رضا سامانی
مرکز بررسی اسناد تاریخی که سابقه طولانی در انتشار کتب اسنادی دارد، در آذر ماه سال 1378 اقدام به انتشار کتاب آزادمرد شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک نمود تا بدینوسیله صفحات و زوایای جدید از زندگی شهید طیب حاج رضایی را نمایان کند.
طیب حاج رضایی از آزادمردانی است که نامش با قیام 15 خرداد 1342 گره خورده است. او از کسانی بود که همراه و همگام با خروش مردم و مراجع تقلید علیه مشی دینستیز دولت، حماسهساز 15 خرداد شد. اگر بخواهیم طیب حاج رضایی را به روشهای متداول معرفی کنیم، باید اینگونه بنویسیم. طیب حاج رضایی، فرزند حسینعلی، متولّد 1280، بارفروش میدان میوه و ترهبار بین سالهای 1320 تا 1342، دارای 2 همسر و هفت فرزند، جزو جوانان پر سابقه در درگیریها بود که در سال 1322 به 5 سال حبس با اعمال شاقه محکوم شد و در سال 1323 به بندرعباس تبعید گردید. او از دارودسته کودتاچیان 28 مرداد 1332 بود که بعدها در اثر یک تحول روحی، به نهضت آیتالله خمینی پیوست، از سردمداران قیام 15 خرداد 1342 بود که طبق اسناد این کتاب در 18 خرداد 1342 دستگیر و پس از 5 ماه حبس و بازجویی، در 11 آبان 1342 اعدام و به شهادت رسید.
ولی طیب را نمیتوان در این چند جمله خلاصه کرد. رشادتهای طیب در قیام 15 خرداد به قدری درخشان بود که از وی اسطورهای ماندگار در اذهان به یادگار گذاشت و سابقه ناخوشایند او را محو کرد. گرچه بروز برخی رفتارهای ناهنجار در آن دوران پر از تباهی، از یک جوان ساده، امر بعیدی نبود.
دعوا، نزاع و اخلاق غیراسلامی مشخصه درصد بالایی از مردمان آن زمان بود. اسناد فصل اوّل این کتاب هم گواه سوابق ناخوشایند طیب در همان دوران هستند. نزاع، درگیری، زندان، تبعید و شرکت در کودتای 28 مرداد 1332 که دولت مصدق را سرنگون کرد.
اما طیب تفاوت چشمگیری با دیگر نامآوران کودتای 28 مرداد داشت و آن ارادت به امام حسین (ع) بود که روز به روز او را به جامعه مذهبی ایران نزدیکتر کرد. دسته عزاداری که طیب به راه میانداخت، یکی از مشهورترین وبزرگترین دستجات آن زمان تهران بود. او خودش قافلهسالار عزاداریها میشد.
طیب کمکم از عمّال شاه فاصله گرفت و با روحانیت انس یافت به طوری که ساواک نیز در تاریخ 1 /7 /1337 از روابط حسنه طیب با روحانیونی همچون آیتالله کاشانی ابراز نگرانی کرد. رشادتهای طیب در جریان قیام 15 خرداد به حدی بود که سپهبد نصیری، فرماندار نظامی وقت تهران، او را مسئول تمام وقایع 15 خرداد دانست.
عوامل شاه که بشدت از خیانت طیب به سلطنت عصبانی بودند، در زندان به روشهای مختلف تلاش کردند تا طیب را به زانو درآورند. از بازجوییهای طولانی مدت گرفته تا به راه انداختن دعواهای صوری و کتکزدن او، اما طیب به هیچوجه موضع خود را تغییر نداد و همانطور که دراین کتاب نقل شده است، در 27 /4 /42 به اعدام محکوم و حکم صادره در کمتراز 4 ماه اجرا شد.
کتاب آزادمرد شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، در 2 فصل متفاوت وقایع مربوط به زندگی طیب را از نگاه اسناد ساواک بررسی میکند.
در فصل اول این کتاب، کل اسناد مربوط به سوابق سوءطیب حاج رضایی از قبیل دعواها، اغتشاشات و درگیریهای خیابانی و در پی آن مجازاتهای وی مثل زندان و تبعید را مورد بررسی قرار داده و همینطور نشان میدهد که بارقههای امیدی در طیب وجود داشته است.
به عنوان مثال در سندی به تاریخ 7 /1 /1337 اینچنین آمده است: «ساعت 10 صبح روز 7 /1 /37 آیتالله شیخ محمد صادقی و سروان سابق شهربانی درّه میشیان و حاج احمد صالحی و طیب حاج رضایی که از دوستان آیتالله کاشانی میباشند به منزل او رفتند». در سند روز 12 /6 /1337 نیز ابراز نگرانی ساواک اینگونه بیان شده است: «چندی است که طیب حاج رضایی تغییر سخن داده و با طرفداران آیتالله کاشانی طرح دوستی ریخته» و در جای دیگر گفته شده که «چون طیب حاجی رضایی اخیراً عازم عتبات است، ممکن است از طرف آیتالله کاشانی برای علماء مخالف دولت حامل پیامی باشد.»
اما فصل دوم کتاب که «حرکت به سوی نور، نام گرفته، اسناد مربوط به نحوه دستگیری و دوران بازجویی طیب و الباقی دستگیرشدگان واقعه 15 خرداد را بررسی میکند. همانطور که اسناد نشان میدهند برخی از محبوسین از اعتراف به همراهی طیب طفره رفتند و از اتهام خود تبری جستند. آنها در بازجوییهای خود، طیب را عامل اصلی تحریک مردم قلمداد کردند و از اینکه به دام تحریکات او افتادند ابراز ندامت نمودند. آنها حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و در ساعت 30 /22 روز 23 خرداد 1342، در بند 2 زندان، با جار و جنجال جلوی اتاق طیب قصد کتک زدن او را میکنند.
در پی این آشوب و اعترافات زندانیان، بازجویی از طیب آغاز شد. طبق اسناد ساواک، طیب در تمام بازجوییها با طفره رفتن و جوابهای بیراه، سعی در گمراه کردن مأموران زندان داشت.
او حتی با انتخاب آقایان احمد بهارمست و تیمسار دکتر شایانفر به عنوان وکیل مدافع، رسماً تلاش برای تبرئه خود را آغاز کرد. از خارج زندان نیز گروههای مختلف مردم و روحانیون و بازاریان با درخواست و حتی تهدید خواهان آزادی طیب شدند. اما نهایتاً تمام این تلاشها بینتیجه ماند و در تاریخ 5 /8 /42 با رأی دادگاه تجدیدنظر ویژه شماره 2 لشگر 1 گارد، طیب حاج رضایی به اعدام محکوم شد و با وجود درخواست عفو از سوی مادر، همسر، دوستان، روحانیون و برخی افراد سرشناس، شاه راضی به ارائه تخفیف نشد.
فصل سوم کتاب که «شهادت» نام گرفته، به نحوه اعدام طیب پرداخته است. طیب در ساعت 10 /6 روز 11 آبان 1342، در میدان تیر پادگان حشمتیه تیرباران شد.
چاپ تصاویر متعدد از جریان تیرباران وی در روزنامهها، خشم مردم و مراجع و محافل را برانگیخت. اسناد این کتاب نشان میدهند، که مردم با هماهنگی مراجع و روحانیون، تصمیم به تشکیل کمیته انتقام گرفتند. در این کتاب تلاش شده اخبار و اعلامیههای مربوط به بعد از شهادت طیب، تا جای ممکن گردآوری شوند. در اسناد این کتاب مشاهده میکنیم که اعدام طیب چه تبعاتی را در سراسر کشور به همراه داشته و چه مراسمهای باشکوهی برای ترحیم وی با حضور روحانیون و مردم برگزار شد و این اتحاد و یکدلی مردم چه ترسی در دل حکومت انداخت.
همانطور که ذکر شد کتاب «آزادمرد، شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک» به همت مرکز بررسی اسناد تاریخی در آذر ماه 1378 تدوین و چاپ گردیده است. این کتاب دارای سه فصل به انضمام تصاویر جراید آن زمان درباره قیام 15 خرداد و اخبار دادگاه و اعدام طیب حاج رضایی در 284 صفحه به چاپ رسیده است.
تعداد بازدید: 7270