سوی نخست وزیر)، به مبارزه ادامه دهند.
آیتالله العظمی خمینی در جواب به سؤال اصناف قم دربارهی مصاحبهی نخستوزیر در مورد لغو تصویبنامهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، فرمودند: «به نظر این جانب مصاحبهی آقای نخستوزیر به هیچ وجه ارزش قانونی نداشته و نظر این جانب را تأمین ننموده زیرا چیزی که در دولت به صورت تصویبنامه درآمد، مصاحبه و درج در مطبوعات تأثیری در آن ندارد و آن تصویبنامه به فرض قانونی بودن، به قوت خویش باقی است».
11 آذر 1341، 4 رجب 1382، 2 دسامبر 1962
حضرت آیتالله العظمی خمینی در جلسهی درس، پس از اینکه لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در هیئت دولت لغو شد و لغو آن اعلام گردید در سخنرانی مبسوطی، مواضع خویش ر اعلام کردند. ایشان با اشاره به مسائل گوناگون سیاسی روز، فرمودند علما با استقلال مخالف نیستند، مذهب علما استقلال است. دین اقتضاء میکند بگوییم ما وسیله نداریم. مطبوعات دست ما نیست. علما را بد معرفی کردهاند.» حضرت امام این بیانات مفصل را به عنوان ختم غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی ایراد فرمودند. ایشان دربارة پیشینة مبارزاتی علما فرمودند: «استقلال تمام کشورهای اسلامی مرهون این طایفه است [مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی] اینها هستند که تا به حال از استقلال کشورهای اسلامی دفاع کرده و میکنند. اسلام برای آنان تکلیف قیام معیّن کرده است. چنانکه قیام اخیر علما یک قیام دینی و قرآنی بود و حسب وظیفه اسلامی به این قیام و اقدام دست زدند».
دیگر مراجع وقت نیز در آغاز تدریس بیانیههایی ایراد فرمودند.
حضرت آیتالله العظمی خمینی و مراجع وقت، طی اعلامیههایی پایان غائله را اعلام و از مردم تشکر کردند. متن اعلامیه آیت الله خمینی بدین شرح بود:
«بسمالله الرحمن الرحیم. خدمت عموم برادران ایمانی ایدهمالله تعالی. بعد از اهداء سلام و تحیّت. از احساسات پاک و عواطف عموم مسلمانان در این امر حیاتی که برای همه پیش آمد کرده بود تشکر میکنم و توفیق و سلامت و تأیید همه را از خداوند تعالی خواستارم. الحق در این نهضت اسلامی خود را در پیشگاه مقدس خداوند تعالی سربلند و در نزد حضرت ولیعصر و سلطان دهر عجلاله تعالی فرجه روسفید نمودند. دست توانای خداوند تعالی با شماست. امید است از ثمرات این نهضت دینی در دنیا و آخرت بهرهمند شوید.
قیام عمومی دینی شما موجب عبرت برای اجانب گردید لیکن لازم است متذکر شوم که مسلمین باید بیش از پیش بیدار و هوشیار بوده مراقب اوضاع خود و مصالح اسلام باشند و صفوف خود را فشردهتر کنند که اگر خدای نخواسته دستهای ناپاکی به سوی مقدسات آنها درازتر شود قطع کنند. والسلام علیکم و رحمةاله برکاته.
4 رجب 1382 ـ روحاله الموسوی الخمینی.»
1 بهمن 1341، 24 شعبان 1382، 21 ژانویه 1963
آیتالله گلپایگانی با انتشار اعلامیهای مخالفت خود را با انقلاب سفید شاه و رفراندوم غیر قانونی اعلام کرد. آیتالله گلپایگانی از مسلمانان «انصراف از اینگونه اقدامات را به ملاحظه عواقب سوئی که دربر دارد» خواستار شدند. ایشان «مراجعه به آرای عمومی در قبال احکام شریعه» را بیمورد و موجب نگرانی علما و مسلمین و مضر به استقلال و مصالح مملکت دانسته» اعلام نمود که «روحانیت جز خیرخواهی و بیان مصلحت و انجام تکلیف شرعیه قصدی ندارد.»
گفتنی است مأموران ساواک از چاپ اعلامیه آیتالله گلپایگانی جلوگیری به عمل آورده، عدهای متن اعلامیه را در شهرهای مختلف به چاپ رسانده، اقدام به توزیع آن کردند.
همچنین امروز، از متدینین تهران در استفتایی از آیتالله حاج آقا خمینی نظر ایشان را درباره شرکت یا عدم شرکت در رفراندوم روز ششم بهمن جویا شدند. آیتالله خمینی نیز در پاسخ به استفتای متدینین تهرانی به یادآوری مصالح و مقاصدی اشاره نمود که در دیدار با سلیمان بهبودی به آنها پرداخته بود. آنگاه اعلامیهای را در این باره صادر و با عمل به تکلیف شرعی به بیان اشکالات رفراندوم اقدام کرده، شرکت در آن را تحریم نمود. خلاصة اشکالات مورد نظر ایشان بر رفراندوم موارد زیر است:
1ـ رفراندوم در قوانین ایران پیشبینی نشده، جز یک مرتبه که آن هم از سوی مقامات وقت غیرقانونی اعلام شد، تاکنون سابقه ندارد.
2ـ معلوم نیست چه مقامی صلاحیت برگزاری رفراندوم را دارد. این امر را باید قانون معین نماید.
3ـ در جوامعی که رفراندوم قانونی است مردم فرصت مناسب برای اظهار نظر موافق یا مخالف درباره آن را دارا هستند و جراید و وسایل تبلیغاتی اجازه و امکان نقد آن را دارند.
4ـ معلومات رأیدهندگان درباره مواد اعلام شده کافی نیست. بنابراین اکثریت قاطع رأیدهندگان آگاهی لازم را ندارند و کسانی هم که قوه تشخیص درباره رفراندوم را دارا هستند با آن مخالفند.
5ـ رأی دادن باید در محیطی آزاد و بدون فشار و زور و تهدید انجام گیرد. چیزی که در ایران عملی نیست و اکثریت مردم از سوی سازمانهای دولت مرعوب شده در فشار و مضیقه قرار دارند.
آیتالله خمینی در ادامه تصریح کردند که مقامات روحانی برای قرآن و مذهب احساس خطر میکنند؛ و رفراندوم را «اجباری» و مقدمهای برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب اسلام دانست.
آیتالله سیدکاظم شریعتمداری هم با برگزاری رفراندوم مخالفت نمود. ایشان با انتشار اعلامیه جداگانهای با اقدام حکومت به مخالفت برخاست، ضمن اشاره به سؤالاتی که مردم درباره رفراندوم میپرسند، نوشت رفراندوم 6 بهمن «خطر عظیمی نسبت به آینده اسلام و قرآن و مذهب و حتی آینده مملکت» است. مخالفت و غیرقانونی بودن رفراندوم در دوران زمامداری دکتر مصدق، نبودن کوچکترین آزادی و وسایل تبلیغاتی و در سانسور بودن روزنامهها و مطبوعات را از دیگر مواردی است که آیتالله شریعتمداری با توجه به آنها رفراندوم را نادرست دانسته است. در پایان هم این رفراندوم را منطبق با شرع و قانون ندانست و یادآور شد که «ما از نظر اعلام حقیقت و ادای وظیفه شرعی لازم دانستیم مطالب را به اطلاع عموم مسلمانان برسانیم، مسلمانان بیدار و هوشیار باشند.»
از دیگر علمای قم که امروز در مخالفت با رفراندوم اعلامیه جداگانه صادر کرد آیتالله گلپایگانی است که از مسلمانان «انصراف از اینگونه اقدامات را به ملاحظه عواقب سوئی که دربر دارد» خواستار شدند. ایشان «مراجعه به آرای عمومی در قبال احکام شریعه» را بیمورد و موجب نگرانی علما و مسلمین و مضر به استقلال و مصالح مملکت دانسته» اعلام نمود که «روحانیت جز خیرخواهی و بیان مصلحت و انجام تکلیف شرعیه قصدی ندارد.»
گروهی از مردم خمین، از جمله برخی از روحانیون که افرادی چون آقایان سیدمرتضی پسندیده و سیدنورالدین هندی (هر دو برادر آیتالله خمینی) در میان آنان دیده میشود، اعلامیه صادر شده از سوی آیتالله خمینی را در آن شهر توزیع کرده، در انتشار آن فعالند.
2 بهمن 1341، 25 شعبان 1382، 22 ژانویه 1963
جمعی از افراد سرشناس بازار قم به دیدار آیات عظام گلپایگانی، خمینی و شریعتمداری رفتند. در این دیدارها که به صورت جداگانه انجام گرفت. آیات عظام یاد شده، با اشاره به تلاشهای نمایندگان دولت برای جلب نظر و اعلام حمایت علما اظهار داشتند که علما با رفراندوم مخالفند.
انتشار اعلامیه آیتالله خمینی مبنی بر ضدیت و تحریم رفراندوم پشتیبانی اقشار مختلف مردم تهران، به ویژه روحانیون، متدینین و بازاریان، را به همراه داشت. از ساعات اولیه صبح امروز بازاریان و کسبه جنوب شهر از کسب و کار خود دست کشیده به سمت مرکز شهر به حرکت درآمدند. تعداد مردم را برخی 3 هزار نفر برشمردهاند. آنان در حالی که شعار میدادند «رفراندوم قلابی مخالف اسلام» به منزل آیتالله سیداحمد خوانساری رفتند.
در منزل آیتالله یکی از روحانیون به نام شیخ عباسعلی اسلامی در مخالفت با رفراندوم سخنرانی کرد. او اعلامیه آیتالله را هم در تحریم رفراندوم قرائت کرد. آیتالله خوانساری در این اعلامیه به صراحت نوشته است که «کلید تصویبنامهای که برخلاف شرع مقدس باشد حرام و شرکت در آنها در حکم مبارزه با امام زمان ارواحنا فداه میباشد»
در حیاط منزل آیتالله مردم شعار میدادند «مرگ بر استبداد» رفراندوم برخلاف اسلام است «پس از آن به خیابان آمده، در حالی آیتالله خوانساری نیز جلوی ایشان حرکت میکرد، شعار «نصر منالله و فتح قریب» سردادند. تظاهرکنندگان به سمت منزل آیتالله بهبهانی به راه افتادند. نزدیکیهای منزل ایشان، آیتالله خود به دیدار آنها آمده به جمعشان پیوست.
گروه زیادی از مردم در حیاط خانه تجمع کرده، آقای فلسفی شروع به سخنرانی کرد. او در حال ایستاده و «تحتالهنک» عمامهاش را باز کرده و در مضار و مفاسد رفراندوم که استقلال ایران و جامعه اسلامی را به خطر میاندازد، سخن راند. فلسفی در ادامه اعلام کرد که بازاریان قصد دارند تا روز شنبه به مدت 3 روز بازار را تعطیل کنند و با این کار به دنیا ثابت کنند که در ایران خفقان حاکم است. وی در پایان اظهار داشت که مردم بعدازظهر امروز در مسجد حاج عزیزالله گردهم آیند و بار دیگر مخالفت خود را با رفراندوم اعلام کنند. گفته شد که آیات عظام خوانساری و بهبهانی هم در آن اجتماع حضور خواهند داشت. همچنین فلسفی اعلامیه مشترک آن دو عالم را درباره ضدیت با رفراندوم برای حاضران قرائت کرد.
عدهای از مردم قم در پشتیبانی از اعلامیه آیتالله خمینی به خیابانها ریختند و با دادن شعارهایی با برگزاری رفراندوم مخالفت نمودند. مردم شعار میدادند «ما پیرو قرآنیم رفراندوم نمیخواهیم.» در سوی دیگر تعدادی از سرکردههای اوباش قم همراه با دارودستههایشان هم به خیابانها آمده، در مخالفت با آنان شعارهای دیگری سردادند. «پلوخوری تمام شده مفتخوری تمام شده» این افراد در ادامه به بازار قم حمله بردند و شیشه مغازهها را شکستند.
آیات عظام خوانساری و بهبهانی در اعلامیه مشترکی با اشاره به تذکرات و نصایح «عموم علما و مراجع محترم طبق وظیفه شرعیشان، اظهار داشتند که علما و مراجع «منتظرند هرچه زودتر اولیای امور به نظریات خیرخواهانه» آنان توجه کرده، از ادامه این رویه خودداری نمایند. در ادامه هم به مردم مسلمان ایران اطمینان دادند که «مقامات روحانی به وظیفه شرعی خود عمل خواهند کرد.»
حدود ساعت 3 بعدازظهر جمع کثیری از اقشار مختلف تهران به منزل آیتالله خوانساری رفتند تا از آنجا به سمت مسجد حاج عزیزالله به راه افتاده، در آنجا اجتماع کنند. آنان به همراه آیتالله خوانساری و تعدادی از روحانیون به سمت مسجد حرکت کردند. در نیمه راه گروهی از کسبه و مغازهداران هم به جمعشان پیوستند. اما همینکه به نزدیکی چهارسوق و مسجد رسیدند، ناگهان با نیروهای پلیس و کماندوها روبرو شدند. جمعیت شعار میداددند که پلیس به آنان حمله برده، سعی کرد جمعیتشان را پراکنده سازد. در این گیرودار به آیتالله خوانساری که در جلوی جمعیت حرکت میکرد اهانت شده، به زمین خورد. قوای نظامی مردم را با باتوم و قنداق تفنگ کتک زدند. این وضعیت ادامه یافت تا اینکه آیتالله که صدمه دیده بود از ادامه راه منصرف شده به منزل بازگشت. مردم نیز که مورد ضرب و شتم قرار گرفته، عدهای زخمی شده بودند، متفرق شدند.
عدهای از پاسبانان و قوای انتظامی با آگاهی قبلی از اینکه آیتالله بهبهانی هم قصد حضور در اجتماع مسجد حاج عزیزالله دارد، منزل ایشان را محاصره کردند و مانع از خروج وی از منزل شدند. در سوی دیگر رئیس قوای انتظامی از ورود مردم متظاهر که برای تجمع در مسجد، به آن حوالی آمده بودند جلوگیری به عمل آورد. این در حالی بود که گروه قابل توجهی از مردم قبل از آمدن قوای نظامی توانسته بودند به داخل مسجد راه پیدا کنند. آنان در داخل مسجد نسبت به عملیات قوای انتظامی عکسالعمل نشان داده، شعارهایی در ضد رفراندوم و اقدام آنان سردادند.
آقای محمدتقی فلسفی که پیش از این اعلام کرده بود برای سخنرانی به اجتماع بعدازظهر مسجد حاج عزیزالله خواهد آمد، توسط نیروهای دولتی مورد شناسایی و تحت تعقیب قرار گرفت. مأموران قصد دستگیری او را داشتند که در این میان با فرزند او هم درگیر شدند. در این درگیری پسر وی زخم برداشت و آقای فلسفی نیز به منزل پدرش رفته در آنجا مخفی شد.
همین شب آیتالله طالقانی در مسجد همت تجریش بالای منبر رفت و درباره مسائل روز سخنرانی مفصلی انجام داد. او پس از ذکر مقدمهای به سخنان حسن ارسنجانی اشاره کرد که میخواهد با این رفتارها و اقدامات مردم مسلمان ایران را اغوا کند. سپس یادآور شد که ملت مسلمان بیدار و هشیار است و با این جریانات مخالفند. یکی از دلایل مخالفت را هم نبود آزادی دانست و گفت در مملکتی که نه آزادی قلم و نه آزادی مطبوعات وجود [دارد] و قانون اساسی زیرپا گذارده میشود، چه رفراندومی میخواهند برگزار کنند؟ طالقانی در ادامه به برخی از شایعات که روحانیت و مالکین در مخالفت با رفراندوم با هم سازش کردهاند، پاسخ داد و گفت «روحانیون هیچگاه نمیتوانند با مالکین که منشأ فساد هستند بسازند.»
پس از سخنرانی وی، پویانفر اعلامیه آیتالله خمینی را برای حاضران قرائت و اعلام کرد که در ماه رمضان هر شب مراسم سخنرانی در این مسجد برپاست.
اعلامیه تحریم رفراندوم از سوی علما در شهرها و نقاط مختلف کشور بازتاب گسترده یافته، توسط گروههایی از روحانیون این اعلامیهها به شهرهایی چون تبریز و شیراز فرستاده شد. آنان ضمن ارسال اعلامیه، به مردم شهرستانها یادآور میشوند که از حاضر شدن در پای صندوق رأیگیری روز شنبه 6 بهمن خودداری کنند.
3 بهمن 1341، 26 شعبان 1382، 23 ژانویه 1963
در تظاهرات مردم و روحانیون قم در اعتراض به مأموران در میدان آستانه و چند خیابان دیگر، مردم وسایل و طاق نصرتی را که برای استقبال از شاه، توسط مأموران تهیه شه بود، به آتش کشیدند. به دنبال این تظاهرات عدهای از چماق به دستان و مزدوران رژیم به مردم حمله کردند. لازم به ذکر است که تظاهرات مردم قم از بیت آیتالله گلپایگانی رهبری میشد.
تعدادی از تحریک شدگان توسط رژیم، در قم علیه روحانیون دست به تظاهرات زدند که از جانب مردم سرکوب شدند.
در آستانهی سفر شاه به قم، بازار و مدرسهی فیضیه مورد یورش اوباش و به اصطلاح، شاهدوستان قرار گرفت. آیتالله العظمی خمینی ضمن اعلامیهای این عمل را محکوم کردند.
رفراندوم لوایح ششگانه از سوی حوزهی علمیهی قم غیر قانونی اعلام شد.
از بامداد امروز، شهر قم وضع خاصی به خود گرفت و کلیهی اصناف و کسبه، مغازههای خود را تعطیل کرده و دسته دسته با هدایت چند روحانی، به راهپیمایی و دادن شعار علیه رفراندوم پرداختند. در خیابان آستانه بین تظاهرکنندگان و پلیس زد و خورد شدیدی به وقوع پیوست، ولی پس از مدت کوتاهی مأموران شهربانی مغلوب شدند و از صحنه فرار کردند. در این زد و خورد، معاون شهربانی قم و عدهای از افراد پلیس به شدت مجروح شدند.
یک واحد نظامی و ارتش از منظریه وارد قم شد و مدرسهی فیضیه را محاصره نمود. در همین هنگام بین طلاب مدرسه و نیروی انتظامی زد و خورد آغاز شد و تدریجاً دامنهی آن وسعت یافت؛ به طوری که نظامیان تقریباً در تمام شهر پراکنده شدند. پس از تصرف شهر، پلیس دست به جلب بازداشت روحانیون زد و عدهای دستگیر و روانهی زندان گردیدند.
فرماندار قم، ضمن ملاقات با روحانیون و مراجع قم از آنان خواست که در مراسم استقبال از شاه در سفر به قم شرکت کرده و با وی گفتگو کنند. این درخواست مورد موافقت هیچ یک قرار نگرفت.
غارت بازار قم و حمله به مدرسهی فیضیه و ضرب و شتم طلاب توسط مأموران رژیم انجام گرفت.
به دنبال اعلام سفر شاه به قم، آیتالله العظمی خمینی از طلاب و مردم قم خواستند که با نیامدن به خیابانها در روز سفر شاه و عدم استقبال از وی، به مبارزهی منفی با رژیم بپردازند.
در تهران نیز امروز عده زیادی از طبقات مختلف مردم به همراه روحانیون در تهران به منزل آیتالله غروی رفتند تا درباره چگونگی عکسالعمل در برابر رفراندوم و اتخاذ روشی متناسب و متحد به اجماع واحدی برسند. اما ناگهان عدهای از قوای پلیس و مأموران ساواک به آنان حملهور شدند و منزل آیتالله را مورد هجوم قرار دادند. منزل را به محاصره درآوردند و تعدادی را که تا ساعت 18 عصر به 30 نفر میرسد، بازداشت کردند. در میان بازداشتشدگان چند عضو جبهه ملی و چند تن از وعاظ و روحانیون وجود دارد.
گذشته از این در حوالی بازار و دانشگاه تهران هم تظاهراتی انجام گرفته، با دادن شعارهایی مانند «رفراندوم قلابی» با اقدامات شاه به مخالفت پرداختند که در نهایت با حمله قوای نظامی جمعیتشان از هم پاشید. بازار تهران امروز تعطیل است و مسجد حاج عزیزالله نیز تحت نظارت مأموران دولتی قرار دارد.
4 بهمن 1341، 27 شعبان 1382، 24 ژانویه 1963
شاه وارد قم شد. محمدرضا پهلوی در فرودگاه البرز قم از هواپیما پیاده شده، به همراه حسن ارسنجانی و رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) حرکت کرد. او در میدان آستانه در جایگاه مخصوص خود قرار گرفته، مراسم توزیع اسناد مالکیت کشاورزان قمی را آغاز نمود. در ابتدا ارسنجانی درباره تقسیم املاک حوزه شهرستان قم گزارشی را خواند. آنگاه نمایندگان یکی یکی جلو رفتند و از دست شاه اسناد را گرفتند. بنا به گفته نصر (رئیس اصلاحات ارضی قم) تعداد کشاورزانی که امروز سند گرفتند 285 خانوار و به عبارتی بالغ بر 725 نفر بودند. در این مراسم مأموران امنیتی، کارگران شرکت واحد تهران، کشاورزان و دهقانان اطراف به طور مصنوعی از شاه استقبال کردند. وی که از عدم استقبال علمای قم بسیار عصبانی شده بود در سخنرانی خود، جملات زشت و رکیکی نسبت به روحانیت بیان کرد. شاه اسناد مالکیت کشاورزان را اعطا کرد. در صحن حرم حضرت معصومه (س) شاه گفت: «ما بساط مفتخوری را در ایران برچیدیم ... از ارتجاع سیاه بیش از مخربین سرخ کینه دارم ... امروز ماسکها برداشته شد و قیافههای حقیقی نشان داده شد ... سرمشق ایدهآلی آنها حکومت مصر است. میگویند ارتش نمیخواهیم، ولی همین حکومت مصر متجاوز از هزار میلیون دلار اسلحه خرید، آن وقت باید به قول این آقا که ایدهاش حکومت مصر است، ارتش را منحل کنیم. پانزده میلیون دهقان را صاحب زمین کردیم ولی عبدالناصر مصری حداقل پانزده هزار زندانی سیاسی دارد نه مجلس و نه انتخاباتی».
خبرگزاریهای خارجی دربارهی وقایع سه روز اخیر ایران گزارش کردهاند که عدهای از روحانیون، دانشجویان و اعضای برجستهی جبههی ملی بازداشت شدند. دیروز کشاورزان قم با طلاب زد و خورد کردند و از طرف روحانیون از دولت تقاضا شد نظم را برقرار کنند و دولت اقدام فوری کرد. اتحاد ارتش ایران با دهقانان و کارگران، باعث پیروزی لوایح ششگانه است.
آیتالله العظمی خمینی در پیامی نسبت به عواقب انقلاب سفید هشدار داد. بنا به توصیهها و آیندهنگریهای علما، به ویژه آیتالله خمینی، طلاب و روحانیون در خیابانها و معابر عمومی شهر قم کمتر دیده میشوند. آنان در مراسم استقبال و سخنرانی محمدرضا شاه هم حاضر نشده، از تردد در اطراف میدان آستانه هم خودداری کردند. دلیل عمده این اقدام روحانیون علاوه بر شروع یک مبارزه منفی بر ضد رفراندوم، اقدامی بازدارنده از تبلیغاتی است که حکومت در نظر داشت با تهیه تصاویر و عکسهایی از حضور روحانیون و علما در مراسم امروز قم، چنین وانمود کند که تنها عده قلیلی از روحانیت با اقدامات شاه مخالفت دارند و اکثریت آنها با حضور در مراسم استقبال و توزیع اسناد از این برنامه حمایت مینمایند. عدم شرکت روحانیون و علما در آن مراسم نقشه دولت و حکومت برای رسیدن به مقاصد خویش خنثی کرد.
حاج سیدابوالفضل تولیت (متولی آستان مبارک حضرت معصومه (س) قم) که در آخرین دوره مجلس شورای ملی اخیر نماینده مردم قم بود، به سبب آنکه در مراسم استقبال از شاه و توزیع اسناد مالکیت کشاورزان توسط او حضور نداشته باشد، پیش از ورود وی به قم، به مسافرت رفت. او حتی به پیام پاکروان که گفته بود باید در مراسم حاضر باشد و عدهای را همراه بیاورد، ترتیب اثری نداده است.
به گزارش یکی از مأموران ساواک آیتالله میلانی و قمی در مشهد، به کمک طلاب و روحانیون در تلاشاند که بازار را تعطیل کنند. آنان قصد تعطیلی نماز جماعت در مساجد را نیز دارند. مأمور ساواک در گزارش افزوده زنان در اعتراض به دستگیری آیتالله طالقانی، بازرگانی و سبحانی و چند تن دیگر تحصن کرده، عدهای هم میخواهند فردا در منزل آیتالله میلانی اجتماع کنند.
علم با اشاره به تظاهرات مخالفان گفت که دولت اقدام لازم را به عمل میآورد و تمام وسائل را به کار میبرد تا کوششهای خرابکارانه را تعمیم سازد.
با وجود آنکه بیش از دو روز به برگزاری رفراندوم نماینده، مقدمات رفراندوم در مشهد فراهم شده است. مخالفت صریح سیدجلال تهرانی (استاندار خراسان) و نایبالتولیه آستان قدس رضوی با اصلاحات ارضی دلیل عمده این عدم آمادگی مشهد برای برگزاری رفراندوم اعلام شده است.
دانشگاه تهران شاهد حوادث تلخباری شد. پیشازظهر امروز گروهی از دانشجویان که قصد داشتند راهپیمایی آرامی را در محوطه دانشگاه برای مخالفت با رفراندوم برپا کنند. سربازان و کماندوهای نظامی با کمک مأموران ساواک به آن حمله کردند و همه آنها را پراکندند. عدهای را مضروب و جراحتهایی را به دانشجویان وارد ساختند.
نظامیان پلاکاردهایی که روی آن شعار، «اصلاحات آری، دیکتاتوری نه» نوشته و بر سردر دانشگاه و نصب شده بود پایین کشیدند. آنان شعار «جاوید باد شاه» سر میدادند و دانشجویان را مورد هجوم قرار دادند. به این هم بسنده ننموده، به کلاسهای درس، کتابخانه، آزمایشگاه و درمانگاه دانشگاه هم هجوم بردند و وسایل و قفسههای کتاب را به هم ریختند.
آیتالله سیدمحمد طالقانی که دیروز بازداشت شده، امروز به اتهام «اقدام برضد امنیت داخلی مملکت» تحتبازجوئی قرار گرفت. او در این بازجوئی ضمن اشاره به سوابق فعالیتهایش گفت که، من در تمام سخنرانیهای مذهبی خود بر حسب وظیفه اسلامی و طرفداری از قانون اساسی به کسانی که از اصول اسلامی و قانون اساسی منحرف شوند انتقاد میکنم و بیشتر حکومتها را مسئول میدانم.»
نهضت آزادی ایران در دومین اعلامیهای که امروز پس از حمله نظامیان به دانشگاه تهران صادر کرد، ملت شرافتمند، کارگران و کشاورزان عزیز ایران را مخاطب قرار داده، نوشت که دولت و شاه به نام شما و ظاهراً به خاطر شما میخواهند رفراندوم بنمایند.
در حالی که شرط اول رفراندوم وجود آزادی بیان و افکار و عقاید است. «این بیانیه در ادامه بازداشت فعالان سیاسی، تعطیلی میتینگ جبهه ملی که قرار بود فردا در میدان جدید تهران برپا شود، حمله به دانشگاه تهران و مضروب و مجروح ساختن دانشجویان را نمونههایی از عدم آزادی در کشور و اقدامات دولت را برخلاف قانون اساسی دانست.
7 بهمن 1341، 30 شعبان 1382، 27 ژانویه 1963
با درخواست علمای قم، روحانیون و ائمهی جماعات، از رفتن به مسجد و اقامهی نماز خودداری کردند. در این اعتصاب، منابر نیز تعطیل شد تا حساسیت مردم نسبت به اقدام جدید رژیم بیشتر گردد، این جریان در قم و تهران به صورتی محدود عملی شد و چندان موفق نبود. این اتفاق با حلول ماه رمضان به وقوع پیوست. با حلول ماه مبارک رمضان آیتالله خمینی با جمعی از علمای عظام و روحانیون تشکیل جلسه داده، درباره مسائل روز، به ویژه، در مورد اقداماتی که میتوانند در این ماه انجام دهند به گفتگو نشست. ایشان با توجه به اینکه در این ماه مردم، از هر طبقه و طیف، که برای انجام تکالیف شرعی به مساجد میآیند، از روحانیون و وعاظ و علما خواست که به منظور ایجاد اعتراض میان مردم و آگاهیبخشی به آنان از برنامههای حکومت، در مساجد حاضر نشده، از وعاظ و سخنرانی و اقامه نماز خودداری کنند.
شمارش آرا که از دیروز، از ساعت 18 آغاز شده، هنوز در برخی از حوزههای رأیگیری ادامه دارد و آمار دقیق و نهایی آن دانسته نیست. لیکن صدری (فرماندار تهران) بامداد امروز اعلام کرد که شمارش آرا در تهران در ساعت 30 /12 دیشب به پایان رسید و «از مجموع 521908 رأی مأخوذه در حوزههای ذکر شده، 521074 رأی موافق و 824 رأی مخالف استخراج گردید». تعداد آرای زنان را در 3 حوزه هم 16433 رأی موافق و 82 رأی مخالف اعلام نمود.
با وجود این روزنامه اطلاعات خبر داد که شمارش آرا در شهرستانهای دیگر و دیگر شهرهای کشور به پایان نرسیده، پیشبینی میشود آمار نهایی فردا اعلام شود. اسدالله علم که در یک گفتگوی رادیویی شرکت کرده بود، نسبت شرکتکنندگان در رفراندوم دیروز را در حدود 95 درصد دانست. او روز گذشته را یک روز تاریخی توصیف کرد.
28 بهمن 1341، 21 رمضان 1382، 17 فوریه 1963
مراجع تقلید و علمای طراز اول قم، متشکل در یک هیئت نه نفری، با انتشار اعلامیهای، مواضع خویش را دربارهی وقایع اخیر از جمله انجمنهای ایالتی و ولایتی و تصویبنامهی اخیر دولت (انقلاب سفید) اعلام کردند. امضا کنندگان این اعلامیه عبارت بودند از: مرتضی حسینی لنگرودی، سید احمد زنجانی، محمدحسین طباطبایی، محمد موسوی یزدی، محمدرضا گلپایگانی، سید کاظم شریعتمداری، روحالله موسوی خمینی، هاشم آملی و مرتضی حائری.
در تهران نیز حجتالاسلام دستغیب، سخنران مسجد جامع به موضوع دین و مذهب در جوامع بشری پرداخت و اظهار کرد: «پروندهای که خداوند برای بندهاش ترتیب میدهد سوای این پروندههایی است که در شهربانی و زهرماری موجود است. او در بخش دیگری از سخنانش وضعیت اطلاعاتی بودن جامعه و شیوع جاسوس را مورد نقد قرار داد و گفت: «تا میآیم چند کلمهای درباره شاه و دولت صحبت کنم فوراً مرا جلب مینمایند. میگویم آقا چطور شده؟ میگویند بله فلان کس که پای منبرم نشسته بود جاسوس اطلاعات و سازمانهای زهرماری دیگر بوده.»
به گزارش مأموران ساواک در بندر پهلوی (انزلی)، حجتالاسلام عباسعلی اسلامی مشغول فعالیت برضد حکومت در آن شهر است. او در ضمن سخنرانی مسائل خارج از دین را مطرح ساخته، از توجه و عمل به دستور ساواک خودداری کرده است. به دنبال آن وی قبلاً بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفته بود. ساواک در این گزارش آورده که سخنرانی وی در مسجد حاج آقا (دربند پهلوی) تحریکآمیز و برخلاف مصالح کشور» بود.
17 اسفند 1341، 11 شوال 1382، 8 مارس 1963
آیتالله العظمی خمینی طی بیاناتی به مناسبت عید سعید فطر دربارهی رفراندوم بهمن ماه، مردم را ترغیب به ایستادگی و استقامت در مقابل حکومت استبداد کرد. ایشان که به مناسبت عید فطر و در جمع علما و مردم قم سخن میگفتند، فرمودند: «ما میل نداشتیم که کار به این رسواییها بکشد. چرا باید شاه مملکت، این قدر از ملت جدا باشد که وقتی پیشنهاد میدهد که با بی اعتنایی و عکسالعمل منفی مردم مواجه گردد؟ ...» رفراندوم شاه در سراسر مملکت بیش از دو هزار نفر همراه نداشت.
در مسجد اعظم قم نیز همچنین مجلس باشکوهی به مناسبت سالگرد درگذشت آیتآلله بروجردی برپا گردید که در آن بسیاری از مردم تهران، مشهد و چند شهر دیگر به قم آمده، حضور داشتند. جمع کثیری از روحانیون و طلاب و علما و مراجع عظام قم نیز در آن شرکت کردند. سخنرانان درباره خدمات و ویژگیهای شخصیتی آیتالله بروجردی سخن راندند. برخی از آنان به مسائل روز مملکت پرداخته، یکی از وعاظ هم گفت که وای به حال یک مملکت و ملتی که سرنوشتش به دست یک سلطان جاهل و دیکتاتور اسیر شود.
22 اسفند 1341، 16 شوال 1382، 13 مارس 1963
عید سال 1342 از سوی حضرت امام خمینی و مراجع وقت، تحریم شد. دلیل تحریم، عزادار شدن مسلمین به علت مصیبت وارده از تصویب و اجرای مواد به اصطلاح انقلاب سفید شاه بود.
از سوی آیتالله العظمی خمینی دو اعلامیه منتشر شد که در اعلامیه دوم آمده بود: «روحانیت اسلام امسال عید ندارد». لحن ایشان در این اعلامیه که تندتر و مفصلتر از اعلامیهی دیگرشان بود، با اشاره به سربازی بردن دختران مسلمان، این اقدام جدید رژیم را تقبیح کرد.
ایشان در اعلامیه اول علمای اعلام و حجج اسلام را مورد خطاب قرار داده، نوشتند «چنانچه اطلاع دارید دستگاه حاکمه میخواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اسلام قیام [کند] و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر میاندازد. لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر عجلالله تعالی فرجه جلوس میکنم و به مردم اعلام خطر مینمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبتهای وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.»
ایشان در دومین اعلامیه که خطاب به ملت مسلمان ایران است نسبت به زیرپا گذاشتن احکام ضروری اسلام و قرآن از سوی دستگاه حاکمه به شدت معترض شده، هدف آنان را در این اقدامات برخلاف قرآن و روحانیت دانستند.
در پاسخ به خواسته آیتالله خمینی بسیاری از علما و روحانیون طراز اول تهران اعلامیهای را با عنوان «روحانیون امسال عزا دارند» صادر کردند. در سطور آغازین اعلامیه آنان آمده است: «به مناسبت تصادف ایام نوروز با شهادت رئیس مذهب حضرت امام جعفر صادق (ع) و حوادث ناگواری که به اسلام وارد [و] موجب تأثیر شدید گردیده است جامعه روحانیت عزادار [است] و به عنوان عید جلوس نخواهد داشت.»
آیتالله سیدمحمد موسوی بهبهانی نیز با انتشار اعلامیه جداگانهای اعلام کردند که در ایام عید علما عموماً از مراسم عید خودداری کرده، در عوض به سوگواری خواهند نشست.
پاکروان رئیس ساواک با مخابره تلگرافی به مراکز و توابع ساواک در دیگر شهرستانها و دوائر امنیتی و اطلاعاتی آنان را موظف کرد که مراقب اوضاع باشند و ضمن شناسایی و تعقیب عناصر اخلالگر از انتشار شایعات و اخباری که حاکی از ناامنی و بینظمی اوضاع کشور است جلوگیری به عمل آورند.
28 اسفند 1341، 22 شوال 1382، 19 مارس 1963
در قم شبنامههای تهدیدآمیزی در همسویی با رژیم انتشار یافت.
در تهران نیز اعلام شد به مناسبت همزمانی ایام نوروز با شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) و «حوادث ناگواری که به اسلام و مسلمین وارد شده» جامعه روحانیت در ایام عید سال جدید عزادار بوده، به عنوان عید جلوس نخواهند داشت. در پای اعلامیهای که به این منظور منتشر شده نام آیات عظام محمدرضا تنکابنی، محمدتقی آملی، محمدتقی بروجردی، باقر طباطبایی قمی و سیدعلیاصغر خویی درخور ذکر است.
آیتالله محمدهادی میلانی اعلامیهای را صادر کرد و با اشاره به عدم رعایت حقوق ملت از طرف حکومت و زمامداران پهلوی، اظهار داشت که در این شرایط روحانیت خود را شریک غم و شادی ملت مسلمان ایران میداند و هرگز عید و مراسم آن را در سال جدید برپا نخواهد کرد.
ساواک به مأموران و عوامل خود دستور داد که با توجه به اعلامیههایی که از سوی علما و روحانیون منتشر شده، پیشبینیهای لازم را معمول دارند. پاکروان رئیس ساواک در این دستور نامه یادآور شده که در صورت برپایی مجالسی از سوی علما و مخالفان حکومت، مأموران دولتی هم مجالس باشکوهتری برپا دارند و در مساجد هنگام وعظ روحانیون با ذکر صلوات مانع اظهارات آنان بشوند.
29 اسنفد 1341، 23 شوال 1382، 20 مارس 1963
آیتالله العظمی خمینی در آخرین چهارشنبهی سال و در پایان درس، مطالب مهمی را ایراد فرمودند. مردم که به شدت از سخنان ایشان دربارهی جنایات رژیم متأثر شده بودند، گریستند و یکی از حضار به نام حاج حسین کشور با فریادهای بلند، احساسات درونی خود را با شعار ابراز میکرد.
قبل از عید سال 42 تراکتهایی با این مضمون در قم پخش گردید: «ملت عزادار است زیرا هیئت حاکمهی مستبد ایران تجاوز به احکام قرآن و قانون اساسی نموده و روحانیون و آزادی خواهان را به زندان و شکنجه کشیده است».
آیتالله خمینی از مردم تهران و دیگر شهرستانها دعوت کردند که روز جمعه همین هفته (دوم فروردین) مصادف با شهادت امام جعفر صادق (ع) به قم آمده، به سخنرانی ایشان که درباره اقدامات اخیر دولت بیان خواهند کرد، گوش دهند.
عدهای از کماندوها به نمازگزارانی که در صحن حرم حضرت معصومه (س) پشت سر آیتالله نجفی نماز میخواندند، حمله برده، آنان را از صحن بیرون راندند. طلبههایی که در مؤسسه تبلیغ دانشکده معقول و منقول درس میخوانند، در انتشار و توزیع اعلامیههای علما و مراجع تقلید فعالیت مؤثری دارند.
منابع:
روزشمار 15 خرداد، بهار 1341، به کوشش محمد قبادی، تهران، سوره مهر، 1393.
روزشمار 15 خرداد، پاییز 1341، به کوشش واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، سوره مهر، 1393.
روزشمار 15 خرداد، تابستان 1341، به کوشش جواد کامور بخشایش، در دست چاپ توسط انتشارات سوره مهر.
روزشمار 15 خرداد، زمستان 1341، به کوشش یحیی آریا بخشایش، در دست چاپ توسط انتشارات سوره مهر.
قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، جلد 1 – زمینه ها، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378
خاطرات پانزده خرداد؛ قم(دفتر اول)، ویراست دوم، به کوشش علی باقری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1388
روزشمار انقلاب اسلامی در قم، مقداد توانانیا - حسین آقاجانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387
تعداد بازدید: 5133