زهرا رنجبر کرمانی
16 دي 1398
آیتالله سیدمحمد بهبهانی فرزند سیدعبدالله - از رهبران مشهور مشروطه - در سال 1291ق.[1253 ش] در تهران به دنیا آمد. علوم مقدماتی را نزد پدر آموخت و برای ادامه تحصیل به نجف رفت. وی فعالیتهای سیاسیاش را از دوره مشروطه و در کنار پدر آغاز کرد. پس از دوره استبداد صغیر و سقوط محمدعلی شاه به عضویت شورایی از مشروطهخواهان برای اعاده مشروطیت درآمد که در آن محمدعلی شاه را از سلطنت خلع نمود و به عنوان نماینده تهران به مجلس دوم راه یافت. پس از شهادت پدر، نفوذ و اعتبار بهبهانی به تدریج افزایش یافت تا جایی که در اغلب حوادث سیاسی ایفاگر نقش بود. اعتراض به تبعید علما از عتبات توسط دولت عراق و به دستور انگلیس از اولین اقدامات وی بود. بهبهانی در سال 1304ش به عضویت مجلس مؤسسان درآمد. در دوره رضاشاه وی واسطه بین مراجع و مردم با دربار بود و از موقعیت دینی - اجتماعی خود و ارتباط با دربار برای حل مشکلات مردم استفاده میکرد. در سال 1327 به همراه 14 تن از مجتهدان با امضای بیانیهای حضور زنان در اماکن عمومی بدون حجاب را حرام اعلام نمود. با وجود این نخستوزیر با واسطه از وی خواست تا از نفوذ خود در میان مردم استفاده کرده و ایشان را از تعرض به زنان بیحجاب بازدارد.[1]
در زمان نخستوزیری دکتر مصدق با تلاشهای وی و دیگر علمای بانفوذ، لایحه اصلاح قانون انتخابات که خواستار اعطای حق رأی به زنان بود ناکام ماند. بهبهانی در نهضت ملی شدن صنعت نفت حضور فعالی نداشت با اینحال در مصاحبهای پشتیبانی خود را از این نهضت بدین صورت اعلام کرد: «تمام ملت ایران از صمیم قلب آرزو داشته و دارند که این منظور انجام گیرد تا شاید به فضل الهی نفوذ خارجی از مملکت اسلامی ریشهکن شود.» این موضعگیری اما به معنی دفاع تمام عیار از دولت مصدق نبود. به عنوان مثال در مرداد 1332 بهبهانی و کاشانی اقدام مصدق را که قصد داشت انحلال مجلس هفدهم را به همهپرسی گذارد، خلاف شرع و حرام دانستند.[2]
بهبهانی در مقابله با فرقه بهاییت که در آن ایام روزبهروز قدرتمندتر میشد نقش مؤثری ایفا کرد. تلاشهای وی و سایر علما به اجبارِ شاه برای صدور فرمان بستن حظیرهالقدس – مرکز تجمع بهاییان - انجامید.[3] با اینحال روابط بهبهانی با حکومت پهلوی از سال 1337 رو به تیرگی نهاد. در دی ماه این سال وی به طرح مجدد مسأله شرکت زنان در انتخابات و سه سال بعد و در 20 بهمن 1340 همزمان با آغاز برنامه اصلاحات ارضی به کشته شدن عدهای از دانشجویان در پی ناآرامیهای دانشگاه اعتراض کرد و آن را ناشی از تأخیر در افتتاح مجلس و فقدان آزادی دانست و شاه را به کوتاهی در انجام وظیفه متهم ساخت. با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در 16 مهر 1341 رابطه بهبهانی و حکومت تیرهتر و بنا به خواست برخی علمای قم و نجف در تلگرافی به شاه خواستار لغو این قانون شد. به علاوه مردم را به اجتماع در مسجد سیدعزیزالله تهران فراخواند و خود علیرغم کهنسالی شخصاً به منبر رفت. بیاعتنایی دولت به اعتراضها، بهبهانی را برآن داشت که مردم را به تحصن در مسجد سیدعزیزالله دعوت کند. وی که در آن ایام نود ساله بود وصیت کرد که اگر در این میان از دنیا رفت، جنازه وی تا زمان لغو این قانون دفن نشده و در مسجد گذاشته شود. تلاشهای وی و سایر علما و مراجع تقلید نظیر امام خمینی سرانجام به لغو تصویبنامه انجامید.[4]
در جریان رفراندوم لوایح ششگانه، بهبهانی نیز مانند بسیاری از علما دولت را از تقسیم املاک موقوفه بازداشت و در کنار امام خمینی همهپرسی را تحریم کرد. اجتماعی که در منزل بهبهانی در دوم بهمن 1341 در اعتراض به همهپرسی صورت گرفته بود، به زدوخورد با نیروهای امنیتی منجر شد و به دنبال آن بهبهانی تحت نظر قرار گرفته، از خروج وی از منزل جلوگیری به عمل آمد. اعلام عزای ملی در نوروز 1342 و محکومیت فاجعه فیضیه از دیگر اقداماتی بود که وی در همراهی با نهضت امام خمینی و در اعتراض به اقدامات ضد ملی و ضد اسلامی حکومت پهلوی انجام داد. قیام 15 خرداد 1342 و کشتار مردم، بهبهانی را برآن داشت تا با صدور اعلامیهای «جنایات هیئت حاکمه» را به شدت محکوم کرده و از «مقاومت مجدانه روحانیتِ مذهبِ مقدس جعفری در مقابل اعمال و فجایع ناشیانه دولت» تقدیر به عمل آورد. در نتیجه بیش از پیش مورد غضب حکومت واقع شد.[5]
سرانجام آیتالله سیدمحمد بهبهانی در آبان 1342 دار فانی را وداع گفت و پیکرش برای خاکسپاری به نجف اشرف منتقل گردید.[6]
بررسی اسناد
1ـ عذرخواهی اسدالله علم از آیتالله بهبهانی به خاطر سخنرانی علیه حجاب اسلامی 4 /12 /1338[7]
متن سند
اطلاعیه
به قرار اطلاع صبح روز چهارشنبه 4 /12 /38 آقای اسدالله علم آقای آیتالله بهبهانی را در منزل شخصی ملاقات و درباره نطقی که در مورد حجاب نموده بود از آیتالله معذرت میخواهد.
اداره یکم
در پرونده اسدالله علم بایگانی شود.
رونوشت در پرونده آیتالله بهبهانی 14 /12 /1338
رونوشت ضمیمه پرونده مربوطه شد. 16 /12 /1338 بخش 4
2ـ تحریک طلاب حوزه علمیه قم علیه حکومت پهلوی از جانب آیتالله بهبهانی 28 /3 /1340[8]
متن سند
گیرنده: مدیریت کل اداره سوم
تاریخ: 28 /3 /40
موضوع: طلاب حوزه علمیه قم
مدت یک هفته است که حوزه علمیه قم تعطیل بوده، اغلب قریب به اتفاق طلاب جهت تبلیغ و روضهخوانی ماه محرم از قم خارج شدهاند و یقیناً تا بعد از ماه صفر باز نخواهند آمد. ضمناً آقایان سیدهادی خسروشاهی[9]- حجتی کرمانی[10]- سیدعبدالرضا حجازی[11] هر سه نفر از طلاب ناراحت و ماجراجو و عوامل شریعتمدار هستند که به تحریک او همواره در این شهرستان مشغول به اخلالگری بین طلاب حوزه علمیه قم میباشند. ولی محرک اصلی و مرکز تمام فعالیتها در تهران و زیر نظر آیتالله بهبهانی میباشد.
رئیس ساواک قم – کاشان – ساوه – محلات - تفرش
م-قلقسه
3- همراهی آیتالله بهبهانی با اعلام عزای عمومی در نوروز 1342. 28 /12 /1341[12]
متن سند
شماره 991
تاریخ: 28 /12 /41
موضوع: اطلاعیه راجع به روحانیون
طبق دستور و تصمیم قبلی مقامات روحانی مبنی بر عزاداری در عید نوروز، در پارهای از قسمتهای شهر مخصوصا قسمت جنوب شهر پرچمهای سیاهی برافراشتهاند. به علاوه آیتالله بهبهانی اعلام داشته دو سه روز عید در منزل ایشان مجلس روضهخوانی تشکیل میگردد که بدینوسیله بتوانند روحانیون و طلاب را دور خود جمعآوری نمایند.
لزوماً به ساواک تهران و شهربانی ؟؟ شود ؟؟ باید توجه شود که روز شنبه وفات امام جعفر صادق میباشد.
عیناً به نظر ریاست اداره سوم میرسانید. از ساعت 16:30 روز 28 /12 /41 به ساواک تهران آقای مولوی اطلاع داده شود که شهربانی را هم در جریان قرار دهد. 28 /12
؟؟ اقدام لازم شده است.
در پرونده کل روحانیون بایگانی شود.
29 /12 /41
4- همراهی آیتالله بهبهانی با علمای طراز اول در انتخاب امام خمینی به عنوان رهبر شیعیان 10 /1 /1342[13]
متن سند
شماره: اداره یکم عملیات
10/د الف /311
تاریخ: 10 /1 /42
موضوع: اجتماع علماء
امروز صبح عدهاى از علما با حضور نماینده آیتالله حکیم و نماینده حوزه علمیه مشهد در منزل آیتالله بهبهانى اجتماع و پس از مذاکرات مفصل طى نامهاى به آیتالله خمینى، نامبرده را به عنوان رهبر شیعیان منصوب نمودهاند. مطلعین اظهارنظر مینمایند علت چنین تصمیم غیرمترقبه علما از این جهت است که پس از انتصاب او و نظر مخالف وى با دستگاه صدور جهاد بر علیه دولت کنونى میباشد که کلیه مراجع تقلید با صدور این فرمان هدف مشترک را تعقیب نمایند.
در اخبار روز 11 /1 /1342 درج گردید.
17 /2 /42
در پرونده آیتالله خمینى بایگانى شود. 11 /1 /42
5- تأکید آیتالله بهبهانی بر شدت یافتن فعالیت روحانیون علیه دولت از اوایل ماه محرم 7 /2 /1342[14]
متن سند
شماره: 387 بخش 312
تاریخ: 7 /2 /42
موضوع: فعالیت روحانیون
بنا به اظهار آیتالله بهبهانى در نظر است از اوایل ماه محرم فعالیت شدیدى از طرف روحانیون در محافل روضهخوانى تهران و شهرستانها علیه دولت شروع شود. آیتالله بهبهانى اظهار داشته آیتالله حکیم اطلاع داده که سفراى کبار دول اسلامى مقیم بغداد را احضار کرده و وضع ایران را براى آنها از لحاظ رفتار با روحانیت و مذهب بیان داشته و از آنها خواسته که از دولتهاى متبوع خود بخواهند موضوع در سازمان ملل مطرح شود و خود آیتالله حکیم هم اقداماتى کرده که موضوع را در سازمان ملل مطرح کنند و مخصوصاً تذکر داده که دولت ایران روابط روحانیون عراقى را با روحانیون مقیم ایران قطع کرده و حتى تلگرافات و نامههاى متبادله بین روحانیون دو کشور را سانسور و توقیف میکند تا ما از وضع ایران مطلع نباشیم و امیدوارى داده است که مشغول اقدامات مجدانهاى میباشد. 8 /2 /1342
اصل در پرونده کلى روحانیون، فتوکپى در پرونده آیتالله سیدمحمد بهبهانى و آیتالله سیدمحسن حکیم بایگانى شود.
6- تأکید آیتالله بهبهانی بر ادامه مبارزه تا آزادی امام خمینی 17 /3 /1342[15]
متن سند
شماره: بخش 312
تاریخ: 17 /3 /42
موضوع: آیتالله بهبهانى
بهطوری که صبح امروز آیتالله بهبهانى اظهار کرده است روحانیون تصمیم دارند تا آخرین نفس مبارزه نموده و حتى گفتهاند یا همه کشته میشویم یا اینکه خمینى را آزاد خواهیم نمود ـ ضمنا آیتالله بهبهانى با عدهاى از روحانیون تصمیم داشتند به شهربانى رفته و خمینى را آزاد نمایند ولى منصرف شدهاند.
در خاتمه اعلامیه آیتالله خوانسارى[16] و اعلامیه خطابه حسینبنعلى علیهالسلام که پیوست میباشد توزیع گردید و اعلامیه آیتالله بهبهانى که نسخه پلى کپى شده آن ضمیمه است در دست چاپ میباشد ـ همچنین آیتالله آشتیانى[17] ـ آیتالله حاج شیخ محمدتقى آملى[18] نیز اعلامیه تهیه کردهاند که قرار است امروز چاپ و سپس منتشر گردد.
در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانى شود. شهابى
7- صدور فتوای جهاد از سوی آیتالله بهبهانی با هدف آزادی امام خمینی 18 /3 /1342[19]
متن سند
گوینده: شه روز
گیرنده: نادرى
تاریخ: 18 /3 /42
موضوع: فتواى جهاد آیتالله بهبهانى
بهطوری که آقاى زینالعابدین شمشیرى مخبر روزنامه پست تهران هم اکنون اظهار داشته است: آیتالله بهبهانى فتواى جهاد داده و گفته است به زودى کمک هم از لحاظ نیرو از مسلمانان بغداد براى ما خواهد رسید.
اداره سوم با توجه به اعلامیه صادره وى که تقدیم شده است.
18 /3 /42
8- تأیید اقدامات امام خمینی از جانب آیتالله بهبهانی 18 /3 /1342[20]
متن سند
شماره: 870/ بخش 312
تاریخ: 18 /3 /42
موضوع: اظهارات سیدجعفر بهبهانی
سیدجعفر بهبهانی میگفت چون تیمسار سرلشگر پاکروان رئیس سازمان امنیت اعلام کرده است که مقامات مذهبی اقدامات خمینی را تأیید نمیکنند، قرار شده است کلیه روحانیون درجه اول ایران در شهرهای مختلف با صدور اعلامیههایی حمایت خود را از خمینی و اقدامات او تأیید کنند و در کشورهای اسلامی دیگر نیز همین اقدامات از طرف رهبران مذهبی به عمل خواهد آمد و آیتالله بهبهانی- خوانساری و عاملی و دیگر مقامات روحانی تهران با صدور اعلامیه حمایت و جانبداری خود را از خمینی اعلام نمودهاند.
18 /3 /42
به عرض رسید. 18/ 3 /42
اصل در پرونده سیدجعفر بهبهانی و رونوشت در پرونده آیتالله خمینی بایگانی شود. شهابی 28 /3
اصل در پرونده سید جعفربهبهانی بایگانی است.
به پرونده آیتالله خمینی ضمیمه و بایگانی شود. 333
نتایج
بررسی چند نمونه از اسنادی که در ارتباط با آیتالله بهبهانی از ساواک بهدست آمده موارد در خور توجه زیر را نشان میدهد:
1- آیتالله بهبهانی به عنوان یک روحانی شیعه عالیقدر حداقل تا قبل از آغاز نهضت روحانیون در ابتدای دهه 40 از چنان نفوذ و ابهتی در میان هیئت حاکمه برخوردار بود که مقامات عالی رتبه حکومت در قبال رفتارها یا گفتارهایی که آشکارا در ضدیت با شرع تلقی میشد نگران واکنش وی بوده و بعضاً مجبور به عذرخواهی از ایشان میشدند.
2- به گواهی یکی از اسناد، آیتالله بهبهانی با وجود بُعد فاصله و اقامت در تهران از آغاز دهه 40 یکی از هدایتگران و محرکان جریانهای ضد حکومتی حوزویان قم به شمار میرفت.
3- آیتالله بهبهانی از روحانیون برجستهای بود که در جریان اعلام عزای عمومی در نوروز 1342 از جانب امام خمینی، با ایشان همگام و همراه شده و بدینوسیله پیام خشم و انزجار خود از اقدامات خلاف شرع پهلوی را به گوش ایشان رسانید.
4- آیتالله بهبهانی با مشارکت در برنامه انتخاب امام خمینی به عنوان رهبر شیعیان در آغاز سال 1342، اوج ارادت و همدلی خود را نسبت به ایشان نشان داده، بر تصمیمات گذشته و آینده امام صحه گذارد.
5- فعالیتهای ضدحکومتی آیتالله بهبهانی با آغاز سال 1342 شدت یافت و ایشان مانند بسیاری از روحانیون از فرصت ایام محرم و محافل مذهبی منعقده در این ماه برای پیگیری اهداف خود و روشنگری و تحریک مردم استفاده کرد. همچنین ایشان با روحانیون مقیم عراق من جمله آیتالله حکیم در جهت رساندن صدای مظلومیت روحانیت شیعه ایران به گوش جهانیان مراوداتی داشت.
6- آیتالله بهبهانی برای آزادی امام خمینی در جریان وقایع خرداد 1342 حتی از بذل جان نیز دریغ نداشت و از همه توان و امکانات خود در این مسیر استفاده کرد. صدور فتوای جهاد با هدف آزادسازی امام یکی از این اقدامات بود. همچنین آیتالله بهبهانی برای خنثیسازی تبلیغات حکومت در نشان دادن شکاف و اختلاف میان روحانیان طراز اول و امام خمینی، با صدور اعلامیهای حمایت خود را از ایشان اعلام و بر وحدت میان روحانیان تأکید کرد.
پینوشتها:
[1] آسایشطلب طوسی، محمدکاظم، دانشنامه جهان اسلام، ج 4، تهران: بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، 1377، ص 764.
[2] همان. صص 764 و 765.
[3] همان. ص 765.
[4] همان. ص .766
[5] همانجا.
[6] همانجا.
[7] قیام 15 خرداد به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج 1، 1378، ص 164.
[8] همان. ص 340.
[9] حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی فرزند سیدمرتضی، در سال 1286 ش. در تبریز متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و مقدمات در تبریز به قم سفر کرد و در حوزه علمیه قم به تحصیل پرداخت. وی از سال 1333 فعالیتهای فرهنگی خود را آغاز و بعدها در نهضت امام خمینی مشارکت نمود. نماینده امام خمینی در وزارت ارشاد، سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان، نماینده مجلس خبرگان دوم رهبری و عضو هیئت مدیره بنیاد مسکن از مشاغل و مناصب خسروشاهی بعد از انقلاب اسلامی است. (قیام 15 خرداد به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج 6، 1382، ص 140)
[10] محمدجواد حجتی کرمانی در سال 1311ش. در کرمان متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در کرمان و تحصیلات حوزوی را در قم به پایان رساند. در دهه چهل به صف مبارزان ضد حکومت پهلوی و حامیان امام خمینی پیوست. وی در این راه بارها به زندان افتاد و تبعید شد. نخستین امام جمعه کرمان، نماینده مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی و مشاور فرهنگی رئیسجمهور از جمله مشاغل و سمتهای وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. (مرکز بررسی اسناد، ج 1، صص 340 و 341)
[11] سیدعبدالرضا حجازی، سال 1312ش. در شهرضای اصفهان متولد شد. وی دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی تا سطح دکترا بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به جرم همکاری با ساواک و حکومت پهلوی در دادگاه محکوم شد.( قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 1، ص 340)
[12] قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 1، ص 574.
[13] قیام 15 خرداد به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج 2، 1378، ص 72.
[14] همان. ص 158.
[15] قیام 15 خرداد به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج 3، 1378، ص 61.
[16] آیتالله سیداحمد خوانساری در سال 1309ق. در خوانسار بهدنیا آمد. علوم مقدماتی را در زادگاه آموخت و برای کسب علوم حوزوی به اصفهان و نجف رفت. پس از بازگشت به ایران در اراک، قم و تهران اقامت کردد. وی در آغاز نهضت اسلامی سهمی به سزا داشت. سرانجام در سال 1363ش. چشم از جهان فروبست. (خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی، ج 1، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1387 ، ص 202)
[17] آیتالله میرزا احمد آشتیانی در سال 1300ق. در تهران بهدنیا آمد. علوم حوزوی را نزد پدر و دیگر علما فراگرفت. سپس به تدریس علوم معقول و منقول پرداخت. مدت ده سال نیز در نجف به سر برد. در سال 1350ق. به تهران بازگشت و بالاخره پس از 80 سال تعلیم و تعلم و خدمت به اسلام در سال 1395ق (1354ش) دار فانی را وداع گفت. (آشتیانی، میرزا احمد، بیست رساله، تحقیق از رضا استادی، قم، مؤسسه بوستان کتاب، 1388، صص 18-19 و 25)
[18] آیتالله محمدتقی آملی در سال 1304ق. بهدنیا آمد. علوم دینی را نزد پدر و سایر علمای بنام زمان فراگرفت. در سال 1340ق به نجف اشرف عزیمت نمود و در سال 1353ق. به تهران بازگشت. پس از مراجعتش از نجف اشرف به مدت 38 سال خانهاش در تهران محل تعلیم و تدریس مشتاقان بود. سرانجام در سال 1391ق (1350ش) دار فانی را وداع گفت. (حسنزاده آملی، حسن، «شرح حال دو حکیم فقیه»، کیهان اندیشه، شماره 54، خرداد و تیر 1373، صص 3 تا 20)
[19] قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج 3،. ص 85.
[20] همان، ص 115.
تعداد بازدید: 1909