22 فروردين 1402
یکی از اقدامات شاه، برگزاری رفراندوم بود. به یاد دارم که در آن روز به دبیرستانی که شعبه اخذ رأی بود، رفتم. رئیس دبیرستان که در ضمن مسئول حوزه هم بود، از اوضاع ایجاد شده، ناراحت بود. اون میخواست بازیچه دست شاه و دستگاه حکومتش گردد. از او درباره استقبال مردم پرسیدم. سرش را به زیر انداخته بود و میخواست از جواب دادن طفره رود. حالتش گویای این بود که او را به زور آنجا گذاشتهاند. در پاسخ سؤال من گفت که 100 نفر. باقی شعبهها هم همین وضعیت را داشتند.
در آن زمان من [سعید رجایی خراسانی] ناظم دبیرستان بودم. به مدرسه ما تلفن کردند و گفتند که باید دانشآموزان را مجبور به رأی دادن کنیم. مدیر از من پرسید:
ـ چه کار میکنید؟
من پاسخ دادم:
ـ شما باید این دستور را به صورت کتبی به من ابلاغ کنید.
پرسید:
ـ خودت چه کار میکنی؟
گفتم:
ـ من که رأی نمیدهم و بچهها را به صف میکنم و به آنها میگویم، از آموزش و پرورش دستور دادهاند که شما باید رأی دهید، دانشآموزان کلاس نهم به بعد بمانند و رأی دهند و باقی بروند.
مدیر، ترسید که برای مدرسه دردسر درست شود. گفت:
ـ تو برو، ما خومان ترتیبش را میدهیم.
منبع: خاطرات 15 خرداد، دفتر هفتم، به کوشش علی باقری، تهران، حوزه هنری، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1378، ص 19 - 20.
تعداد بازدید: 817