رقیه کمانی
شهر مشهد به دلیل بافت استوار مذهبی، علاوه بر پایگاه مهم شریعت، یکی از پشتوانههای معتبر مبارزات انقلاب اسلامی به شمار میرود. وجود حوزه علمیه قدیمی این شهر در سایه بارگاه ملکوتی امام هشتم شیعیان، همچنین حضور مراجع بزرگ و روحانیان معروف مشهد در صحنه مبارزات، این شهر را به یکی از قطبهای مهم ایران در مطالعات تاریخی تبدیل نموده است.
سابقه مبارزات مردم مشهد در دفاع از حریم اسلام به قیام مردم علیه قانون کشف حجاب و شهادت تعدادی از مردم در مسجد گوهرشاد برمیگردد. این روند در نهضت تاریخی 15 خرداد 1342 نیز تکرار شد. در این بُرهه، تاریخ شاهد صحنههای مبارزات خودجوش و مردمی بود که همپای شهر قم واقعهساز شد.
پس از گذشت چهلم فاجعه فیضیه و به مناسبت فرارسیدن محرم، امام خمینی(ره) اعلامیهای صادر کردند و در آن از علما و وعاظ خواستند که ماهیت حکومت پهلوی را برای مردم فاش کنند و سیاستهای همکاری رژیم شاه با آمریکا و اسرائیل را برای مردم توضیح دهند. همچنین مردم را به حضور فعالانه در مبارزه تشویق نمایند. ایشان از وعاظ خواستند که از روز هفتم محرم روی منبرها روضه فیضیه بخوانند.
به همین منظور حوزه علمیه قم از 25 اردیبهشت 1342 تعطیل شد و طلاب مُبلّغ نامههای امام خمینی(ره) را به شهرهای کشور بردند. دستخط امام توسط آیتالله خامنهای به مشهد برده شد. ایشان میگویند: «امام از من خواستند که به مشهد بروم و یک پیام برای آقای میلانی و آقای قمی و پیام دیگر برای علمای مشهد ببرم. پیام امام به علمای مشهد این بود که آماده باشید برای مبارزه با صهیونیسم، دارد بر اوضاع کشور مسلط میشود؛ اسرائیل بر همة امور تسلط پیدا کرده است...»(1)
بعد از ارسال پیام، آیتالله سید حسن طباطبایی قمی همه منبریها و روضهخوانهای مشهد را به منزلش دعوت کرد و برای آنها برنامه دهه عاشورا را شرح داد. آیتالله قمی در پایان جلسه هم برای خود اینطور دعا کرد که «خدایا شهادت را روزی من کن».(2)
در مشهد، مسجد گوهرشاد هم محل رفت و آمد مردم و هم مرکز تجمع طلبههای جوان شهر بود. این مرکز به پایگاه مناسبی برای پخش اعلامیههای امام تبدیل شد. اطلاعیههای امام را علاوه بر دیوار مسجد، به تابلوی بیرون مسجد نیز میزدند. جمعیت مردم ایستاده و اعلامیهها را میخواندند. نیروهای حکومت پهلوی هم تعدادی از همین جمعها را دستگیر میکردند.
روز دهم خرداد 1342 در حالی که جمعیت زیادی جلوی مسجد گوهرشاد بودند، یکنفر مشغول خواندن اعلامیه امام خمینی(ره) برای مردم بود. در همین زمان مأموران حکومت پهلوی به مردم حمله کرده و آنها را کتک زدند. یکی از پاسبانها به نام غلامعلی شباهنگ، اعلامیههای نصب شده را پاره کرد و شخصی از میان مردم به نام محمد حسنی که به جوش و خروش آمده بود به مأمور نامبرده حمله کرد و او را از پا در آورد.
پس از این ماجرا آیتالله میلانی و آیتالله قمی با صدور اعلامیههای جداگانه از مردم خواستند که آرامش خود را حفظ کنند و ضمن آن مردم را به ادامه مبارزه دعوت کردند. روز 12 خرداد آیتالله قمی به عنوان سخنگوی روحانیت مبارز مشهد در سخنان خود به این مضمون اشاره کرد: «مردم، از چسباندن اعلامیههای علما به دیوار و انتشار آن در شهر نترسید. بگذارید شما را به زندان ببرند»(3) در ادامه مبارزات، آیتالله قمی شبهای تاسوعا و عاشورا و شب یازدهم در منزلش برای مردم سخنرانیهای آتشین داشت. او ضمن اشاره به رفراندوم انجمنهای ایالتی و ولایتی و تقسیم املاک به پیامدهای دیگر اصلاحات اعتراض کرد.
تلاش مردم و علمای مبارز خراسان برای مبارزه در روزهای تاسوعا و عاشورا به اوج خود رسید. دستههای عزاداری حسینی از شهرستانهای خراسان به مشهد آمدند و ضمن عزاداری سرور شهیدان پشتیبانی خود را از نهضت امام خمینی(ره) اعلام میکردند. آیتالله قمی در سخنان خود در روز عاشورا از مردم خواستند دست از مبارزه نکشند. روز 14 خرداد در حالی که توزیع و نصب اعلامیهها همچنان ادامه داشت، به گزارش ساواک بیش از 150 نفر از دستگیر شدند.
سخنرانی پرشور امام خمینی(ره) در عصر عاشورا سبب شد تا سران رژیم تصمیم بگیرند ایشان و تعدادی از روحانیون مبارز را بازداشت کنند. در پی همین تصمیم نیمه شب 15 خرداد 1342 امام خمینی(ره) را در قم دستگیر کردند.
در روز 15 خرداد خیابانهای مشهد پر از سرباز و تانک شد. هنگام ظهر آیتالله قمی را در مسیر بازگشت از مسجد گوهرشاد دستگیر کردند. مأموران در بیرون و اطراف مسجد با مردم درگیر شدند و عدهای را دستگیر و تعدادی دیگر را مجروح کردند. مأموران سپس به منزل آیتالله قمی رفته و افراد خانواده او را نیز دستگیر کردند.(4) آیتالله قمی را با آمبولانس و بدون توقف به تهران رساندند و سپس سربازان، او را به زندان قصر منتقل کردند.
با دستگیری امام خمینی(ره) و آیتالله قمی، مردم مشهد بازارها را بستند و اعتصاب کردند. درهای مسجد گوهرشاد به مدت سه روز بسته شد. مردم به آیتالله میلانی رجوع کردند. او نیز پس از جلساتی با حضور علمای مشهد در منزل خود، تصمیم به مهاجرت گرفتند و خود برای اعتراض به بازداشت علما عازم تهران شد. اما کفیل سازمان امنیت و استاندار خراسان از او درخواست کردند که مشهد را ترک نکند و قول آزادی زندانیان را دادند و به این ترتیب مانع مهاجرت آیتالله میلانی شدند. آیتالله نیز روز بعد به وعاظ مشهد دستور داد آنچه در تهران و مشهد و شهرهای دیگر اتفاق افتاده به مردم بگویند. حاج شیخ مهدی مدققزاده هم در منزل آیتالله میلانی به منبر رفت و تمام رویدادها را به مردم توضیح داد.(5)
اصناف و طبقات مذهبی مشهد تا چند روز بعد تلگرافهای زیادی برای آزادی امام خمینی(ره) و علما به نخستوزیری مخابره کردند. آیتالله شیخ مجتبی قزوینی اولین روحانی بود که از مشهد به سمت تهران مهاجرت کرد. آیتالله میلانی نیز که رژیم مانع بلند شدن هواپیمای او از مشهد شده بود در 14 تیر 1342 خود را به تهران رساند و علمای دیگری نیز از شهرهای دیگر ایران به تهران رسیدند. حاصل حضور و جلسات علما در تهران، آزادی امام خمینی(ره) و روحانیان مبارز از زندان بود.
پاورقی:
1ـ بهبودی، هدایتالله، شرح اسم، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1391، صص 127 ـ 129.
2ـ کرباسچی، غلامرضا، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج 2، صص 282 - 283
3ـ مشهد از مقاومت تا پیروزی، جمعی از نویسندگان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان 1393، ص 66.
4ـ همان، صص 69- 70.
5ـ همان، صص 75 ـ 78.
تعداد بازدید: 2754