29 خرداد 1401
تظاهرات 15 خرداد یک طرح سازمان یافته براندازی نبود اما شاه را تا مرز سقوط پیش برد.[1] شاه که از درک علل وقوع این قیام مردمی ناتوان بود برای تطهیر چهره حکومت خود راهی جز انتساب آن به خارج از کشور نداشت. پس در 18 خرداد ماه در سخنانی مدعی شد که معترضین برای حضور در خیابانها از منابع خارجی پول دریافت کرده بودند![2] بدین ترتیب وی آغازگر برنامهای برای مخدوش کردن چهره قیام 15 خرداد بود که از سوی دیگر مقامات حکومتی پی گرفته شد. در 25 خرداد 1342 اطلاعیهای از سوی رئیس ساواک _ تیمسار پاکروان _ درباره ابعاد قیام 15 خرداد در مطبوعات منتشر شد که افسانهای بیش نبود. در بخشی از این اطلاعیه آمده است:
«در ساعت یک صبح روز 11 خرداد برابر با 8 محرم در بین مسافرینی که با یک هواپیمای مسافربری وارد فرودگاه مهرآباد شدند شخصی که ظاهر مشکوکی داشت و بعداً معلوم شد که نام او «محمد توفیق القیسی» میباشد توجه مأمورین مربوطه را به خود جلب نمود.... مأمورین مربوطه در اثر سوءظنی که نسبت به این شخص پیدا کرده بودند بازرسی بدنی دقیقی از او بعمل آوردند و در نتیجه معلوم شد پولهایی که او با خود دارد... مجموعا یک میلیون تومان میباشد. نکته قابل توجه در اظهارات متهم، یعنی محمد توفیق القیسی، این است که در طی ماههای گذشته غیر از خود او، عده دیگری در طی مسافرتهای متعدد به ایران میلیونها تومان پول به ایران آوردهاند. آنچه که محمد توفیق القیسی شخصاً در ظرف یک سال اخیر به ایران آورده است، بالغ بر پنج میلیون تومان میگردد و این مبلغ را به طرفهای تماس خود در تهران تحویل داده است که این افراد بوسیله مقامات انتظامی شناخته شدهاند و بهزودی به ملت ایران معرفی خواهند شد.»[3]
این دروغپردازی را اما کسی باور نکرد. در همین خصوص ساواک در 29 خرداد 1342 در گزارشی با موضوع «اظهارنظرهاى مردم راجع به مصاحبه تیمسار پاکروان» نوشت:
«اطلاعیه سازمان امنیت درباره وقایع اخیر و تحریکات روحانیون که اخیراً منتشر شده است همچنان مورد بحث مردم میباشد و... کسانى که در گذشته با حزب توده همکارى داشتهاند میگویند دخالت ناصر و اعزام یک نفر با یک میلیون تومان پول بعید بنظر میرسد و... عدهاى دیگر نیز میگویند تمام تحریکات زیر سر دولت بوده است و عمداً این جریان را بوجود آوردهاند تا براى مدتى مردم را سرکوب کنند و نیز روحانیون و مالکان را به سر جاى خود بنشانند...»[4]
پینوشتها:
[1]. حسین فردوست معتقد است:
«اگر تظاهرات قبلا تدارک میشد و دو موضوع در آن رعایت میگردید بدون هیچ تردید به سقوط محمدرضا میانجامید: اگر تظاهرکنندگان در حد یک گردان موتوریزه مسلح بودند و یا اگر یک گردان موتوریزه از ارتش به آنها میپیوست و با حدود 5000 نفر جمعیت به سمت سعدآباد حرکت میکردند بدون تردید زمانی که این جمعیت به حوالی قلهک میرسید محمدرضا با هلیکوپتر به فرودگاه میرفت، با رفتن او گارد در مقابل مردم تسلیم میشد و با این اطلاع محمدرضا با هواپیما ایران را ترک میکرد... موضوع دوم تعطیل تظاهرات بین ساعت 12 تا 14 بود، اگر تظاهرات بیوقفه تا عصر ادامه مییافت اویسی [فرماندار نظامی تهران] نمیتوانست گردانهای خود را مجتمع و مستقر سازد و سیر اوضاع به خلع سلاح واحدهای نظامی میانجامید...» (فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، 1369، ص 513 - 514).
[2]. اطلاعات، س 37، یکشنبه 19 خرداد 11342، ش 11110.
[3]. اطلاعات، س 37، شنبه 25 خرداد 1342، ش 11115.
[4]. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 3، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379، ص 291.
تعداد بازدید: 750