28 مرداد 1404
آقای خادم حسینی از کسانی است که در بیشتر جریانهای مسجد آذربایجانیها حضور داشت. وی از واقعه آن روز مسجد چنین میگوید:
«در 29 بهمن سال 1356 مردم تبریز در چهلم شهدای مردم قم قیام کردند در اینجا چهلم تبریز گرفتیم. روز 10 فروردین سال 1357 که برای بزرگداشت حرکت پرهیجان تبریز که [واقعه آن] 29 بهمن بود [این بزرگداشتها] واقعاً یک مقدمهای برای قیام ملی بود. [در هر حال]، در تهران در مسجد آذربایجانیها چهلم [شهدای تبریز] گرفته شد. بازار هم [در آن روز] تعطیل بود و در مسجد هم آقای حمیدزاده، سخنرانی میکردند. من آمدم دیدم که مسجد پر [از جمعیت] است، رفتم مدرسه شیخ عبدالحسین، صحن و حیاطش را باز کردیم و بلندگو کشیدیم. مردم هم جمع شدند و آمدند. بالاخره، ما آنجا بودیم و...».
«دیدیم یک نفر به نام پوراستاد آمد [که از او] سابقه ذهنی داشتم، ولی به آن صورت آشنا نبودم، ایشان نمیدانم مرا از کجا میشناخت، آمد و گفت: فلانی «خادم حسینی»، دو و سه نفر خبرنگار آ»دند و از مسجد میخواهند یک گزارش تهیه کنند. دیدم، یک خانم که یک روسری به سر کرده بود و یک آقایی که نفهمیدم از بی.بی.سی یا از جایی دیگر بود، آمدند. فکر کردم که اینها را چه جوری توی مسجد ببرم، نمیشود و میخواهیم که خبرنگارها خبر را دریافت کنند. من اینها را از طرف مدرسهی شیخ عبدالحسین بر پشتبام مسجد آذربایجانیها بردم. ما که میرفتیم به طرف در صحن مسجد، حدود 50 ـ 60 نفر در صحن مدرسه آنجا داشتند چادر میزدند [البته برای] صحنش هم خودم [چادر] زده بوم. شبستانها از جمعیت کثیری پر شده بود و مقابل مسجد، کماندوها صف کشیده بودند و کنترل میکردند.
ما اینها را از پشتبام مسجد آذربایجانیها بردیم گنبد و از این طرف و آن طرف جمعیت و سخنران، یک نفر هم مترجم انگلیسی پیدا کردیم که پدر خانم آقای شرقینامی بود و ایشان ترجمه میکردند. مطالبی را که میخواستم به ایشان بیان میکردم. یک ربعی هم در آن بالا بودیم که این مطالب را ایشان بررسی میکردند. آمدیم پایین، دیدیم صحن حیاط مدرسه شیخ عبدالحسین هم پر شده. در بازار هم با اینکه کماندوها نمیگذارند کسی بایستد در آنجا هم جمعیت زیادی بود، من این خبرنگاران را هم به بازار بردم و در بازار نشان دادم که ببینند همه جا تا بازار چهارسوق کوچک را نشان دادم. از این طرف، بازار عباسآباد [مغازهها] و همچنین بازار رحیمیه را هم نشان دادم. بازار سبزهمیدان و بازار ارگ را همه دیدیم. اصلاً کیپ تا کیپ [مغازه] تعطیل بودند. اینجا آمدند نمیدانم که پذیرایی کردیم [یا نه] مرخصشون کردیم و رفتند.»
«تهران. از صبح روز 10 /1 /37 [1357] اکثر مغازههای بازار تهران و خیابانهای اطراف آن بسته بوده و بازار شمیران نیز تعطیل بوده است. در کرج غیر از داروخانهها و فروشندگان مواد غذایی سایر کسبه، مغازههای خود را تعطیل نمودهاند. وضع بازار شهر ری عادی بوده است. به دنبال دعوت مهدی بازرگان، به منظور برگزاری مراسم یادبود برای کشتهشدگان حوادث تبریز در مسجد آذربایجانیها واقع در بازار تهران، از ساعت 11 روز 10 /1 /37 به تدریج جمعیتی حدود 6 هزار نفر در مسجد مذکور گرد آمده و از جمله تعدادی از اعضای جبهه به اصطلاح ملی سابق و جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی در این مجلس حضور داشتهاند.»
- مهری، فرشید، مساجد بازار تهران در نهضت امام خمینی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 227 - 229.
تعداد بازدید: 11