مقالات

حزب زحمتکشان و نهضت امام خمینی در آینه اسناد

زهرا رنجبر کرمانی

11 فروردين 1399


در 26 اردیبهشت 1330 دو هفته پس از نخست‌وزیری دکتر مصدق و مقارن کار مجلس شانزدهم، مظفر بقایی و خلیل ملکی در ائتلافی حزب زحمتکشان ملت ایران را تأسیس کردند. مظفر بقایی کرمانی که پس از مصدق نماینده دوم تهران در مجلس شانزدهم و پیش از آن عضو حزب دموکرات ایران و نماینده کرمان در مجلس پانزدهم بود، رهبری حزب را بر عهده داشت. این حزب که یکی از احزاب تشکیل‌دهنده جبهه ملی بود از ابتدا به دو جناح با وظایف و نقش مشخص تقسیم شد. جناح بقایی امور سیاسی و پارلمانی و جناح ملکی امور تشکیلاتی، آموزش و انتظامات حزب را بر عهده داشت. روزنامه شاهد از چند سال پیش از تشکیل حزب منتشر و ارگان آن محسوب می‌شد. حزب در برخی شهرها مانند دزفول فعال بود و روزنامه‌ای به نام فرید دزفول در آنجا منتشر می‌شد.[1]

به تدریج جناح بقایی که عملاً به شخص بقایی خلاصه می‌شد، به مخالفان مصدق پیوست. در نتیجه و با شدت گرفتن اختلافات دو جناح و پس از یک‌سال‌ونیم، سرانجام در مهر 1331 ملکی و یارانش از حزب جدا شده و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) را تشکیل دادند. حزب زحمتکشان بقایی به مخالفت با مصدق ادامه داد و در کودتای 28 مرداد به همکاری با سایر مخالفان وی پرداخت.[2] حکومت پهلوی نیز به پاس زحمات بقایی در جریان کودتا به وی نشان رستاخیز درجه یک اعطا نمود.[3]

بقایی اما با دولت فضل‌الله زاهدی نیز به مخالفت برخاست و آن را به خیانت و فساد متهم نمود. در نتیجه زاهدی روزنامه شاهد را بست و بقایی را به زاهدان تبعید نمود. حزب زحمتکشان که بر محوریت شخص بقایی شکل گرفته بود در ایام تبعید وی به شدت متشنج بود و این وضع حتی پس از بازگشت وی از تبعید نیز ادامه داشت. در سال 1336 حزب زحمتکشان عملاً تشکیلاتی مضمحل بود اما سه سال بعد و در سال 1339 حزب با نام «جمعیت پاسداران آزادی» یا «سازمان نگهبانان آزادی» با هدف جمع‌آوری نیرو و موفقیت در انتخابات مجلس احیا شد.[4]

با آغاز نهضت امام خمینی در ابتدای دهه 40 دو رویکرد متفاوت در سازمان نگهبانان آزادی نسبت به این جریان شکل گرفت. عده‌ای به انتقاد از دولت‌‌های وقت در چارچوب فعالیت‌های قانونی و عده‌ای دیگر به پیوستن به نهضت و مشارکت در تظاهرات خیابانی در کنار سایر مردم باور داشتند. بقایی در زمره گروه نخست بود و از فعالیت و مشارکت برخی از افراد حزب در تظاهرات خیابانی ابراز نگرانی می‌کرد. وی به سلطنت شاه وفادار بود و نوک حملات را متوجه دولت می‌دانست. سه روز پس از قیام 15 خرداد، بقایی موضع خود را در قبال جریانات پیش آمده بدین‌صورت بیان نمود: «افراد حزب بایستی تا آنجا که برایشان تولید خطر ننماید با مردم همکاری و آنها را ارشاد نمایند... مبارزه را که عده‌ای روحانی شروع نموده‌اند، اگر ما دخالت کنیم علاوه بر این‌که آنها را سست خواهیم نمود، باعث رکود مبارزه آنها خواهیم شد و ما نیز سوء استفاده‌چی معرفی خواهیم شد که از مبارزه عده‌ای استفاده نموده و به نام خودمان تمام کنیم و ما هرگز در این فکر نبوده و نخواهیم بود.»[5]

بقایی باور داشت که قیام 15 خرداد فاقد رهبری و برنامه بوده و وی خواهد توانست در صورت تمایل قیام‌کنندگان رهبری آنها را به عهده بگیرد.[6] با این حال سیاست بقایی و حزبش سکوت در قبال جنایات رژیم برای حفظ منافع حزبی بود. بقایی حتی در نامه‌ای که در 15 تیر 1342 منتشر کرد و در آن به تقلب در انتخابات آتی مجلس هشدار داد، کوچکترین اشاره‌ای به وقایع گذشته مثل حمله به مدرسه فیضیه و کشتار روز 15 خرداد نکرد. مدت‌ها بعد و در اواخر سال 42، وی فاجعه فیضیه را «تخطی دستگاه حکومت به حریم مقدس دیانت» نامید و اعلام کرد به این علت از برپا داشتن جشن‌های نوروز 1343 خودداری می‌کند. اما این اعلامیه واکنش مثبتی در میان مردم در پی نداشت، چراکه زمانی منتشر شد که مردم به رهبری روحانیت در برابر دولت و دربار موضع‌گیری کرده بودند. اعضای جوان حزب اما خواهان اعلام موضع صریح رهبر حزب در قبال جنبش نوپای مردم به رهبری روحانیت بودند.[7]

با فروکش کردن اعتراضات، ساواک در تیر 1343 تشکیل جلسات حزب زحمتکشان را ممنوع کرد. از این پس حزب به مدت 7 سال رکود تازه‌ای تجربه نمود. در مرداد 1350 ساواک با هدف به انحراف کشاندن مسیر انقلاب به بقایی و حزبش اجازه فعالیت مجدد داد. در شهریور 1357 بقایی تنها راه برون رفت از بحران را اجرای قانون اساسی دانست، اما گستردگی حرکت انقلابی مجالی برای وی و سایر احزاب و گروهها باقی نگذارد. در تیر 1358، وی به همراه عده‌ای از یارانش به اتهام توطئه علیه انقلاب اسلامی دستگیر و مدتی در زندان به سر برد. در دی همان سال بازنشستگی خود را از سیاست اعلام نمود، اما به فعالیت سیاسی و ارتباط با عوامل بیگانه به‌طور پنهانی ادامه داد. سرانجام مظفر بقایی در 27 آبان 1366 درگذشت و پرونده حزب زحمتکشان برای همیشه بسته شد.[8]

 

اسناد

1ـ دیدار عده‌ای از اعضای حزب زحمتکشان با امام خمینی 21 /1 /1342[9]

متن سند

شماره: 208 ـ 311 ـ د 2

تاریخ: 21 /1 /42

موضوع: ملاقات با آیت‌الله خمینى

در روز 22 /1 /42 عده زیادى از بازاری‌ها و مردم تهران و در حدود 30 نفر از اهالى حزب زحمتکشان جهت ملاقات با آیت‌الله خمینى و آیت‌الله شریعتمدارى به قم مسافرت خواهند نمود.

در پرونده آیت‌الله خمینى بایگانى شود.

2ـ پخش اعلامیه امام خمینی در بازار توسط افراد حزب زحمتکشان 11 /3 /1342[10]

متن سند

شماره: 864 ـ 311 ـ د

تاریخ: 11 /3 /42

موضوع: اجتماع هیئت‌هاى محلى در مقابل مسجد حاج ابوالفتح

برابر اطلاع طبق دستور علماى تهران در ساعت 09:00 روز 13 /3 /42 کلیه هیئت‌هاى عزاداران محلى تهران در مقابل مسجد حاج ابوالفتح واقع در خیابان ‌رى اجتماع خواهند نمود و سپس در ساعت 10:00 همگى در خیابان‌هاى تهران گردش خواهند کرد و با شعارهایى که تهیه شده است درباره آزادى و حمایت از طبقه علما و روحانیون مى‌باشد. ضمناً دو برگ اعلامیه آیت‌اللّه‌ حاج سیدابوالقاسم خوئی[11] و آیت‌اللّه‌ خمینى که در مورخه 11 /3 /42 در مسجد آذربایجانى‌ها واقع در بازار به وسیله غضنفر یمینى شریف که از افراد حزب زحمتکشان مى‌باشد در بین مردم پخش شده، به پیوست تقدیم مى‌گردد.

در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانى شود. شهابى

مراتب فوق در مورد اجتماع هیئت‌هاى عزاداران محلى در مقابل مسجد حاج ابوالفتح وسیله تلفن توسط آقاى دکتر فروزین ریاست محترم اداره سوم به اطلاع ساواک تهران رسید 11 /3 /42 ساعت 18:30

گیرندگان: اداره سوم کل سوم دو برگ اعلامیه پیوست است

 

3ـ دستگیری عده‌ای از اعضای حزب زحمتکشان به دنبال وقایع 15 خرداد 16 /3 /1342[12]

متن سند

از: اصفهان

به: تهران

تاریخ: 16 /3 /42

شماره پیروى: 304ـ16 /3 /42

مجدداً تعداد مغازه‌هاى بسته بیشتر شده است. آرامش برقرار است. تا این ساعت پنج نفر از افراد مؤثر حزب زحمتکشان دستگیر و یک نفر طلبه هم که در شهرضا در مجالس روضه‌خوانى مطالبى علیه مقامات عالیه کشور گفته بود وسیله شهربانى دستگیر و تحویل ساواک شده است.

305 ـ 16 /3 /42 ـ صدقى

اداره یکم و سوم 16 /3 /42

بخش 313 نتیجه را بخواهید به اداره سوم اطلاع دهند. 16 /3 /42

4ـ دستگیری اعضای حزب زحمتکشان در اصفهان به دنبال وقایع 15 خرداد 16 /3 /1342[13]

متن سند

از: اصفهان

به: تهران

تاریخ: 16 /3 /42

شماره: 3195

شماره پیروى: 302 ـ 16 /3 /42

1ـ تلگرافچى شیراز به رئیس پست و تلگراف اصفهان وسیله بی‌سیم گفته است صداى تیراندازى در شهر شیراز به گوش مى‌رسد. 2ـ تعداد دکاکین باز بازار اصفهان زیادتر مى‌شود. 3ـ امروز صبح عده‌اى از اهالى نجف‌آباد طى تلگرافى مراتب تأثر خود را از دستگیرى خمینى حضور شاهنشاه معروض مفاد آن را براى خونسارى[14] و شریعتمدارى مخابره نموده‌اند. 4ـ دکتر واعظى یکى از افراد حزب زحمتکشان دستگیر شد بقیه هم دستگیر خواهند شد.

3-3 ـ 16 /3 /42 ـ صدقى

ادارات یکم و سوم 16 /3 /42

بخش 313 از لحاظ ماده 4 اقدام و به اداره سوم ارسال شود.

 

5ـ برنامه برخی افراد حزب زحمتکشان برای برپایی تظاهرات در اصفهان 17 /3 /1342[15]

متن سند

از:اصفهان

تاریخ: 17 /3 /42

شماره: 314

ساواک سوم. 1ـ اخبار اصفهان تا ساعت 16:00 امروز یک وضع کاملاً عادى است. 2ـ عده‌اى از افراد حزب زحمتکشان و انجمن‌هاى اسلامى بازارى‌ها تصمیم گرفته‌اند ساعت 19:00 امروز در خیابان چهارباغ تظاهراتى بکنند مراقب هستیم. 3ـ عده‌اى تصمیم گرفته‌اند امشب در چند سینماى اصفهان ناراحتى ایجاد کند مراقب هستیم. 4ـ 6 نفر دیگر به اتهام تهدید و تحریک مردم به بستن بازار که عصر دیروز از طرف شهربانى دستگیر شده‌اند تحویل ساواک شده‌اند. 5- جمع کل دستگیرشدگان 12 نفر.

صدقى اداره یکم 18 /3 /42

بخش 313 ضمن اقدام فورا اداره سوم را در جریان قرار دهید. 18 /3 /42

 

6ـ بازداشت تعدادی از سران حزب زحمتکشان اصفهان 18 /3 /1342[16]

متن سند

به: ساواک اصفهان

 از: مرکز

تاریخ: 18 /3 /42

شماره: 9819 /332

بازگشت به تلگراف مورخ 17 /3 /42 آن ساواک دستور فرمایید فعلاً جهت 5 نفر سران بازداشتى حزب زحمتکشان اصفهان قرار بازداشت موقت صادر نمایند تا بعدا در مورد آنان تصمیم مقتضى اتخاذ گردد. ــ سرلشکر پاکروان

متمنى است مخابره فرمایند.

از طرف مدیرکل اداره سوم. ب. امجدى ـ موحدى

3057 ـ 17 /3 /42

 

7ـ دستگیری تعدادی از سران حزب زحمتکشان در اصفهان 19 /3 /1342[17]

متن سند

از: اصفهان

به: تهران

تاریخ: 19 /3 /42

شماره: 3323

شماره پیروى: 3057ـ17 /3 /42

تا حال هفت نفر از سران حزب زحمتکشان دستگیر شده، قرار بازداشت براى آنان صادر شده است. مابقى حزب مرتباً در جلسات خود تصمیم به خرابکارى و آتش‌سوزى مى‌گیرند که به موقع از آن جلوگیرى مى‌شود.

326 ـ 19 /3 /42 صدقى

اداره سوم و یکم 20 /3 /42

بخش 332

ملاحظه شد به استحضار ریاست بخش 313 نیز برسد. 21 /3 /42

 

8ـ ملاقات اعضای حزب زحمتکشان با امام خمینی پس از آزادی ایشان 18 /1 /1343[18]

متن سند

گیرنده: تیمسار ریاست شهربانى کل کشور اداره اطلاعات

تاریخ: 18 /1 /43

شماره: 6511 /312

موضوع: ملاقات با آیت‌اللّه‌ خمینى

برابر اطلاع واصله پس از عزیمت آیت‌اللّه‌ خمینى به قم افراد حزب زحمتکشان و وابستگان به جمعیت نهضت آزادى تصمیم گرفته‌اند که جهت ملاقات مشارالیه در روزهاى پنجشنبه 20 /1 /43 و یا جمعه 21 /1 /43 به قم بروند.

ضمناً اطلاع دیگرى حاکیست که عده‌اى از افراد وابسته به جمعیت نهضت آزادى و متعصبین مذهبى نیز تاکنون به قم رفته‌اند. مراتب جهت استحضار اعلام گردید.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور سرلشگر پاکروان

از طرف 18 /1 /43 تهیه‌کننده عطارپور رئیس بخش 312 ـ سالارى

رئیس اداره یکم عملیات و بررسى. شاهین

فعلاً روى پرونده جمعیت نهضت آزادى بایگانى شود. 19 /1

9ـ برپایی جشن آزادی امام خمینی توسط اعضای حزب زحمتکشان کرمان 19 /1 /1343[19]

متن سند

از: کرمان

به: تهران

تاریخ: 19 /1 /43

شماره: 285

شماره عطفى: 280ـ 19 /1 /43

اعلامیه صادره بسیار ساده و اظهار مسرت از آزادى آقاى خمینى و انعقاد مجلس جشن از ساعت هفت تا نه شب در مسجد جامع کرمان می‌باشد و حزب زحمتکشان آماده چراغانى و بعضى از مغازه‌ها و دکاکین به زدن پرچم اکتفا هیچ نوع بى‌نظمى وجود ندارد و مراقبت شدید به عمل می‌آید. تقاضا دارد دستورالعمل کلى ساواک ابلاغ گردد.

نوائى دستورالعمل ابلاغ شده است. روى سابقه بایگانى شود. 23 /1 مذهبى م ـ و ـ 959

 

 

نتایج:

آنچه از بررسی اسناد به‌جا مانده در خصوص تحرکات حزب زحمتکشان در جریان نهضت امام خمینی به دست آمده نشان‌دهنده آن است که برخی اعضای حزب برخلاف رویه رهبر حزب یعنی مظفر بقایی در خدمت نهضت امام قرار داشتند. ایشان در وقایع خرداد 42 با پخش اعلامیه و تشویق مردم به تظاهرات و مشارکت فعال در آن با قیام‌کنندگان همراه و همگام بوده، در این مسیر تن به خطر دادند و زندان رفتند. پس از آزادی امام خمینی نیز با مشارکت در برپایی جشن و ملاقات با امام بر نقش پررنگ و اساسی امام در نهضت صحه گذارده و در زمره حامیان وی قرار گرفتند. این امر نشان‌دهنده عدم هماهنگی و همدلی میان رهبر حزب با حداقل تعدادی از اعضای آن به ویژه جوانان درخصوص چگونگی مواجهه و واکنش در قبال نهضت روحانیت بوده و مبین این واقعیت است که تعدادی از اعضای حزب، سکوت در قبال جنایات رژیم را شایسته ندانسته و به مانند دیگر حامیان امام خمینی اصل سلطنت را آماج حملات و اعتراضات خود قرار داده بودند.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 7، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، صص 88 و 89.

[2]. همان. ص 89.

[3]. عزیزی، امید، «جمعیت پاسداران آزادی، حزب زحمتکشان و نهضت امام خمینی»، پانزده خرداد، زمستان 1394، ش 46، صص 107 تا 126 و ص 114.

[4]. همان. صص 115 و 116.

[5]. همان. صص 116 و 117.

[6]. همان. ص 120.

[7]. همان. صص 123 و 124.

[8]. همان. صص 123 و 124.

[9]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 99.

[10]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 9، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 23.

[11]. آیت‌الله سیدابوالقاسم خوئی از مراجع بزرگ شیعه در سال 1317ق در خوی به دنیا آمد. تحصیلات حوزوی را در نجف‌اشرف به پایان رساند و خود از استادان بنام آن دیار شد. پس از 94 سال خدمت و تحمل فشارهای فراوان از جانب دولت بعثی عراق در سال 1413ق. درگذشت. (مرکز بررسی اسناد. ج 9. ص 23).

[12]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 7، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387،. ص 88.

[13]. همان. ص 90.

[14]. آیت‌الله سیداحمد خوانساری از مراجع تقلید شیعیان در سال 1309ق. در خوانسار متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی به اصفهان و پس از آن نجف‌ اشرف مهاجرت کرد. در سال 1336ق. به ایران مراجعت کرد و به تدریس پرداخت. وی در سال 1363ش. دارفانی را وداع گفت. (. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 7، ص 90).

[15]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 7، ص 94.

[16]. همان. ص 97.

[17]. همان. ص 103.

[18]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 5، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1387، ص 83.

[19]. همان.



 
تعداد بازدید: 1479



آرشیو مقالات

نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی:

جدیدترین مطالب

پربازدیدها

© تمامی حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد 1342 محفوظ است.