زهرا رنجبر کرمانی
23 تير 1399
عطاءالله اشرفی اصفهانی در سال 1322ق (1281ش) در سده (خمینیشهر) اصفهان چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در همان شهر گذراند. در سن 12 سالگی برای ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و از استادان نامدار این شهر علوم حوزوی را فراگرفت. در سال 1302 برای تکمیل تحصیلات راهی قم شد و به مدت 23 سال در این شهر اقامت کرد. آیتالله اشرفی با جدیت و تلاش شبانهروزی در سن 40 سالگی به درجه اجتهاد رسید و در سال 1335 با نظر آیتالله العظمی بروجردی برای تبلیغ و نشر معارف و احکام دینی عازم کرمانشاه شد. وجود وی سبب رونق حوزه علمیه این دیار شد.[1]
حضور امام خمینی در قم مقدمه آشنایی و ارتباط آیتالله اشرفی با ایشان بود و این ارتباط با وجود سفر آیتالله اشرفی به کرمانشاه قطع نشد. پس از حادثه 15 خرداد 1342 و دستگیری امام، آیتالله اشرفی فعالیتهایی در استان کرمانشاهان آغاز کرد و به دیگر مراجع و روحانیانی که از سراسر کشور برای آزادی امام به تهران آمده بودند پیوست. با آزادی امام از زندان، آیتالله اشرفی به همراه چند تن از علما به قم رفت و با کسب اجازه از امام نماینده تامالاختیار ایشان در استان کرمانشاهان شد. وی برای تثبیت مرجعیت امام خمینی در استان فعالیت کرد. آیتالله اشرفی در ایام محرم و رمضان از وعاظ و مبلغینی که از شاگردان امام و فعالان نهضت بودند دعوت میکرد تا با حضور در منطقه و سخنرانی در مسجد آیتالله بروجردی کرمانشاه، ضمن آشنا کردن مردم با معارف دینی، به تبلیغ مرجعیت امام نیز بپردازند. ساواک نیز در واکنش به این اقدام وی، وعاظ و مبلغین مدعو را دستگیر و بازداشت کرده یا با سخنرانی و منبر رفتن آنها مخالفت مینمود. علیرغم این کارشکنیها، سخنرانان شجاع با وجود ممنوعیت بردن نام «آیتالله خمینی»، مسأله مرجعیت ایشان را مطرح و برای سلامتی امام دعا میکردند.[2]
حکومت پهلوی برای جلوگیری از فعالیتهای آیتالله اشرفی وارد عمل شد. ابتدا از تهدید و ارعاب بهره برد و در پی تبعید وی بود که بنا به مصالحی از جمله احتمال اعتراض و شورش مردم از آن منصرف شد. اقدام دیگر ترور شخصیت آیتالله اشرفی از طریق تهمت و افترا بود. با وجود این، تلاشهای آیتالله اشرفی زمینه مرجعیت و زعامت امام خمینی پس از رحلت آیتالله حکیم را در استان کرمانشاهان کاملاً فراهم کرد و اکثر علمای این دیار با وی در موضوع اعلمیت امام خمینی همعقیده بودند. اقامت 27 ساله آیتالله اشرفی در کرمانشاه پیوسته با ناراحتی، تهدید و کارشکنی حکومت پهلوی همراه بود. با این حال وی مبارزه برای احیای اسلام و پیروی از خط مبارزاتی امام خمینی و معرفی ایشان به مردم مسلمان منطقه را ادامه میداد.[3]
با آغاز موج تازه انقلاب و به دنبال انتشار مقاله موهن روزنامه اطلاعات در 17 دی 1356 آیتالله اشرفی نیز به صف معترضین به این مقاله پیوست. همچنین با همکاری بعضی از علما و روحانیون شهر، مجالس متعددی برای بزرگداشت شهدای واقعه 19 دی قم و پس از آن تبریز و یزد و اعتراض و ابراز انزجار به اقدامات حکومت برگزار کرد که در پایان هر یک، مردم به خیابانها ریخته و مراکز فساد و فحشا را منهدم کردند. در آن میان مجلس بزرگداشت شهادت آیتالله مصطفی خمینی که بنا به دعوت و اطلاعیه آیتالله اشرفی در مسجد آیتالله بروجری منعقد شد بیسابقه بود. در این مجلس سخنرانیهای تند و پرشوری ایراد شد و ساواک با وجود کوشش بسیار موفق به دستگیری سخنرانانی که مخفیانه از شهر خارج شده بودند نشد.[4]
آیتالله اشرفی در تظاهرات آرامی که در یازدهم مهر 1357 علیه حکومت پهلوی برگزار شد در حالیکه پیشاپیش مردم حرکت میکرد، مورد هجوم مأموران انتظامی قرار گرفت و زخمی شد. پس از چند روز از این حادثه، ساواک با حمله به منزلش، وی را دستگیر و به تهران منتقل کرد و در کمیته شهربانی زندانی نمود. اما در پی اعتراض شدید مردم و برخی از مراجع تقلید و از بیم بروز اغتشاش در شهر و منطقه، مجبور شد وی را آزاد کند. آیتالله اشرفی با وجود کبر سن در تمام راهپیماییها و تظاهرات مردم کرمانشاه شرکت داشت. یکی از مهمترین این راهپیماییها که به دعوت وی انجام گرفت، راهپیمایی روز عید فطر و در پی آن روز تاسوعای سال 1357 بود که علیرغم تهدید به قتل، در صف اول تظاهرکنندگان حضور یافت. انتشار اعلامیه مشترک به همراه آیات مدنی، دستغیب و... که در آن، حکومت شاه غیرقانونی و خلع وی از قدرت اعلان گردید، از دیگر اقدامات آیتالله اشرفی در دوران اوجگیری مبارزات بود. وی در دوره دولت بختیار در جمع روحانیونِ متحصن در مسجد دانشگاه تهران حضور یافت و اعتراض خود را نسبت به ممانعت بختیار از ورود امام خمینی به کشور ابراز کرد.[5]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله اشرفی طی حکمی از سوی امام در مهر 1358 به عنوان امام جمعه کرمانشاه منصوب شد. خطبههای نماز جمعه وی نشانگر حساسیت و توجه وی به بیان موضوعات مورد نیاز مردم مسلمان و تشریح مواضع انقلاب و امام خمینی بود. آیتالله اشرفی در دوران دفاع مقدس نیز با بیان اهمیت مسأله جنگ، مدت 25 ماه در تمام خطبههای نماز جمعه، مصاحبهها و پیامها بر حضور مردم در جبههها تأکید کرده و خود نیز علیرغم کهولت سن برای دیدار با رزمندگان و دادن دلگرمی به ایشان به دفعات در جبههها حضور یافت.[6] سرانجام آیتالله اشرفی اصفهانی پس از عمری مجاهدت در روز 23 مهر 1361 توسط سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، هنگام ادای خطبه نماز جمعه به شهادت رسید.[7]
اسناد
1ـ کنترل فعالیتهای آیتالله اشرفی توسط ساواک 14 /10 /1342[8]
متن سند
شماره: 9913 /16/ب
تاریخ: 14 /10 /42
مراقبت آقایان نامبرده پایین
ریاست شهربانی استان کرمانشاهان
برابر اطلاعیه واصله تعدادی اوراق اعلامیه به امضای آقای مرعشی و بازرگانان تهران وسیله پست جهت آقای حاج عطاءالله اشرفی مدرس مدرسه علمیه و پیش نماز مسجد آقای بروجردی واصل که قسمتی از آنها را وسیله شیخعلی نجفی در شهر بین معتمدین و طرفداران خود توزیع نموده.
خواهشمند است دستور فرمائید بهطور غیرمحسوس اعمال نامبردگان را تحت مراقبت قرار داده و نتیجه را به این سازمان اعلام فرمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان پنجم. سرتیپ مرادیان
10 /10
2ـ انتقاد آیتالله اشرفی به حکومت پهلوی 6 /3 /1343[9]
متن سند
گیرنده: مقامات ساواک به ترتیب سلسله مراتب
فرستنده: 321 (اداره دوم)
تاریخ: 6 /3 /43
محترماً به عرض میرساند ساواک کرمانشاه گزارش نموده و طی آن اظهارات خلاف رویه چند تن از وعاظ را در چند روزه اخیر به شرح ذیل اعلام نموده است.
1) حاج شیخ معاون (معاونالذاکرین) شب تاسوعا در مسجد ترکها ضمن وعظ درباره آزادی زنان اظهار داشته چرا باید زنان به مجالس بروند و سرنوشت شما مردان را در دست بگیرند. این عمل مخالف دستور قرآن است.
2) شیخ محمدتقی مروارید روز عاشورا در مسجد رشید به منبر رفته ضمن صحبتهایش گفته است دولتهای مسلمان با هم توافق ندارند و اگر توافق داشتند تمام یهودیها را از بین میبردند.
3) حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی شب یازدهم محرم در مسجد بروجردی به منبر رفته ضمن سخنان خود اظهار داشته علما را مرتجع معرفی میکنند. اگر علما مرتجع باشند، پس خدا و پیغمبر و ائمه اطهار مرتجع هستند. به ما میگویند که مفتخور هستیم. یک طلبه ششصد الی هزار و دویست ریال حقوق دریافت میکند. حقوق این طلبه را با سایر کارمندان دولت مقایسه کنند ببینید کدام یک مفتخور است.
فیش به نام حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی بررسی شود.
سوابق این اشخاص تعیین و ضمیمه شود. اقدام شده بایگانی شود 25 /3
اصل در پرونده محمدتقی مروارید بایگانی شود. 321 21 /3/
این فتوکپی در پرونده شیخ عطاءالله اشرفی بایگانی شود. 20 /3
3ـ مبارزه منفی آیتالله اشرفی با حکومت پهلوی 9 /8 /1343[10]
متن سند
محل: کرمانشاه
تاریخ: 9 /8 /43
شماره: 4556 /5/ه
موضوع: شیخ عبدالجلیل جلیلی
شیخ عبدالجلیل جلیلی و حاج عطاءالله اشرفی اصفهانی بنا به تصمیم قبلی در مورد روز دوشنبه 3 /8 /43 که مصادف با 4 آبان و ولادت اعلیحضرت همایون شاهنشاه[!] میباشد مدرسه را تعطیل نکرده و حتی در منزل هم برای عید طبق معمول جلوس نکردهاند و روز یکشنبه حاج عطاءالله در جلسه درس که فقط (سیدمصطفی جزایری) در آن حضور داشته اظهار میدارد که فردا بدطوری مصادف شده. مردم اگر جشن بگیرند اینها به حساب خودشان میگذارند و اگر جشن نگیرند نسبت به فاطمه زهرا(س) ادای احترام نشده. ما هم که فردا را نه تعطیل میکنیم نه جلوس و مسلماً علمای قم هم این عمل را کردهاند و جلوس هم نخواهند کرد.
اصل در پرونده جلیلی بایگانی است.
در پرونده روحانیون کرمانشاه بایگانی شود. 28 /11
پینوشتها:
[1]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1382، یاران امام به روآیتاسناد ساواک، کتاب بیستوپنجم: آیتالله حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص پنج تا نه.
[2]. همان، ص نه تا یازده.
[3]. همان، ص یازده و دوازده.
[4]. همان، ص دوازده و سیزده.
[5]. همان، ص سیزده و چهارده.
[6]. همان، ص پانزده و شانزده.
[7]. همان، ص بیست.
[8]. همان، ص 9.
[9]. همان، ص 11.
[10]. همان، ص 18.
تعداد بازدید: 1398